رمان بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One)، یک رمان علمی تخیلی و نخستین نوشته نویسنده آمریکایی، «ارنست کلاین» (Ernest Cline)، است. این رمان، که داستانی پادآرمانشهری و آیندهنگر را در سال 2045 بازگفت میکند، جوایز بسیاری بهدست آورده و پس از ساخت فیلم سینمایی آن، به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» (Steven Spielberg)، محبوبیتی بیش از پیش برای خود به ارمغان آورد.
در این نوشته میخواهیم به شناساندن رمان بازیکن شماره یک آماده بپردازیم و در کنار سخنی دربارهی نویسنده و فیلم آن، ببینیم چرا باید یکی از بهترین و سرگرمکنندهترین نوشتههای علمی تخیلی چند سال گذشته را بخوانیم. در ادامه با پیاس آرنا همراه باشید.

در سال 2045، جهان با بحران انرژی و گرمایش جهانی درگیر میشود و با مشکلات گسترده اجتماعی و رکود اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. راه فرار بنیادین مردم از این جایگاه، یک جهان مجازی به نام «اوایسیس» (OASIS) است که با استفاده از یک ویزور (گونهای هدست واقعیت مجازی) و دستکشهای لمسی میتوان وارد آن شد. این جهان هم نقش یک «بازی نقش آفرینی آنلاین چندنفره کلان» (MMORPG) را دارد و هم یک جامعه مجازی به شمار میرود که پول و ارز موجود در آن، پایدارترین ارز جهان تلقی میشود. اوایسیس بهدست «جیمز هالیدی» آفریده شده که بهتازگی از دنیا رفته است. او در یک وصیتنامه ویدیویی نشانههایی از وجود یک ایستراگ میدهد که در پشت سه دروازه برنزی، زمردی و کریستالی قرار گرفته و کلیدهای این دروازهها هم در جای جای جهان اوایسیس پنهان شدهاند. هر کس بتواند این ایستراگ را پیدا کند، افزونبر ثروت و داراییهای هالیدی، میتواند کنترل اوایسیس را نیز در دست بگیرد. هالیدی که دوران نوجوانی خود را در دهه 80 میلادی گذرانده، ادای احترام زیادی به آن دهه کرده و علاقه شدید به جنبههای گوناگون فرهنگ پاپ دهه 80، یکی از کلیدیترین نیازها برای حل معماها و پیدا کردن ایستراگ به شمار میرود.
داستان رمان بازیکن شماره یک آماده دربارهی پسر نوجوانی به نام «وید واتس» است که به همراه خالهاش در محلهای زاغهنشین زندگی میکند. او درون اوایسیس به تحصیل سرگرم است ولی ارز مجازی یا همان سطح XP برای سفر به مناطق دیگر را ندارد. وید یک گانتر (شکارچی ایستراگ) است و بیشتر وقت فراغت خود را با تحقیق درباره فیلمها، آهنگها، سریالهای تلویزیونی و بازیهای ویدیویی دهه 80 و 90 سپری میکند تا بتواند به شکار خود بپردازد. شکار ایستراگ پنج سالی است که ادامه دارد ولی هنوز هیچکس نتوانسته حتا نخستین کلید را هم پیدا کند. ولی وید واتس، که در جهان اوایسیس آواتاری به نام «پارزیوال» دارد، با تلاش و کوشش نخستین سرنخ را پیدا کرده و با حل معما، کلید برنزی را دریافت میکند. این منجر میشود نام پارزیوال در بالای فهرست امتیازها قرار بگیرد و همهی بازیکنها از این رویداد خبردار شوند. هنگامی که بیشتر مردم گمان میکردند پیدا کردن کلیدها بهراستی نشدنی است، پارزیوال با پیدا کردن نخستین کلید باعث میشود همگان دوباره با شور و عزمی تازه به سراغ بازیها و سرنخهای موجود در اوایسیس بروند.
از اینجا به بعد، شاهد تلاش سایر بازیکنان برای پیدا کردن نخستین کلید هستیم، در حالی که پارزیوال به همراه دوستاناش درگیر پیدا کردن سرنخهای جدید و کلیدهای پسین است. پارزیوال که اکنون حسابی معروف شده و ثروت زیادی پیدا کرده، محصولات بسیاری میخرد و تجربه بهتری برای خود در اوایسیس رقم میزند.
درست مانند بیشتر داستانها، پای یک شرکت خبیث هم در کار است که میخواهد کنترل اوایسیس را بهدست بیاورد. این شرکت که «آیاوآی» (IOI) نام دارد، بازیکنان زیادی را در اختیار گرفته و با هزینههایی سرسامآور، در تلاش برای پیدا کردن ایستراگ است. این شرکت و مدیرعامل آن که نخست به سراغ پارزیوال میرود تا او را وارد گروه خود کند، خبیث هستهای داستان بازیکن شماره یک آماده به شمار میرود و دردسرهای زیادی برای پارزیوال در جهان مجازی، و وید واتس در جهان راستین، به وجود میآورد.
ارنست کلاین، نویسنده 48 سالهی آمریکایی است که با رمان بازیکن شماره یک آماده کار خود را آغاز کرد و نامی درخور برای خود به ارمغان آورد. او در این رمان علاقهی بسیارش به دهه 80 و 90 میلادی را به نمایش میگذارد و داستانی سرگرمکننده، گیرا و لذتبخش را در اختیار مخاطبان سراسر جهان قرار میدهد.
کلاین این رمان را در سال 2011 چاپ کرد و سپس با تایید ساخت فیلم سینمایی آن، به سراغ نوشتن فیلمنامهاش رفت. از همان ابتدا گفته شده بود اگر این فیلم بتواند موفقیت مناسبی بهدست بیاورد، کلاین دنبالهای برای رمان خواهد نوشت و امیدوار خواهد بود تا فیلم دیگری هم برپایهی آن ساخته شود. فیلم بازیکن شماره یک آماده در سال 2018 اکران شد و امتیاز و فروش خوبی به دنبال داشت. به همین سبب، کلاین دنبالهی رمان را با نام «بازیکن شماره دو آماده» (Ready Player Two) نوشت که در 24 نوامبر (4 آذر) امسال عرضه شد.
همانگونه که گفتیم، فیلم بازیکن شماره یک آماده توانست عملکرد خوبی داشته باشد، با این حال، این فیلم در مقایسه با رمان هیچ حرفی برای گفتن نداشت. تفاوتهای زیادی بین فیلم و رمان وجود داشت و این تفاوتها منجر شدند کسانی که رمان را خوانده بودند هرگز از فیلم خوششان نیاید، و کسانی که رمان را نخوانده بودند هم نتوانند چندان با فیلم ارتباط برقرار کرده و جهان آن را درک کنند.

فیلم بازیکن شماره یک آماده، بازگفت بسیار تندی داشت و هرگز نتوانست شخصیتها، جهان اوایسیس و بازیها و ایستراگ را بهخوبی به نمایش بگذارد. معماها و بازیهای موجود در اوایسیس برای پیدا کردن کلیدها، با رمان تفاوت داشتند و بسیار پیشپا افتاده به شمار رفتند و همچنین اصلا نتوانستند هوش پارزیوال و آرتمیس (دختری نابغه؛ رقیب و دوست پارزیوال) را آنطور که باید، روی پرده نقرهای ببرند. اگرچه، گفته شده بود دلیل بنیادین این تفاوت در معماها، عدم امکان نمایششان بهگونهی فیلم و در قاب سینما بوده، ولی در هرگونه از گیرایی ویژهای برخوردار نبودند.
قرار نیست از فیلم خرده بگیریم، تنها خواستیم بدانید که فیلم بهراستی اقتباس خوبی نبود و نتوانست عملکردی درخور رمان داشته باشد. پس اگر فیلم را دیدهاید و علاقهای به آن نداشتید، باید بدانید رمان بسیار بهتر و گیراتر است و میتواند داستانی روانتر و پرمحتواتر را برایتان بازگو کند و همچنین بیشتر پرسشهای بیپاسختان را پاسخ دهد.
پس در پاسخ به این پرسش که چرا باید رمان بازیکن شماره یک آماده را بخوانید، باید بگوییم یک داستان علمی تخیلی و پادآرمانشهری گیرا است، پر از عشق و علاقه به دهه 80 است، اشارههای بسیاری به بهترین فیلمها و بازیهای این دهه دارد، شخصیتهای گیرا به همراه معماهای دوستداشتنی دارد، و میتواند یکی از بهترین تجربههای شما را در خواندن رمانی سرگرمکننده به ارمغان بیاورد.
این رمان بهدست برگردانندههایی مانند «پیمان اسماعیلیان» به فارسی برگردانده شده و «نشر جنگل» هم نسخهی انگلیسی آن را چاپ کرده است. پس اگر پیش از این چیزی از داستان بازیکن شماره یک آماده نمیدانستید، اگر فیلم را دیدهاید و آن را دوست نداشتید، اگر از دیدگاهتان فیلم خوب بود ولی چیزی از رمان نمیدانید، یا حتا اگر به دنبال یک رمان داستانی و سرگرمکننده میگردید، حتما به سراغ این رمان بروید و برای مدتی اوقات خوبی داشته باشید. اگرچه، چیزی دربارهی برگردان پیمان اسماعیلیان نمیدانیم، ولی نسخهی انگلیسی بهراستی عالی بود و تجربهی خوبی برایمان رقم زد.