نکات مخفی و ایستراگ های جذاب، سالها است که تبدیل به یکی از اجزای جدایی ناپذیر انیمیشن های شرکت پیکسار (Pixar) شده است. از زمان ساخت اولین سینمایی بلند این کمپانی انیمیشنسازی یعنی داستان اسباببازی (Toy Story)، سازندگان هر اثر در گوشه و کنار هر صحنه نکات مخفی را جای دادهاند و این مساله به مرور سنتی ماندگار در آثار تماشایی پیکسار شد. البته چنین کاری تنها به این شرکت اختصاص ندارد و در فیلمهای بیشماری چنین ایستراگ هایی دیده میشوند. اما کار پیکسار، جذابیت خاص خود را دارد.
سازنده در دیگر آثار سینمایی و تلویزیونی با قرار دادن نکات مخفی یا ایستراگ هایی اشاره به فیلم، داستان یا سریال دیگری دارند، سعی دارد که حس نزدیکی به مخاطبان خود دهد. وقتی یک تماشاگر متوجه ایستراگی در فیلمی شود، راه ارتباطی مخفی بین آن شخص و کارگردان یا سازنده اثر به وجود میآید. شاید این نکات که به صورتی پنهانی در بافت فیلم قرار میگیرند، تاثیری در داستان یا روایت اثر نداشته باشند، اما میتوانند حس خوبی به مخاطب منتقل کنند.
در مورد انیمیشنهای پیکسار، استفاده از نکات مخفی تبدیل به یک قرارداد نانوشته شده است. دیگر هر طرفدار این شرکت انیمیشن سازی از همان شروع اثر میداند که باید منتظر ایستراگ های خاصی باشد و به واسطه آن، با دقتی بیشتر به تمام جزییات هر قاب نگاه میکند. این حس جذاب انتظار و دقت بالا وقتی به اوج خود میرسد که بیننده موفق میشود یکی از نکات پنهان شده را کشف کرده و به دقت و تیزبینی خود افتخار کند.
علاوه بر این توقع که در بینندهها به وجود آمده، پیکسار یک قدم در قرار دادن ایستراگ در فیلمهایش فراتر گذاشته و چند نکته مخفی ثابت را در اکثر فیلمهایش گنجانده است. پیدا کردن این نکات منفی دیگر تبدیل به یکی از مهمترین وظایف هر طرفدار پیکسار شده است. از میان این ایستراگ های ثابت، میتوان به عبارت A113، توپ معروف پیکسار، ماشین پیتزافروشی معروف دنیای اسباب بازی و بازیگر کمدی آمریکایی یعنی جان رتزنبرگر اشاره کرد.
در کنار این جزییات ثابت، پیکسار ارجاعات درون شرکتی فراوانی را در هر اثر خود جای داده است. این ارجاعات به این صورت هستند که تعدادی از آنها به فیلمهای پیشین پیکسار اشاره دارند. این دسته از ارجاعات باعث به وجود آمدن فرضیههایی شدهاند که احتمال میدهند که تمام انیمیشنهای این شرکت در یک دنیای واحد شکل گرفتهاند. دسته دوم از ارجاعات، آنهایی هستند که فیلمهای اکران نشده را برملا میکنند.
البته تمام نکات مخفی انیمیشن های پیکسار محدود به این چند دسته نمیشوند. ارجاعات به دیگر آثار انیمیشنی، ادای احترام به کارمندان مختلف شرکت، حتی ایستراگ هایی که اشاره به آثار معروف سینمایی، تلویزیونی و ادبیات دارند نیز از جمله آنها هستند. در این مقاله با پی اس آرنا همراه شوید تا با هم نگاهی به نکات مخفی ثابت و ایستراگهای درون شرکتی پیکسار داشته باشیم و تاریخچه آنها را بررسی کنیم. پس از مطالعه و دیدن این ارجاعات، بدون شک شما هم تبدیل به یکی از تماشاگران دقیق آثار پیکسار خواهید شد.
توپ لوکسو (Luxo Ball)
اعضای اصلی شرکت پیکسار کار خود را از کمپانی Lucasfilm با اسم Graphics Group شروع کردند و آنجا مسئول جلوههای ویژه کامپیوتری بودند. تا اینکه در سال 1986 به شکلی رسمی جدا شدند و شرکت پیکسار متولد شد. بعد از استقلال این شرکت به عنوان یک کمپانی انیمیشنسازی، جان لستر (John Lasseter) اولین انیمیشن کوتاه پیکسار را ساخت که Luxo Jr. نام دارد. در این انیمیشن ساده، ما با دو چراغ مطالعه ملاقات میکنیم که توپی را بین خود رد و بدل میکنند. لامپ این انیمیشن، همانطور که احتمالا همه با آن آشنا هستند، تبدیل به نماد اصلی پیکسار شده و در لوگوی معروف شرکت هم دیده میشود.
ولی توپ بادی این انیمیشن آیندهای کاملا متفاوت را تجربه میکند. این توپ زرد رنگ که دایرهای آبی دورش را فرا گرفته است و ستارهای قرمز هم در مرکزش قرار دارد، تبدیل به یکی از اصلیترین نکات مخفی انیمیشن های پیکسار میشود. آن در ابتدا در دیگر انیمیشنهای کوتاه پیکسار دیده میشود و سپس برای اولین بار در اولین فیلم بلند شرکت هم حضور پیدا میکند. در صحنهای که باز لایتیر (Buzz Lightyear) سعی دارد که نشان دهد فضانوردی واقعی است که میتواند پرواز کند، او روی این توپ افتاده و به بالا پرتاب میشود.
از آنجایی که وجود یک توپ در دنیای اسباببازیها چیزی غیرمنتظره نیست، توپ لوکسو در فسمت دوم داستان اسباب بازی هم دیده میشود و از آن زمان به بعد در همه انیمیشنهای ساخته پیکسار، به اشکال مختلف میتوان این توپ را دید. در انیمیشنهای شرکت هیولاها (Monsters, Inc.) و بالا (Up) این توپ به عنوان بخشی از وسایل بازی کودکان در اتاق دیده میشود. در ماشینهای 3 (Cars 3) توپ لوکسو به شکل طراحی روی کاپوت یکی از ماشینها حضور دارد و بر اساس آنچه در انیمیشن Coco به تصویر کشیده شده، نقاش معروف فریدا کالو (Frida Kahlo) هم چنین توپی در استودیوی خود داشته است!
در دو فیلم آخر شرکت پیکسار یعنی روح (Soul) و لوکا (Luca) هم توپ لوکسو به عنوان یکی از نکات مخقی دیده میشود. در ادامه میتوانید تعدادی از این ایستراگ های پیکسار که در آنها این توپ رنگارنگ و فراموش نشدنی استفاده شده است، را مشاهده کنید.
A113
عبارت A113 یکی از ایستراگ هایی است که در آثار سینمایی و تلویزیونی فراوانی دیده شده، اما این شرکت پیکسار بود که تصمیم گرفت از آن در اکثر کارهایش استفاده کند. این از جمله نکات مخفی جذابی در دنیای هنری است که اهمیت تاریخی خاصی هم دارد. A113 شماره کلاسی در موسسه هنرهای کالیفرنیا (California Institute of the Arts) است که مربوط به طراحی گرافیکی و انیمیشن سازی شخصیت میشود. از افرادی که در این کلاس تحصیل کردهاند، میتوان به جان لاستر (John Lasseter)، مایکل پرازا (Michael Peraza)، تیم برتون (Tim Burton) و برد بیرد (Brad Bird) اشاره کرد که همگی تبدیل به نامهای بزرگ دنیای انیمیشنسازی شدند.
برد بیرد کسی بود که برای اولین بار از این عبارت به عنوان یکی از نکات مخفی آثارش استفاده کرد و بعد از تصمیم پیکسار برای ادامه این سنت، عبارت A113 به مرور پایش را به آثار زیادی باز کرد. این نکته اکنون یکی از ماندگارترین ایستراگ های سینما و نکات مخفی انیمیشن های پیکسار شده است.
اولین استفاده از A113 در فیلمهای بلند پیکسار، مربوط به شماره پلاک مادر اندی در هر مجموعه انیمیشنهای داستان اسباب بازی میشود. دوربین معروفی که عکس نمو را در فیلم در جستوجوی نمو (Finding Nemo) میگیرد و سپس او را از پدرش جدا میکند، این عبارت را روی خود دارد. انیمیشن شگفت انگیزان (Incredibles) هم به طریقی غیرمستقیم اشاره به این عبارت دارد. سلول پدر خانواده شماره 13 است و در طبقه A1 قرار گرفته است.
تنها موردی که این عبارت نقش بسیار مهمی در داستان داشته است مربوط به انیمیشن وال یی (WALL E) میشود. دستوری که به AUTO داده میشود که بر اساس آن هرگز نباید به زمین بازگردد، همین عبارت است. اما دیگر هیچگاه نمیتوان A113 را به این اهمیت در داستانی دید. همانطور که در راتاتویی (Ratatouille) میبینیم، این عبارت تنها یکی از نکات مخفی بسیار جزیی است که روی گوش یکی از موشها به سختی دیده میشود.
در انیمیشن شجاع (Brave) با این ایستراگ کمی بازیگوشی انجام میگیرد. از آنجایی که داستان در زمانهای دور اتفاق میافتد و فضای فیلم این اجازه را میدهد، این عبارت به شکل ACXIII به سختی بالای در دیده میشود که از اعداد رومی استفاده کرده است. در جدیدترین فیلم پیکسار یعنی لوکا هم این عدد حضور دارد.
در انتهای فیلم که یک بلیت نشان داده میشود، A113 به وضوح دیده میشود. در ادامه میتوانید تعدادی از تصاویر مربوط به این نکات مخفی انیمیشن های پیکسار را تماشا کنید و پیدا کردن این عبارت معروف در دیگر آثار پیکسار را به خود شما میسپاریم. البته لازم به ذکر است که در هنگام تماشای شرکت هیولاها زیاد خود را خسته نکنید، چون این تنهای انیمیشن پیکسار است که از A113 به طور مستقیم در خود بهره نبرده است.
جان رتزنبرگر (John Ratzenberger)
این مجموعه از نکات مخفی انیمیشن های پیکسار، نیاز به گشتن دنبال جزییات پنهان تصاویر ندارد. بلکه باید با دقت بیشتر به صدای شخصیتها گوش دهید. جان رتزنبرگر کمدین 74 ساله آمریکایی است که از زمان ساخت اولین فیلم بلند شرکت پیکسار، تبدیل به سمبل شانس این کمپانی شده. این بازیگر از قسمت اول داستان اسباب بازی، در بیست و دو فیلم این شرکت به عنوان صداپیشه شخصیتها حضور پیدا کرده است.
رتزنبرگر بیشتر از هر چیزی برای بازی در سریال کمدی Cheers شناخته میشود که در آن نقش نامهرسانی حراف را بازی میکند. او در بیست و دو انیمیشن بلند پیکسار که در آنها همکاری کرده، شخصیتهای بسیار متنوعی را صداگذاری کرده است. در تعدادی از آنها، این بازیگر در نقش شخصیتهای مهم و اصلی ظاهر شده، گاهی نقشهای کوتاه داشته و حتی گاهی تنها چند جمله انگشتشمار را برای انیمیشن ادا کرده است.
اولین نقشی که این بازیگر پذیرفت، مربوط به قلک معروف داستان اسباب بازی به اسم Hamm است. طبیعتا رتزنبرگر در سه قسمت بعدی این مجموعه هم صداپیشگی کرده و این خوک کمی عصبانی، تبدیل به یکی از مهمترین نقشهای او در پیکسار شده است. بعد از داستان اسباب بازی 1 و 2، پیدا کردن صدای رتزنبرگر تبدیل به ایستراگ جذاب انیمیشنهای پیکسار شد.
از دیگر نقشهای جان رتزنبرگر در این انیمیشنها که تأثیر بیشتری در داستان داشتهاند، میتوان به جان در انیمیشن وال-یی اشاره کرد. او که یکی از انسانهایی است که در سفینه آکسیوم (Axiom) زندگی میکند، از اولین اشخاصی است که با وال-یی دوست میشود و از زندگی گیاهی خود فاصله میگیرد. ایستراگ رتزنبرگر در مجموعه فیلمهای ماشینها هم مربوط به شخصیت Mack میشود؛ کامیونی که وظیفه حمل و نقل لایتنینگ مک کویین (Lightning McQueen) را دارد.
دیگر شخصیتی که این بازیگر صدای آن را برعهده گرفته بود و با وجود حضور کمش، بسیار ماندگار شده، شخصیت آدمبرفی در شرکت هیولاها است. با حضور بسیار کوتاه این شخصیت در دانشگاه هیولاها (Monsters University)، رتزنبرگر در قسمت دوم این مجموعه هم حضور پیدا کرد تا سنت جذاب نکات منفی پیکسار از بین نرود.
دیگر صداپیشگیهایی که جان رتزنبرگر انجام داده است، مربوط به شخصیتهای بسیار فرعی میشود که دیالوگ کمی هم داشتهاند. از آنها میتوان به شخصیت The Underminer در دو قسمت شگفت انگیزان، Mustafa the waiter در راتاتویی، Fritz در اینساید اوت (Inside Out) و Juan Ortodoncia در کوکو (Coco) اشاره کرد.
تا سال 2020 و با اکران فیلم آنوارد (Onward)، جان رتزنبرگر در تمامی فیلمهای بلند ساخته پیکسار حضور پیدا کرد. در فیلم روح، این سنت به هم ریخت و همانطور که پیت داکتر کارگردان اثر، این موضوع را تایید کرده بود، رتزنبرگر به عنوان صداپیشه در انیمیشن حضور ندارد.
ولی جالب این است که در این اثر، برای اولین بار خود بازیگر به عنوان یک شخصیت در فیلم ظاهر میشود! در صحنهای که «جو گاردنر» در مترو به دنبال 22 میرود، مردی با تیپ و قیافه جان رتزنبرگر دیده میشود. در فیلم لوکا هم این بازیگر نه به عنوان صداپیشه حضور دارد و نه یک شخصیت فیزیکی. باید صبر کرد و دید که آیا جان رتزنبرگر به عنوان یکی از نکات مخفی انیمیشن های آینده پیکسار بازمیگردد یا خیر.
تا آن زمان شما میتوانید تصویر این بازیگر در فیلم روح و دیگر شخصیتهایی که جای آنها صحبت کرده است را در ادامه مشاهده کنید.
ماشین سیاره پیتزا
سیاره پیتزا نام پیتزافروشی زنجیرهای معروفی است که برای اولین بار در اولین قسمت از داستان اسباب بازی دیده شده. در این فیلم، باز لایتیر خیال میکند که یک فضانورد واقعی است و وودی برای آنکه او را راضی کند، ماشین سیاره پیتزا را نشان میدهد که سفینهای بالای سقفش دارد. به این صورت باز قبول میکند تا با هم به این پیتزافروشی بروند تا شاید وودی بتواند خود را به صاحبش یعنی اندی برساند.
بخش طولانی از این فیلم در سیاره پیتزا میگذرد و طبیعی است که ماشین و نماد این پیتزافروشی در داستان اسباب بازی دیده شود، اما سازندگان فیلمهای پیکسار تصمیم گرفتهاند که ماشین سیاره پیتزا را به عنوان یکی از ایستراگ های ثابت انیمیشنهایشان در تمام فیلمها استفاده کنند. پیدا کردن این ماشین در قالب نکات مخفی انیمیشن های پیکسار، یکی از جذابترین کارهای ممکن است؛ مخصوصا که پنهان کردن ماشینی بزرگ و معروف در دنیاهای متفاوت این انیمیشنها میتواند عملی چالشبرانگیز باشد.
جالب است بدانید که سازندگان انیمیشنهای پیکسار در انجام این ماموریت کاملا موفق بودهاند. تنها فیلمی که ماشین سیاره پیتزا را در خود ندارد، قسمت اول شگفت انگیزان است و کارگردان این انیمیشن هم این موضوع را تایید کرده. قرار دادن این ماشین در انیمیشن شجاع هم کاری بسیار سخت بود؛ زیرا داستان فیلم در زمانی میگذرد که ماشین وجود خارجی نباید داشته باشد، اما به شکلی هوشمندانه این ماشین روی تکه چوبی حکاکی شده است.
در مجموعه ماشینها هم به خاطر دنیایی که روایت در آن اتفاق میافتد، این ماشین جان گرفته و حتی اسمی برایش انتخاب شده است. ماشین سیاره پیتزا در سه قسمت ماشینها به اسم تاد شناخته میشود. دیگر صحنههایی که این ماشین بسیار معروف در آنها حضور پیدا کرده است را میتوانید در ادامه مشاهده کنید.
ارجاع به فیلمهای پیشین شرکت پیکسار
اگر از طرفداران پیگیر انیمیشنهای شرکت پیکسار باشید، به احتمال زیاد با تئوری که در اینترنت به آن پرداخته شده است مواجه شدهاید که بر اساس آن، تمام فیلمهای ساخته این کمپانی در یک دنیای واحد ساخته شدهاند و با هم در ارتباط هستند. یکی از دلایلی که باعث شده چنین فرضیهای به وجود بیاید، ایستراگ های آثار پیکسار است که ارجاع به فیلمهای قبلی خود دارند.
در این نکات مخفی ممکن است شخصیتهای انیمیشنهای قبل، وسایل خاص یا حتی مکانی مورد استفاده قرار گرفته باشد. چنین ارجاعاتی در انیمیشنهای پیکسار بسیار زیاد هستند و بررسی همه آنها از محدودهی این مقاله خارج است. اما در ادامه، تعدادی از بهترینها و پنهانترین ایستراگ های درون شرکتی پیکسار را بررسی میکنیم.
مجموعه داستان اسباب بازی که قسمت اولش به عنوان اولین اثر بلند شرکت پیکسار شناخته میشود، بیش از هر فیلم دیگری در دیگر انیمیشنهای این کمپانی دیده میشود. باز لایتیر در مطب دندانپزشکی انیمیشن در جستوجوی نمو دیده میشود و یک نسخه از رکس، دایناسور مهربان داستان اسباب بازی در گنجینه بزرگ وال-یی دیده میشود. در انیمیشن کوکو هم میتوان عروسکهای پر از شیرینی وودی و باز را در خیابان پیدا کرد.
انیمیشن زندگی یک حشره، بیش از هر فیلمی دیگر در داستان اسباب بازی 2 به عنوان نکات مخفی استفاده شده است. تعدادی از حشرات به شکل عروسکهایی در مغازه اسباببازیفروشی دیده میشوند، و حتی کرم ابریشم این انیمیشن هم روی یکی از گیاهان فیلم مشاهده شده است. در یکی از ایستراگ های پیکسار که مربوط به مکان میشود، درخت معروف زندگی یک حشره در صحنه ابتدایی فیلم در بالا دیده میشود.
فیلم دیگری از شرکت پیکسار در جستوجوی نمو است و یکی از نکات مخفی این فیلم در انیمیشن داستان اسباب بازی 3 دیده میشود. اگر در مهد کودک با دقت به اطراف نگاه کنید، میتوانید سفره ماهی که معلم بود را مشاهده کنید. یک جعبه بازی به اسم «من را پیدا کن» که ارجاع جذابی به داستان این انیمیشن دارد، در فیلم اینساید اوت دیده میشود. در میان مجسمههای ریز در طول فیلم کوکو هم به زحمت میشود مارلین و دوری از در جستوجوی نمو را پیدا کرد.
پس از اکران شگفت انگیزان هم همانطور که انتظار میرفت، نکات مخفی مختلفی که به این مجموعه اشاره داشته باشند در فیلمهای مختلف پیدا شدند. یکی از آنها شخصیت بمبگذار فیلم است که به عنوان یک پانتومیم در راتاتویی دیده میشود. تبلیغ نسخه ماشینی فیلم شگفت انگیزان هم در انیمیشن ماشینها 2 در کنار خیابان نصب شده است.
انیمیشن راتاتویی حضور زیادی به عنوان ایستراگ در دیگر آثار پیکسار ندارد. اما به دو نمونه از آنها میتوان اشاره کرد که دانستشان خالی از لطف نیست. در ماشینها 2 نسخه ماشینی رستوران معروف راتاتویی با اسمی مناسب دنیای انیمیشن برای لحظاتی دیده میشود. در طول انیمیشن ایسناید اوت هم اگر با دقت نگاه کنید، میتوانید یکی از آشپزهای راتاتویی را روی جلد مجلهای پیدا کنید.
اینها تنها تعدادی از فیلمهای پیکسار بودند و نکات مخفی بیشتر از این آثار و دیگر انیمیشن های پیکسار را میتوان در تمام فیلمهای کمپانی پیدا کرد. اگر شما هم ایستراگی پیدا کردهاید، میتوانید با ما درمیان بگذارید یا از این به بعد به دنبال آنها در انیمیشنهای پیکسار باشید.
ارجاع به فیلمهای آینده شرکت پیکسار
در آخرین بخش از این مقاله، نگاهی به نکات مخفی انیمیشن های پیکسار میاندازیم که در آنها ارجاعاتی به فیلمهای آینده این شرکت شده است. نمیتوان چنین کاری را دقیقا تبلیغ فیلمهای منتشرنشده دانست، چرا که پیدا کردن بعضی از آنها بسیار سخت است، اما پیدا کردن این ایستراگ ها از کارهای جذاب برای هواداران متعصب پیکسار محسوب میشود.
برخی معتقد هستند که اولین باری که این سنت انجام گرفت، در فیلم زندگی یک حشره بود. در پشت صحنههای انتهای این انیمیشن، وودی از داستان اسباب بازی به عنوان یکی از اعضای پشت صحنه حضور دارد. اما چنین ایستراگی را نمیتوان با اطمینان به قسمت دوم داستان اسباب بازی نسبت داد و ممکن است از نکات مخفی مربوط به قسمت اول این مجموعه باشد.
دومین باری که چنین ارجاعاتی به فیلمهای آینده پیکسار داده میشود، باز هم با اطمینان نمیتوان از درستی آن صحبت کرد. در داستان اسباب بازی 2، هنگامی که پیرمردی در حال تعمیر وودی است، درون جعبهاش تعداد زیادی چشم با اندازههای مختلف دیده میشود. گفته میشود که این چشمها ارجاع به یکی از شخصیتهای شرکت هیولاها دارد که تعداد زیادی چشم روی صورت خود قرار میدهد.
از شرکت هیولاها، این سنت به وضوح در فیلمهای پیکسار شکل میگیرد و فیلم بعدی یعنی در جستوجوی نمو، سه بار در این انیمیشن دیده میشود تا هیچ شکی وجود نداشته باشد. در رستورانی که در شرکت هیولاها دیده میشود، تصویر یک ماهی دلقک روی دیوار نقش گرفته است. پس از آن، وقتی که سالی و مایک، رندال را به دری پرتاب میکنند، مجسمهای از نمو روی دیوار دیده میشود و در آخرین نکته مخفی، وقتی بو سالی را به اتاقش دعوت میکند و عروسکهایش را به او نشان میدهد، یکی از آنها نمو است.
در انیمیشن در جستوجوی نمو هم هنگامی که لکلک برای نجات نمو به مطب دندانپزشک حمله میکند، دوربین به اتاق انتظار میرود و در آن پسربچهای نشسته که در حال مطالعه کمیک بوک شگفت انگیزان است. تصویر آقای شگفتانگیز با لباس اولش که آبی رنگ بود، دیده میشود.
جالب است که فیلم ماشینها، هیچ ارجاعی به فیلمهای بعدی ندارد، اما از خود فیلم دو نکته مخفی در فیلمهای پیشین دیده میشود. مورد اول مربوط به انیمیشن در جستوجوی نمو است که در سکانسهای پایانی فیلم، یکی از شخصیتهای ماشین برای کسری از ثانیه دیده میشود. مورد دوم هم در سکانس نبرد خانواده شگفت انگیزان دیده میشود که یک ماشین در کنار خیابان پارک شده است و شباهت فراوانی به هادسون در ماشینها دارد.
یکی دیگر از نکات مخفی انیمیشن های پیکسار مربوط به ارجاع فیلم راتاتویی به اثر بعدی شرکت، یعنی وال-یی میشود. هنگامی که لینگوینی رمی را با خود به خانه میبرد، برای چند لحظه میتوانید سوسکی را در گوشه دیوار ببینید. شاید وجود سوسک در هر خانهای طبیعی باشد، اما وجود شخصیت سوسک بسیار معروف در وال-یی و این واقعیت که شرکت پیکسار هیچ کاری را بیدلیل انجام نمیدهد، باعث میشود تا همه تصور کنند که این ارجاعی به انیمیشن بعدی بوده است.
در فیلم والی-یی هم پیدا کردن ایستراگ مربوط به انیمیشن بعدی کمی سخت است. اما اگر با دقتی فراوان به وسایل این ربات دوستداشتنی در اتاقش نگاه کنید، میتوانید عصای خاص آقای فردریکسون از انیمیشن بالا را ببینید که چند توپ تنیس پایههایش را تشکیل میدهند. اما این تنها ارجاع به انیمیشن بالا در فیلمهای قبلی نیست. در صحنهی گشتوگذار رمی در انیمیشن راتاتویی، شما میتوانید سایه سگی را روی دیوار ببینید که شباهت فراوانی به داگ دارد.
فیلم بالا هم با قرار دادن ایستراگی که پیدا کردن آن چندان دشوار نیست، موفق شده است تا ارجاعی به قسمت سوم داستان اسباب بازی داشته باشد. بعد از اینکه خانه به پرواز درآمده و در شهر به گردش در میآید، ما از درون اتاق دختربچهای شاهد پرواز خانه هستیم. در این اتاق میتوان خرس صورتی رنگی را دید که یکی از شخصیتهای مهم داستان اسباب بازی سوم محسوب میشود.
انیمیشن شجاع هم با وجود اینکه در زمان گذشته به سر میبرد، اما سنت ارجاع به فیلمهای بعدی را کنار نگذاشته است و در صحنه کلبهی جادوگر، شما میتوانید تصویر حکشدهی سالی را روی یک تکه چوب ببینید. جالب اینجاست که ایستراگ مربوط به خود انیمیشن شجاع هم در اثری اتفاق افتاده که دنیای خاص خود را داشته و پیدا کردن آن کمی سخت است. در ماشینها 2، در یک بار، تصویری روی دیوار مشاهده میشود که نسخه ماشینی خانواده اصلی داستان شجاع را یادآوری میکند.
نکته جالب درباره نکات مخقی در انیمیشن دانشگاه هیولاها این است که به جای ارجاع به انیمیشن بعدی یعنی اینساید اوت، این اثر به فیلم بعد از آن اشاره میکند. دلیل این اتفاق آن است که زمان اکران فیلمهای اینساید اوت و دایناسور خوب (The Good Dinosaur) جابهجا شده، ولی ایستراگ سر جای خود باقی مانده است. در دانشگاه هیولاها، وقتی که شبیهسازی اتاق ترس انجام میگیرد، یکی از عروسکهای روی زمین شخصیت اصلی انیمیشن دایناسور خوب است. دیگر ایستراگ مربوط به این انیمیشن، در اینساید اوت دیده میشود که در خاطرات رایلی، مجسمه دایناسوری دیگر از این انیمیشن مشاهده میشود. اما ارجاعی از خود اینساید اوت، در هیچ کدام از انیمیشنهای پیکسار وجود ندارد.
در یکی دیگر از سختترین نکات مخفی انیمیشن های پیکسار، یکی از شخصیتهای انیمیشن در جستوجوی دوری (Finding Dory) خود را در انیمیشن دایناسور خوب پنهان کرده است. این بار منظور از پنهان کردن، معنای واقعی کلمه است، چرا که شخصیت اختاپوس از این انیمیشن تغییر رنگ داده و خود را قایم کرده است تا دیده نشود. اما چنین نکات مخفیای هیچگاه از چشم طرفداران پیکسار پنهان نمیمانند.
ارجاع مربوط به انیمیشن ماشینها 3 که قاعدتا باید در فیلم در جستوجوی دوری پیدا میشد، از جمله نکات مخفی بحثبرانگیز است. در سکانسی که اختاپوس داستان روی شیشه جلوی کامیونی پرتاب میشود، اگر با دقت بسیار بالایی نگاه کنید، ممکن است متوجه چسب زخم راننده شوید که به سختی میتوان تصویر لایتنینگ مک کویین را روی آن تشخیص داد. برخلاف این ارجاع سخت و ریز، ماشینهای 2 به وضوح در داستان اسباب بازی 3 دیده میشود؛ در گوشهی دیوار اندی، پوستر شخصیت جاسوس انیمیشن ماشینها 2 خودنمایی میکند.
ماشینهای 3 برخلاف قسمت اول این مجموعه که هیچ ارجاعی به انیمیشن های آینده پیکسار نداشت، دو ارجاع جالب به کوکو میکند. مورد اول قرار دادن شهر این انیمیشن در ویدیویی است که از تلویزیون پخش میشود. در صحنهای دیگر از انیمیشن هم میتوان گیتار معروف سفید رنگ انیمیشن کوکو را روی دیوار دید.
خود کوکو هم برای اشاره به انیمیشن بعدی پیکسار از وسایلی که به دیوار زده شدهاند، استفاده میکند. در صحنهای که در شهر مردگان اتفاق میافتد، اگر به دیوار دقت بکنید، به راحتی میتوانید پوستر شخصیتهای شگفت انگیزان را ببینید. البته نکته مهم این است که تصویر اسکلتی آنها در این پوستر قرار دارد.
انیمیشن شگفت انگیزان 2 هم برای آماده کردن هواداران پیکسار برای قسمت چهارم داستان اسباب بازی کمکاری نمیکند و در یکی از نکات مخفی این انیمیشن، ما شاهد یکی از محبوبترین شخصیتهای جدید این مجموعه انیمیشنی هستیم. در گهواره جک جک میتوان دوک کابوم از داستان اسباب بازی 4 را دید. با اینکه بدون موتور تشخیص این شخصیت میتواند کمی سخت باشد، اما دیگر در اینباره شکی وجود ندارد.
داستان اسباب بازی 4، با استفاده از یک طرح فرعی که پیدا کردن آن هم چندان آسان نیست، ارجاع خود به فیلم بعدی پیکسار یعنی آنوارد را تکمیل میکند. در سکانسی از این فیلم که تصویر کل شهربازی دیده میشود، روی دیوار یکی از اتاقکها میتوان تصویر یک تکشاخ را دید. در انیمیشن آنوارد هیچ شخصیتی با این خصوصیات وجود ندارد، اما اگر انیمیشن را دیده باشید، میتوانید به یاد آورید که دقیقا همین طرح روی ماشین دو برادر دیده میشود.
انیمیشن آنوارد هم در ایستراگ خود برای اشاره به انیمیشن بعدی پیکسار یعنی روح، کاری جدید میکند و با اشاره به اسم یکی از شخصیتها یکی از نکات مخفی این انیمیشن را به وجود میآورد. در مجموعه آلبومهای قرار گرفته روی میز در این سکانس، میتوان اسم «دوروتی ویلیامز» را دید که شخصیت خواننده انیمیشن روح است.
در گردشهای شخصیتهای اصلی انیمیشن روح در طول داستان، میتوان نکات مخفی مختلفی را پیدا کرد. یکی از این ایستراگ ها که ارجاع به پروژه بعدی یعنی لوکا است، در ویترین مغازهای دیده میشود. پوستر پشت شیشه تصویر شهری ایتالیایی کنار آب به اسم «پورتوروسو» را به نمایش میگذارد که محل اتفاقات داستان آخرین انیمیشن منتشرشدهی پیکسار است.
در این مقاله تنها به تعدادی از اصلیترین نکات مخفی انیمیشن های پیکسار اشاره کردیم و هنوز دهها ایستراگ دیگر در این آثار تماشایی وجود دارند. شما کدام یک از این ارجاعات را پیدا کردهاید؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.