در بین IPهایی که شرکت معظم نینتندو در چنته خود دارد، سری Metroid در دهه گذشته از بی لطفی عجیبی بهره برده است. باوجوداینکه از نظر محبوبیت و معروفیت در میان دو بزرگ دیگر یعنی ماریو و زلدا قرار دارد، نینتندو به نظر علاقه چندانی به استفاده از پتانسیل Metroid ندارد. به نظر میآید که رؤسای این شرکت نمیدانند با این سری چه کنند. پس از سه شماره قوی Prime که دنیای بازی را با موفقیت از دوبعدی به سهبعدی انتقال داد، تنها محصول ارائه شده و موفق بازسازی Metroid II روی 3DS بود. به نظر میآید که اعتماد نینتندو به شرکت اسپانیایی سازنده این بازسازی به حدی بوده که اجازه ساخت یک شماره کاملاً جدید به نام بازی Metroid Dread را صادر کرده تا پس از سالها با عنوانی قوی برای این IP مواجه باشیم.
داستان سری Metroid در طول سالها بسیار پیچیده و متفاوت شده است. بهخصوص در مورد سری Prime که بسیاری موارد جدید به دنیای آن اضافه شد. باید اشاره کرد که کسی برای داستان غنی به سراغ این بازیها نمیآید و در همین حد کافی است که بدانیم Samus برای کشتن Metroidها به سیارهای میرود که قبلاً محل سکنی گروهی محقق بوده است. داستان البته پیچیدگی کافی برای درگیرکردن مخاطب را دارد و شامل نژادی جدید و جزئیات کافی است ولی در کل گیمپلی بازی در مرکز توجه قرار دارد.

احتمال اینکه فردی در دنیای بازی با گیم پلی در سبک Metroidvania آشنایی نداشته باشد بسیار کم است. به طور خلاصه میتوان گفت که بازیهای این سبک بر مبنای دسترسی به قسمتهای مختلف و جدیدتر بهصورت غیرخطی و بدست آوردن قدرتهای جدید هستند. در طول گشت و گزار در محیط همیشه بخشهایی مانند در و یا موانع خاص قرار دارند که در برخورد اولیه نمیتوان از آنها عبور کرد. تنها راه پیشرفت پیداکردن تواناییهای بهخصوصی است که برای غلبه بر این موانع کاربرد دارند.
بازی Metroid Dread کاملا به این فرمول وفادار است و تغییر خاصی در آن ایجاد نمی کند. از نظر فقط پیشرفت در مراحل، هنوز تکیه بر مکانیک پایهای این سبک کاملا در جای خود قرار دارد. پیدا کردن قدرت جدید نه تنها راه را برای ادامه دادن باز میکند، بلکه دسترسی به چندین راه مخفی و غیرمخفی را میسر میکند که در پی آنها آپگرید کردن امکاناتی مانند تعداد بیشتر راکت ها را در پی دارد. نبود نوآوری بهخصوص در مکانیکهای پایهای البته میتواند در پی این باشد که در فرمولی که به خوبی جواب می دهد نباید دست برد.

شخصیت Samus در بازی Metroid Dread توانایی های معمول و متداول این سری را دارد؛ شلیک تیر از اسلحه مخصوص روی دستاش و تبدیل شدن به توپ کوچک و بمب گذاشتن در حین توپ بودن. البته طبیعتا قدرتهای جدیدی در این بازی اضافه شدهاند که برخی در حین مبارزات هم کاربرد دارند. شاید یکی از جالبترین قدرتها سرعت گرفتن Samus در حین دویدن باشد که میتواند برخی دیوارها را خرد کند. توانایی جالب دیگه پرش با سرعت و قدرت به سمت بالا در حین این دویدن است. با وجود این که این تواناییها جدید جذاب هستند اما برخی از آنها آنچنان کنترل نرم و روانی ندارند و برای فعال شدن نیاز به استفاده از ترکیب چند دکمه دارند.
این مشکلات کنترل قدرتها در مقابل کنترل حرکات پایهای Samus قرار دارند که بهجرئت میتوان گفت در میان بازیهای اکشن – پلتفرمر دوبعدی نظیر ندارند. تمامی حرکتها از پرش معمولی گرفته تا پرش از دیوار و تکل رفتن روی زمین، بسیار نرم و روان هستند. باتوجهبه اینکه در موارد ضروری مانند مبارزات اکثر وقت به استفاده از توانایی پایهای Samus میگذرد در کل میتوان گفت که نحوه طراحی این بازی اکشن پلتفرمر از نقاط قوت آن است.

در کنار اشاره به کنترلهای بازی، باید از اضافهشدن یک مکانیک دیگر در بازی نام برد که از بازسازی آن روی 3DS بهجامانده است. Samus در بازی Metroid Dread توانایی این را دارد که ضربه Melee بزند. این ضربه البته آسیب چندانی به دشمن نمیزند ولی کاربرد اصلی آن Parry کردن است. در مواردی برخی دشمنها و همگی باسها فلش میزنند که با انجام بهموقع Parry میتوان آسیب فراوانی به آنها وارد کرد. علاوهبرآن موفقیت در این عمل سبب میشود که آیتمهای بیشتری توسط دشمنها بهدست آورد.
این مکانیک بهقدری در بازی تأثیر دارد که میتوان به نحوی از مهمترین بخش مبارزات باشد. حالت ریسک بالا، پاداش بالای استفاده از این قابلیت سرعت بیشتری به مبارزات میبخشد و سبب میشود که بهخصوص در مورد باسها، بازی از حالت یکنواخت و خشکِ فقط ایستادن و تیر زدن به دور از دسترس دشمن خارج شود. علاوهبرآن، استفاده از آن در ضمن میان پردههای اکشن و پر از آدرنالین هم بر هیجان بازی میافزاید.

در پایان، باید بهاضافه شدن بخش مخفیکاری در بازی Metroid Dread اشاره کرد! بله در کمال تعجب سازندگان موفق شدهاند این مکانیک را دربازی قرار دهند. تعدادی ربات در طول نیمه اول بازی وجود دارند که با یک ضربه Samus را میکشند و بدون استفاده از قدرت مخصوص تنها راه نجات، فرار کردن از دست آنها است. البته میتوان با Parry کردن برای لحظاتی ربات را Stun کرد ولی بازه زمانی این کار بسیار کمتر از بقیه دشمنها است. خوشبختانه این رباتها در مکانهای مخصوصی مشغول حرکت هستند و از برخی درها عبور نمیکنند.
این مکانیک مخفیکاری، مخصوصاً بعد از بدست آوردن قابلیت نامرئی شدن حس و حال ترسناک و هیجانانگیز جدیدی به گیم پلی اضافه میکند و از بخشهای نفسگیر آن است. بهخصوص تلاش برای فرار کردن پس از اینکه ربات متوجه حضور Samus میشود. البته این مسئله که بهمحض کشف شدن توسط ربات بهاحتمال زیاد Samums کشته میشود خود مسبب تکرار مکررات این بخشها خواهد شد. کشتهشدن، شروع دوباره و تکرار چندباره این روال با جریان معمولی بازی Metroid Dread در تناقض است و در کل با وجود ایده اولیه جالب، اجرای آن چندان با گیم پلی کلی بازی همخوانی ندارد.

برای بار چندم در پی تجربه بازی Metroid Dread شاید مخاطب آرزو کند ایکاش سختافزار مقصد بازی قدرت بیشتری داشت. این کنسول در زمان عرضه در مقایسه با رقبا ضعیف بود و پس از گذشت این چند سال ضعف آن بیشازپیش در معرض دید است. با وجود تلاش سازندگان برای جبران این کمبود با بخش طراحی هنری گرافیک، بافتهای کمکیفیت و مدلهای کم جزئیات در بازی بهوفور یافت میشوند. از نظر رنگبندی هم بازی تا حدی مرده است که احتمالاً مربوط به محدودیت قدرت کنسول سویچ بوده.
اشاره به بخش صوتی بازی نیز خالیازلطف نیست. تم معروف Metroid بدون تغییر خاصی در بازی وجود دارد که حس نوستالژیک خوبی به طرفداران بازی میدهد. افکتها همگی در جای خود قرار دارند و بازی حاوی مقدار قابلتوجهی دیالوگ (البته به زبان بیگانه) است و حتی Samus در طول ماجرا چند خطی صحبت میکند! ولی متأسفانه تعدادی از آهنگها که بیشتر از همه تکرار میشوند از ضعیفترین ترکهای آلبوم موسیقی متن بازی هستند و واقعا جای تعجب دارد که چنین نمونههایی بهعنوان بخشهایی انتخاب شدهاند که در زمانهای طولانی همراه مخاطب هستند.
با وجود تعدادی نقاط منفی، بازی Metroid Dread بازگشتی قدرت مندانه به دنیای دوبعدی سری Metroid است. به نظر می آید که شرکت Mercury Steam شاید بهتر از خود نینتندو با نقاط قوت و جذاب این IP آشنایی دارد و موفق شده به نحو احسن آنها را در محصول کاملا اریجینال خود پیاده کند. تعدادی از نوآوری ها آنچنان موفق نبودهاند و قدرت محدود کنسول سویچ تأثیر محسوسی بر طراحی تکنیکی بازی گذاشته است ولی در کل می توان با اطمینان کامل گفت که بازی Metroid Dread یکی از بهترین بازیهای ارائه شده بر کنسول سویچ و در سری Metroid است.
- مطلب مرتبط: بهترین بازی های 2021
خلاصه انگلیسی نقد بازی
Metroid Dread is a delightful treat for both fans and non-fans of the series. Having shown their capability in remaking Metroid 2, the Spanish studio of Mercury Systems has gotten a chance to make a new entry in the series. By keeping faithful to what has worked for a 2D version of Metroid and adding enough changes to the formula, Metroid Dread has been made into one of the best games on Switch and a great game in the Metroid series.
The Review
Metroid Dread
بازی Metroid Dread توانسته بعد از سالها انتظار هدیه مناسبی برای طرفداران سری Metroid باشد که البته بهنوبه خود عنوانی بسیار لذتبخش است. وفادار ماندن به اصول پایهای در کنار تعدادی نوآوری که بهجز مواردی اندک در بهروز کردن گیم پلی Metroid کلاسیک موفق بوده سبب شده که Metroid Dread یکی از بهترین بازیهای منتشرشده بر روی سویچ باشد.
PROS
- طراحی وفادار به اساس Metroid بدون ریسک
- نوآوریهای مؤثر و موفق در بخش گیم پلی مانند قدرتهای جدید و بخش مخفیکاری
- داستان بهاندازه کافی مناسب که چندان نیاز نیست ولی بخش قابل تقدیری از بازی محسوب میشود
- مکانیکهای کنترل پایهای بسیار روان و نرم که لذت بازی را دوچندان میکند
- تغییر مکانیکهای بازی به سمت اکشن شدن بیشتر که تأثیر بسیار مثبتی داشته است
CONS
- ضعف قدرت سویچ تأثیر قابللمسی بر طراحی تکنیکی بازی داشته است
- برخی قدرتهای جدید از کنترل چندان روانی برخوردار نیستند
- بخش مخفیکاری بازی بیشتر کلافهکننده است تا لذتبخش