فیلم «زن جوان نویددهنده» (فیلم Promising Young Woman) که اولین ساختهی فیلمساز جوان انگلیسی امرالد فنل (Emerald Fennell) به حساب میآید، این روزها مورد توجه و تحسین منتقدان سینما قرار گرفته است.
«فیلم Promising Young Woman» در حالی که هنوز اکران گسترده خود در سطح جهان را آغاز نکرده، با نمایش در جشنواره ساندنس در تاریخ 25 ژانویه 2020 آنقدر مورد توجه و ستایش قرار گرفته که حالا بسیاری از سینمادوستان را برای تماشایش کنجکاو و تشنه کرده باشد. فیلم خانم فنل در حالی از حضور ستاره درخشانی چون کری مولیگان (Carey Mulligan) در مقام شخصیت اصلی فیلم بهره میبرد که این بعد از یک سال بیکاری تازهترین حضور مولیگان بر پردهی نقرهای سینماهای امریکا محسوب میشود. حضوری البته جذاب و مثل همیشه درخشان. از دیگر وجوه جذاب «فیلم زن جوان نوید دهنده» حضور نام مارگو رابی (Margot Robbie) در سیاهه تهیهکنندگان فیلم است که بیش از پیش مخاطبان را نسبت به نتیجه نهایی این فیلم مشتاق کرده است. در هر صورت با یک فیلم اولی طرفیم که گویا در اولین اثر خود، گامی بلند برای موفقیت هر چه بیشتر در عالم فیلمسازی برداشته است.
امرالد فنل 35 ساله پیش از ساخت «زن جوان نوید دهنده» یک فیلم کوتاه با نام «مراقب باش چطوری میری» (Careful How Yo Go) ساخته که برای او نامزدی بهترین فیلم کوتاه در جشنواره ساندنس 2018 را به ارمغان آورده است. او البته بازیگری باتجربه در عرصه سریالهای تلویزیونی نیز است. حالا اولین فیلم بلند او حسابی مورد توجه قرار گرفته و با کسب رضایت 92 درصدی منتقدان در وبسایت راتن تومیتوز نوید تولد فیلمسازی تازهنفس و البته فرصتطلب را میدهد. در ادامه با نقد و بررسی «فیلم Promising Young Woman» در پی اس ارنا همراه شما هستیم.
کسی (با بازی کری مولیگان) دختری سی ساله است که در یک کافیشاپ کوچک مشغول به کار است. او که در گذشته دانشجوی رشته پزشکی بوده است، بخاطر اتفاق تلخی که برای صمیمیترین دوستش رخ میدهد از ادامه تحصیل در رشته موردعلاقهاش صرف نظر میکند. و حالا بعد از سالها دختری مجرد و افسردهحال است که حتی پدر و مادرش نیز به سختی او را تحمل میکنند.
در ادامه خطر لو رفتن قصه فیلم وجود دارد.
کسی در دانشگاه همراه با دوستش نینا، از دانشجویان مستعد و سختکوش پزشکی بودهاند، اما بعد از آنکه نینا در حالت مستی توسط چند پسر مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته و تحقیر میشود، مسیر زندگی این دو دوست صمیمی دچار چرخشی سخت و نابهنگام میشود. نینا از درد تجربهی تلخی که دامنگیرش شده خود را میکشد و کسی به شدت تحت تاثیر این ضایعه دردناک قرار گرفته و با ترک تحصیل از دانشگاه به انزوا و تنهایی پناه میبرد. کسی اما در ادامه مسیر زندگیش بعد از آنکه پی برده نمیتواند این خاطره و ترومای تلخ را از ذهنش بزداید، دست به انتقام و خشونت میزند. و این تازه جاییست که فیلم Promising Young Woman کمی بعد از آن آغاز میشود. کسی سیساله دور از چشم خانواده و دوستان و همکارانش شبها به بارها و کلابهای بدنام میرود و با تظاهر به اینکه مست و پاتیل شده است توجه مردان حریص و ماجراجو را به خود جلب میکند. کسی بعد از آنکه مردان موردنظرش را اغوا میکند وقتی با آنان زیر یک سقف رفته و تا آخرین لحظه خود را تسلیم آنان نشان میدهد، ناگهان چهره عوض کرده و به طرزی غافلگیرکننده و به طرق مختلف مردان شهوتپرست فیلم را متنبه کرده و میترساند. کسی گویی سعی دارد با این عمل خاطره تلخ دوستش نینا را با انتقامگیری از مردان فاسد التیام بخشد. شخصیت کسی در ابتدای فیلم با این پیشزمینه و موقعیت عاطفی و اجتماعی معرفی شده و البته مخاطب نیز با آن احساس همدلی خوبی پیدا میکند.
«فیلم Promising Young Woman» اثریست که مبتنی بر الگو و پیرنگ کهن و همواره محبوب «انتقام» شکل گرفته و طراحی شده است. ما با کسی مواجهیم که آنقدر از مردان زخمخورده و شاکیست که حالا نقشهای چنان پیچیده و حسابشده طراحی کرده است تا با آن «انتقام»ِ بزرگ خود و دوستش را از «مردانِ بد» بگیرد. «مردان بد» در «فیلم زن جوان نویددهنده» جمعیتی از هیولاهای هفتسری تصویر شدهاند که هر چقدر قهرمان فیلم سعی دارد جلوی آنها در بیاید در نهایت تعداد و قدرتشان بر «کسی» میچربد. فیلمساز فیلماولی خیلی هم روراست و بیتعارف عمل کرده است. و این روراستی البته به نظر نمیرسد ریشه در صداقت و خلوصی هنرمندانه داشته باشد، برعکس بیشتر گواه نگاه ژورنالیستی و سطحی فیلمساز است. در فیلم او هیچ مرد پرهیزگار و عاقل و بالغی یافت نمیشود. همه مردان فیلم شهوتپرست، لاقید و بیمسئولیتند و از آن گذشته پسرهای جوان دانشگاهی نیز همینطور. آنان نیز همان هیولاهای کوچکیاند که در آینده تبدیل به هیولایی هفتسر میشوند که دیگر هیچکس یارای مقابله با آنها و قدرتشان را ندارد. این مردان چه ظاهری اخلاقمدار و متشخص داشته باشند و چه هرزهگو و عیاش، چه کارگر ساختمان باشند و چه پزشک اطفال همهشان سر و ته یک کرباسند و چیزی جز نیرنگ و خباثت در درون آنها وجود ندارد. دیدگاه فیلم واقعا همینقدر سادهاندیشانه و تخت و تکبعدی است.
در یک جملهی ساده و کوتاه باید گفت «فیلم Promising Young Woman» صادقانهترین و بیتعارفترین محصول ژورنالیستی ممکن دوران خودش است. ملغمهای که از دل جریان موسوم به Me Too سر بر آورده است و با گویاترین زبان ممکن – بدون اینکه سعی کند خود را حتی کمی پشت بیانی هنری و سینمایی پنهان کند- شعائر و سرفصلهای تبلیغاتی این جنبش پر سر و صدا و تبلیغاتی را فریاد میکند. «زن جوان نویددهنده» البته از نظرگاهی دیگر به واسطه بیان عامهپسند و در پارهای اوقات تارانتینویی خود یک نقض غرض کامل نیز هست. نقض غرضی که بیش از هر چیز از ماهیت ریاکارانهی بستری حکایت دارد که در قالب آن اثری چون «فیلم Promising Young Woman» شکل گرفته و جلوی دوربین میرود. فیلم از اینکه با زبان تصویر و سینما حتی لحظهای ماهیت منزجرکننده عمل تجاوز و خشونت علیه زنان را مورد خطاب یا عتاب قرار داده یا نقدش کند عاجز و ناتوان است اما در عوض تا دلتان بخواهد در قالب اثری عامهپسند و تجاری، از کلیشههای سینمای تجاری مذکر بهره گرفته تا همان مخاطبی که را ظاهرا از آن بیزار است- همان مردِ هرزهگوی متجاوزِ چشمچران را- سر ذوق بیاورد و رضایتش را تا بالاترین حد ممکن بجا بیاورد. و الحق که فیلمساز زن فیلم در برآوردن این توقع تماشاگر موفق بوده و حق مطلب را بجا آورده است. و این گونه است که در این بده بستانِ تجاری، احترام به حقوق زنان و ضرورت مقابله با متجاوزان جنسی بیشتر مایه تفریح و تفنن است تا تلنگری جدی و دغدغهمند. فیلم با نهایت توانش این گزاره را تا پایان تایید میکند. پاپکورن و تنقلات را فراموش نکنید! قرار است حسابی غافلگیر شوید و در مهمترین لحظات فیلم حسابی بخندید!
رویکرد ژورنالیستی فیلمساز در سرنوشتی که او برای کاراکتر اصلی فیلمش رقم میزند نیز هویداست. «کسی» در پایان فیلم آن طور احمقانه دست به یک خودزنی و انتحار دیوانهوار میزند تا به نحوی که احتمالا قرار است غافلگیرکننده باشد ضربه آخر فیلمساز را حواله مخاطب کند و در عین حال «رسواییِ متجاوز» که در سطحی ظاهری و پیش پا افتاده گویی یگانه آرمان جنبشی نظیر جنبش Me Too است را به بار بیاورد. پیکر بیجان کسی در آتش جزغاله شده و خاکستر میشود تا چند مرد عیاش در شب عروسی یکیشان رسوا شوند و ماشین پلیسها در انتهای داستان «پسران بد» را دستگیر کنند. فیلم همینقدر کودکانه و سطحیست و بطرزی منزجرکننده – و از سر نوعی جاهلیت و نابلدی- تبدیل به ضد خودش میشود. بعید است اگر مثلا در انتهای فیلم میفهمیدیم که پدرِ کسی در کودکیِ دخترش به او تجاوز میکرده چندان غافلگیر میشدیم! و این دستاورد راستین فیلمی چون «فیلم Promising Young Woman» است. یک گل به خودی درخشان از یک فیلمساز زن ظاهرا دغدغهمند.
و نکته اساسی در مورد فیلمی چون «زن جوان نویددهنده» دقیقا همین جاست. آیا جنبش Me Too که «فیلم زن جوان نویددهنده» را به درستی میتوان محصول نمونهای و موردپسند آن قلمداد کرد نباید در سطحی عمیقتر و البته واقعیتر خواستار نوعی بازنگری در سینمای تجاری پیش از خود باشد؟– البته در صورت آن که بیش از اینها درگیر هیاهوهای تبلیغاتی ریاکارانه نشده باشد- آیا تمام ارجاعات و رونویسیهای «فیلم Promising Young Woman» از محصولات سینمای تجاری هالیوود به ریشخند کشیدن این سوال و توقع واقعی نیست؟ تمامِ زور این جنبش- و محصولش- همان هیاهوهای مطبوعاتی و رو کردن پچپچههای پشت در اتاقهای بستهی میلیون دلاریست؟ هنرمندی که احتمالا خود را عضوی از این خیزش فمینیستی و حقطلبانه دانسته وقتی پای عمل به میان میآید، همهی زور و توان و استعدادش چیزی در حد «زن جوان نویددهنده» است؟ اثری مملو از کلیشهها و فرمولهای سینمای تجاری مذکر؟ واقعا اگر یک مرد – که حتی خود میتوانست یکی از متهمین تجاوزهای جنسی باشد- پشت دوربین فیلمِ فنل مینشست نتیجه خیلی متفاوتتر از چیزی بود که الان میبینیم؟! با این نوع از فیمسازیِ سوار بر موج شاید بتوان تحسینِ بودار عدهای منتقد را به دست آورد یا استقبال همان مخاطبان همیشگی سینمای تجاری را جشن گرفت، اما آنچه آزمونِ زمان – زمانی نه چندان کوتاه!- بر سر این نوع از فیلمها میآورد، مسئلهای آشنا و بارها تکرارشده است.
اثری چون «فیلم Promising Young Woman» اما اگر تنها یک حسن داشته باشد این است که شاید بتواند شاخکهای فعالین حقیقی و راستین حقوق زنان و معترضان به تجاوزهای جنسی را تکان دهد تا حالا با نگاهی مشکوکتر به هیاهوهای تبلیغاتی بزرگ و پرسروصدایی که به آنها امید میبندند نگاه کنند. چرا که حاصل کار همه آن هیاهوها حالا روبهروی همهی ماست. اثری تفننی و مفرح که اعتراض روشنفکرانه و واقعی گروهی از قربانیان واقعی را تا حد یک انتقامگیری کور و بچگانه تقلیل میدهد. احتمالا قهرمان فیلم اگر ناگهان در پرده سوم فیلم، فیلمی موبایلی از تجاوز پسرها به دوستش را پیدا نمیکرد تا انتهای فیلم باید شاهد موش و گربهبازی او با متهمین لیست بلندبالایش بودیم. حتی از این هم حقیرانهتر، احتمالا اگر «آل مونرو» ازدواج نمیکرد و حالا پزشکی موفق نبود، خانمِ کسی به فکر انتقامجویی تارانتینوییاش نمیافتاد. وقتی از تقلیل موضوعی مهم حرف میزنیم دقیقا منظورمان این چنین نعل وارونه زدنیست.
فیلمنامه «فیلم Promising Young Woman» آشکارا پر از باگها و حفرههای واضحیست که البته آن را در دیگر آثار مشابه تجاری هالیوودی نیز همواره دیدهایم و میبینیم. اینکه منتقدان چشمشان را بر این ایرادات واضح و پیش پا افتاده بستهاند و فیلم را یک سر تحسین میکنند اما حدیث دیگریست. سینما در ساحت والا و هنرمندانهاش همواره نیازمند خلوص و صداقت است اما در عین حال سینما به عنوان هنری سرگرمیساز و تجاری – و دارای رابطه با عناصر و منابع قدرت- همواره در تاریخ خود آثاری موسمی و تاریخ انقضادار داشته است که قرار بر این بوده که مدتی تحویل گرفته شوند. مدتی محدود و البته از یادرونده. هر چه باشد سینما همچون هر هنر دیگر میتواند تبدیل به مخدری کارساز و مسکری مدهوشکننده نیز بشود و همچون شعبدهبازی دورهگرد چشمبندی کند. درست شبیه به همان دزدی که برای سرقت از قصر پادشاه نعل اسبانی که برای حمل طلا با خود داشت را وارونه میزد.
The Review
فیلم «زن جوان نویددهنده»
«زن جوان نویددهنده» این روزها بسیار مورد توجه و تحسین قرار گرفته است. اما واقعا چقدر از این استقبال واقعی و از روی صداقت است؟
با اینکه فیلمو خیلی دوست نداشتم اما با نقدتون موتفقم
خیلی ازش شنیدم و اینکه نامزد گلدن گلوب شده پس حتما باید دیدش!
خود فیلم از اوناس که نبینی چیزی رو از دست ندادی
وقایع بچه گونست…