پس از بازنشستگی پدرخواندهی دنیای انیمه، هایائو میازاکی، بسیاری از طرفداران آثار این کارگردان، چشمبهراه ظهور نابغهای دیگر همچون میازاکی در دنیای انیمه هستند؛ کسی که بتواند با منظرههایش بیننده را جادو و با داستانهای دلنشینش جوهرهی زندگی را به قلب مخاطبان تزریق کند. کسی که بتواند ما را به رویایی خیالانگیز و آرامشبخش ببرد و در جهان تاریک امروزی، همانند پدری مهربان، نور امید را به ما نشان دهد و راه و روش سادهی زندگی کردن را به ما بیاموزد. در این میان، کارگردانان بسیاری تحت تاثیر هایائو میازاکی وارد این صنعت شدند و تلاش کردند تا راه او را دنبال کنند که از بین آنها میتوان به کارگردان بااستعداد، ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai)، انیماتور، فیلمساز و مانگاکای ژاپنی اشاره کرد.
ماکوتو شینکای که خالق انیمه تحسینبرانگیز «نام تو» (Your Name) است، با انتشار این انیمه در سال 2016، نه تنها به یکی از 10 کارگردان برتر دنیای انیمه تبدیل شد؛ بلکه از نظر بسیاری از منتقدین به عنوان جانشین هایائو میازاکی شناخته شده. دلیل این امر آن است که ویژگیهای مشترک بسیاری در آثار ماکوتو شینکای و هایائو میازاکی وجود دارد که از بین آنها میتوان به تمرکز بر احساسات عمیق کودکان، آفرینش دنیایی پر از عجایب، سبک بصری امپرسیونیستی و شگفتانگیز، و حسوحال شاعرانه و پراز احساس داستانهایش اشاره کرد که توانسته است، همانند هایائو میازاکی توجه بسیاری از کارگردانان و انیماتورهای ژاپنی و بینالمللی را به خود جلب کند؛ به طوری که جهانگردان بسیاری، از سراسر دنیا به ژاپن میآیند تا لوکیشن فضاهایی که شینکای مستقیما از آنها در آثارش استفاده کرده است را از نزدیک ببینند و با آن عکس بگیرند. اما با وجود تمام این شباهتها، آثار ماکوتو شینکای مضامین خاصی را بیان میکند که از تجربیات شخصی و گذشتهی خود او نشات میگیرند که باعث میشود انیمههایش تقلیدی صرف از آثار استودیو جیبلی به حساب نیایند و او به عنوان کارگردانی مستقل و صاحبسبک شناخته شود. بنابراین، ما تصمیم گرفتیم به معرفی و بررسی دقیقتر رزومهی کاری این هنرمند بااستعداد بپردازیم و ببینیم که آیا میتوان واقعا او را جانشینی برای هایائو میازاکی در نظر گرفت؟ پس با ما همراه باشید تا به دنیای شاعرانه و اسرارآمیز ماکوتو شینکای قدم بگذاریم.
هر انیمه و داستانی، بدونشک از گذشته کارگردان یا نویسنده تاثیرات زیادی میگیرد که ردپای آن با کمی شمّ کاراگاهی، در مجموعه آثار او هویدا میشود. بنابراین قبل از بررسی آثار شینکای، جای دارد به زندگی شخصی او نگاهی اجمالی بیاندازیم. ماکوتو شینکای در 9 فوریه سال 1973 در شهر ناگانو در ژاپن به دنیا آمد، شهری کوچک و قدیمی که دورتادور آن با رشته کوههایی محصور شده است. او در دورهی دبیرستان، برای اولین بار با پولجیبی خود به دیدن فیلم Laputa: Castle In The Sky میازاکی میرود و به شدت تحت تاثیر آن قرار میگیرد. همانطور که خودش میگوید:
فوقالعاده بود! هیچچیزی مثل آن ندیده بودم. البته آنطور نبود که بخواهم انیمههایی شبیه به این اثر میازاکی بسازم، اما میخواستم روزی به آن بار احساسیای که میازاکی به مخاطبانش از جمله من توانسته بود نشان دهد، دست پیدا کنم.
از آن روز به بعد، شینکای در کشیدن مانگا و نوشتن رمان، شور و اشتیاقی از خود نشان میدهد و پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان این فرصت را بهدست میآورد تا به توکیو برود و در دانشگاه Chuo به مطالعهی ادبیات ژاپنی بپردازد. او در دانشگاه وارد کلوپ ادبیات نوجوانان شده و به صورت جدی شروع به کشیدن مانگا میکند. او پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، در سال 1996 به شرکت بازیهای ویدئویی Falcom میپیوندد و در آنجا به مدت 5 سال به طراحی گرافیکِ ویدئو کلیپهای بازیهای ژاپنی مشغول میشود. او در سال 1998، اولین تجربه ساخت انیمیشن خود را با دو انیمیشن کوتاه به نامهای The World be Enclosed و Other Worlds شروع میکند و در نهایت در سال 2001، برای ساخت یکی دیگر از انیمیشنهای کوتاه خود به نام Voices of a Distant Star از شرکت Falcom خارج میشود و به استودیوی CoMix Wave Films میپیوندد. او برخلاف میازاکی که بنیانگذار استودیوی معروف جیبلی بود، تنها به عنوان یک انیماتور ساده به استودیویی معمولی میپیوندد و کارگردانی سینماییهای بلندش را از سر میگیرد.
انیمه The Place Promised in Our Early Days | معرفی و بررسی آثار ماکوتو شینکای
انیمه «محل قرار روزهای اول آشنایی»، اولین انیمه بلند ماکوتو شینکای است که در سال 2004 و در شرکت CoMix Wave ساخته شده. شینکای در این انیمه وظیفهی کارگردانی، تولید، ادیت، استوریبرد و فیلمبرداری را خود به تنهایی برعهده داشت. اما او در این انیمه، در مقایسه با انیمیشن کوتاه قبلی خود Voices of a Distant Star که به تنهایی آن را ساخته بود، بیشتر روی کارگردانی گروهش تمرکز کرده بود.
داستان این انیمه در چندین سال آینده و در دنیایی اتفاق میافتد که ژاپن طی جنگ سردی به دو قسمت تقسیم شده است. جزیره ازو (Ezo) که از روی جزیره هوکایدو ژاپن الگوبرداری شده، تحت اشغال جماهیر شوروی و بقیه ژاپن زیر نظر آمریکا قرار گرفته است. درهمینحین، دو پسر مدرسهای به نام هیروکی فوجیساوا (Hiroki Fujisawa) و تاکویا شیراکاوا (Takuya Shirakawa) در بخش آئوموری، شهری که به واسطه تنگهای روبهروی جزیره ازو قرار دارد، زندگی میکنند و با هم دوست هستند. این دو دوست آرزو دارند که روزی برج اسرارآمیز و مرموزی که در جزیره ازو قرار دارد را از نزدیک ببینند. آنها در همین زمان با دختری به نام سایوری ساواتاری (Sayuri Sawatari) آشنا میشوند که او نیز مجذوب برج ازو شده است. هیروکی و تاکویا که در گذشته هواپیمای صدمه دیدهای را پیدا کرده بودند، تصمیم میگیرند تا آن را به سایوری نشان دهند و با هم قرار میگذارند تا زمانی که تعمیر آن هواپیما را به اتمام رساندند، به سمت برج پرواز کنند تا آن را از نزدیک ببینند. اما بعد از سه سال، جنگ بین اتحادیه شوروی و نیروهای آمریکایی شدت میگیرد که باعث میشود این سه دوست از یکدیگر جدا شوند و بینشان فاصله بیافتد.
در این انیمه تاکویا و هیروکی درواقع دو پسر غیرعادی هستند که یکی از آنها به سایوری علاقهمند میشود. این سه نفر به دلیل علاقه مشترکی که به برج واقع در جزیره ازو دارند، به یکدیگر نزدیک شده و با هم پیمانی میبندند. پیمانی که در نگه داشتن آن چندان موفق نیستند؛ زیرا که داستان بلافاصه به سه سال بعد پرش زمانی پیدا میکند، زمانی که این سه دوست از هم جدا شدهاند و هیروکی به عنوان یک فیزیکدان در آزمایشگاه دولت فعالیت میکند. تاکویا نیز در دبیرستانی در توکیو به تحصیل پرداخته و سایوری به خوابی طولانی مدت فرو رفته که نمیتواند از آن بیدار شود. اما با افزایش تنش بینالمللی، هیروکی و تاکویا، یادی از گذشته میکنند و تصمیم میگیرند آرزوی کودکیشان را دنبال کنند و متوجه میشوند که شاید سایوری که حالا به خواب رفته است، کلید نجات دنیا باشد.
ساختار اصلی این انیمه، همانند بیشتر انیمههای ماکوتو شینکای، درباره شخصیتهایی است که متوجه میشوند تحقق رویاهایشان تنها با به خطر انداختن امنیت جهان یا جان یک شخص میسر میشود. اما این انیمه به لحاظ داستانی نقطه ضعفهایی دارد که البته به عنوان اولین انیمیشن بلند شینکای، امری طبیعی است. برای مثال باوجود اینکه داستان این انیمه روندی منطقی دارد، اما صحنههای آن به صورت نایکنواختی جمعبندی شدهاند. همچنین ما تا 10 دقیقه پایانی انیمه، شاهد اتفاق به شدت دراماتیکی نیستیم و فراز و نشیبهای داستانی آنقدر سریع اتفاق میافتند که گاهی تاثیرشان را از دست میدهند. اما از طرف دیگر، این انیمه دارای جلوههای بصری بسیار درخشانی است که ابرهای آسمان، درخشش و تابش نور آفتاب و بازتاب آن بر روی شیشههای قطار و ساختمانها را بسیار واقعگرایانه و زیبا به تصویر درآورده است. بنابراین، با وجود همهی اینها، این انیمه یک اثر نسبتا قوی محسوب میشود که برای مخاطبان ژانر علمی-تخیلی پیشنهاد خوبی است.
انیمه 5 Centimeters per Second | معرفی و بررسی آثار ماکوتو شینکای
انیمه «5 سانتیمتر در ثانیه»، یک درام غمانگیز و عاشقانه است که دومین انیمه بلند ماکوتو شینکای و یکی از بهترینهایش به حساب میآید. این انیمه که در شرکت CoMix Wave تولید و در سال 2007 منتشر شده است، توانست تا جایزه بهترین انیمیشن سینمایی همان سال را از جشنواره Asia Pacific Screen دریافت کند و به اثری تبدیل شود که برای اولینبار توجه بینالمللی را به سمت کارگردانی ماکوتو شینکای جلب کند. اين انيمه داستان زندگی تاکاکی تونو (Takaki Tōno) را در سه دوره بیان میکند: «شکوفه گیلاس»، «جهانگرد» و «5 سانتیمتر بر ثانیه». این سه دوره ماجرای عاشقانهای را شرح میدهد که بین تاکاکی تونو و آکاری شینوهارا (Akari Shinohara) دوست دوران ابتدایی او، در کودکی شکل میگیرد، اما با گذر زمان آنها از یکدیگر دورتر و دورتر میشوند و سرنوشت متفاوتی را دنبال میکنند؛ در حالی که روح و احساساتشان در گذشته به دام افتاده و به نظر میرسد که بخشی از وجودشان را در همان دوران گم کرده باشند.
انیمه «5 سانتیمتر بر ثانیه» از همان زمان که انتشار یافت، به دلیل داستان عاشقانهی فوقالعاده دلخراش، واقعگرایانه و در عین حال شاعرانه و زیبایش مورد توجه مخاطبان و منتقدین قرار گرفت. این انیمه کاملا کلیشههایی که از یک انیمه عاشقانه انتظار میرود را کنار میگذارد و به صورت مستقیم به هیچ مشخصهی واضح عاشقانه اشارهای نمیکند؛ بلکه از مجموعه و هزارتویی از استعارهها بهره میگیرد که به دقت در این انیمه تعبیه شدهاند. همهچیز از صحنه پرتاب موشک تا شکوفههای گیلاس، برای انتقال پیامهای سرپوشیده به روشی زیبا به مخاطب استفاده میشود كه اگر همه اینها را با جلوههای بصری درخشان و خیرهکننده شینکای درآمیزیم، بیشک تجربهای فراموش نشدنی را برايمان رقم میزند. به طور کلی، این انیمه ثابت میکند که چرا زندگی واقعی و نگاه ایدهآلگرایانه به عشق به هیچوجه یکسان نیستند و چگونه باید حوادث و اتفاقات تلخ زندگی را بپذیریم و سعی کنیم که به جلو حرکت کنیم.
شینکای در این انیمه از روند بیش از حد آرامی برای بیان داستانش استفاده میکند، بنابراین اگر به دنبال فیلمی با ریتم و سرعت به نسبت تندی هستید، این انیمه به شما پیشنهاد نمیشود. همچنین، کسانی که اوقات بدی را پشتسر گذاشتهاند هم باید از دیدن این فیلم صرف نظر کنند، زیرا این انیمه یک تراژدی به تمام معناست و در آن هیچ صحنهی طنزآمیزی وجود ندارد.
انیمه Children Who Chase Lost Voices | معرفی و بررسی آثار ماکوتو شینکای
انیمه «بچههایی که آواهای گمشده را دنبال میکنند»، سومین انیمه بلند ماکوتو شینکای است که اگر آن را بدون شناخت کارگردانش ببینید، به احتمال زیاد آن را با آثار استودیو جیبلی اشتباه خواهید گرفت. این انیمه که با نام Journey to Agartha نیز شناخته میشود، طولانیترین انیمیشن شینکای است که به عنوان یک فیلم «سرزنده» توصیف شده و اولین تجربه شینکای برای ساخت انیمهای تماما تخیلی و ماجراجویانه به حساب میآيد. این انیمه نیز در استودیو CoMix Wave تولید شده و در سال 2011 انتشار یافته است.
داستان این انیمه اسرارآمیز دربارهی دختر جوانی به نام آسونا واتاسه (Asuna Watase) است که در گذشته پدرش را از دست داده و مادرش پرستاری است که در شیفتهای طولانی مدت در بیمارستان کار میکند. پدر آسونا قبل از مرگ خود، سنگ کریستالی زیبایی را به عنوان یادگاری به او میدهد که وقتی آسونا آن را در جعبه موسیقی مخصوصی که برای آن ساخته، قرار میدهد، نوای اسرارآمیزی از آن شنیده میشود. آسونا هر روز بعد از مدرسه به خانه میآید، غذایی میپزد و همراه با گربه خود به نام «میمی» و جعبه موسیقیاش به بالای صخرهای می رود و تا غروب خورشید به نوای آن کریستال گوش میدهد. در یکی از همین روزها، او در راهِ رفتن به سوی صخره همیشگیاش، با حیوانی وحشی و زخمخورده روبهرو میشود که به نظر میرسد از جهانی دیگر آمده باشد. آن موجود زخمی با عصبانیت به آسونا حملهور میشود، اما آسونا توسط پسری غریبه و عجیب نجات پیدا میکند. آشنایی او و آن پسر غریبه به نام «شان» (Shun)، پای او را به سفری از عجایب باز میکند که باعث میشود، آسونا در این سفر با مفهوم مرگ و درد ازدستدادن بیشتر آشنا شود و درنهایت میآموزد که چگونه باید آن را در زندگی بپذیرد.
این انیمه دارای داستانی پراز مکاشفات جالب و لذتبخش است که با امضای بصری درخشان ماکوتو شینکای، حسی مشابه به آثار هایائو میازاکی را به مخاطبان منتقل میکند، زیرا که ما در این سینمایی میتوانیم تاثیرات انیمههای مورد علاقه ماکوتو شینکای از جمله انیمههای Laputa: Castle in the Sky و Nausicaä از استودیوی جیبلی را به وضوح مشاهده کنیم. بنابراین اگر دلتنگ آثار هایائو میازاکی هستید، این انیمه مناسبی برای شماست.
انیمه The Garden of Words | معرفی و بررسی آثار ماکوتو شینکای
انیمه «باغی از کلمات»، عاشقانهی دیگری است که اینبار شینکای آن را در بستر و قالبی متفاوت و واقعگرایانه میسراید. این انیمه اثری کاملا شاعرانه است که در آن از حداقل دیالوگ استفاده میشود و حتی عنصر مونولوگ نیز در آن حذف شده است؛ بنابراین تمام احساسات دو شخصیت در رفتار و استعارههای پنهان داستان بیان میشوند که کشف آنها نیازمند آشنایی بیشتر با فرهنگ، ادبیات و اشعار ژاپنی است.
انیمه «باغ کلمات» که در سال 2013 منتشر شده است، داستان تاکائو آکیزوکی (Takao Akizuki) یک پسر دبیرستانی 15 ساله را بیان میکند که علاقه زیادی به ساخت کفش دارد. تاکائو در یک صبحگاه بارانی، زنی غریبه و حدودا 27 ساله به نام یوکاری یوکینو (Yukari Yukino) را در باغ سرسبزی ملاقات میکند و از او میخواهد که سایز پایش را برای ساخت کفشی زنانه اندازهگیری کند. تاکائو به جای رفتن به کلاسهای صبح مدرسهاش، به باغ میآید تا به طراحی کفش بپردازد، یوکاری نیز به دلیل مشکلات شخصی، کارش را نادیده میگیرد و در روزهای بارانی به باغ میرود تا کمی از فضای رسمی زندگی اجتماعی فاصله بگیرد. این دو شخصیت در روزهای بارانی با یکدیگر ملاقات کرده و به مرور به حضور یکدیگر عادت میکنند. یوکاری هیچچیزی درباره خود به تاکائو نمیگوید، حتی اسمش را. درحالیکه تاکائو همهچیز خود را برای او تعریف میکند، علاقه زیادش را برای ساختن کفش با او درمیان میگذارد و پیشنهاد میدهد تا برایش کفشی بسازد. زمانی که تاکائو به طور اتفاقی به هویت واقعی یوکاری پی میبرد، احساساتش برانگیخته شده و متوجه میشود که تمام این مدت، آنها بدون آنکه مهمترین مسائل مربوط به یکدیگر را بدانند، چقدر به همدیگر نزدیک شده و چیزهای زیادی دربارهی نحوه زندگی به یکدیگر آموختهاند.
شینکای برای این انیمه روایتی از غم تنهایی، براساس معنای کلمه سنتی ژاپنی «عشق» بیان میکند که در آن از عنصر کفش به عنوان استعارهای برای زندگی استفاده کرده و از عناصر مهم دیگری همچون باران، اشعار سنتی ژاپنی و باغ ژاپنی برای پیوند بین این دو زوج و بیان احساساتشان بهره گرفته است. اما اختلاف سنی فاحشی که بین این دو زوج عاشق وجود دارد و همچنین اختلاف بین ویژگیهای شخصیتی آن دو، نشان میدهد که چگونه برخی افراد به گونهای بزرگ میشوند که در مقابل نوجوانان کوچکتر از خود احساس نمیکنند که واقعا به بلوغ رسیده باشند. همه اینها در فضاهای امپرسیونیستی و خوشرنگولعاب این انیمه با آن آسمانهای رویایی، قطرههای درخشان باران و تلآلوی نور خورشید از میان آن، به زیبایی نشان داده میشود و مخاطبان را تحت تاثیر قرار میدهد. پایان این انیمه نیز نه به تلخی انیمه « 5 سانتیمتر بر ثانیه» و نه به خوشخیالی انیمه «نام تو» است، بلکه دلنشین و واقعگرایانه بهنظر میرسد.
این انیمهی ماکوتو شینکای با استقبال گستردهای روبهرو شد و توانست برنده جوایز بسیاری از جمله بهترین انیمیشن در iTunes’ Best و جوایزی در Kobe Theatrical Film، جشنواره بینالمللی فیلم Fantasia و جشنواره فیلم انیمیشن Stuttgart شود.
انیمه Your Name | معرفی و بررسی آثار ماکوتو شینکای
همهی کارگردانها، زمانی با یکی از آثارشان به نقطه اوجی در رزومه کاری خود میرسند که از آن زمان به بعد، سایر آثارشان را با آن مقایسه میکنند. انیمه «نام تو» یکی از همین نمونههای درخشان آثار ماکوتو شینکای تابهامروز است که نام او را در فهرست 10 کارگردان برتر دنیای انیمه ثبت کرده. این انیمه همچنین به دلیل انیمیشن فوقالعاده، روایت پیچیده، موسیقی و بار احساسی داستانش توانسته است به دومین انیمه سینمایی پرفروش در ژاپن تبدیل شود و برندهی جایزه بهترین انیمیشن سال 2016 در جشنوارههای Los Angeles Film Critics Association و 49th Sitges Film Festival شود. کافی است که تنها یکبار به دیدن این انیمه بنشینید تا آنچنان محصور داستان، ایده و سبک بصری تکامل یافتهی شینکای شوید که آرزو کنید، کاش هیچوقت تمام نشود! اما واقعا دلیل موفقیت انیمه «نام تو» چیست؟
یکی از دلایل شهرت انیمه «نام تو» که در سال 2016 توسط استودیو CoMix Wave Films تولید شده، در ایده جذاب و متفاوت آن نهفته است. این انیمه که در ژانرهای درام، عاشقانه و تخیلی جای میگیرد، ماجرای پسر و دختر دبیرستانی را بیان میکند که در دو مکان مختلف و به دور از یکدیگر زندگی میکنند و همدیگر را نمیشناسند: پسری به نام تاکی تاچیبانا (Taki Tachibana) در شهر توکیو و دختری به نام میتسوها میامیزو (Mitsuha Miyamizu) که در یکی از روستاهای ژاپن زندگی میکند. داستان از جایی شروع میشود که روزی میتسوها که از زندگی روستایی خود خسته شده، آرزو میکند تا در زندگی بعدی خود پسر خوشتیپی در توکیو باشد. از همان روز به بعد، هر شب در خواب روح میتسوها و تاکی جایشان با یکدیگر عوض میشود و صبح روز بعد، تاکی در بدن میتسوها و در روستایی به دور از خانهاش از خواب بیدار میشود. این دو شخصیت که جایشان هر روز با هم عوض میشود، مجبور میشوند که نقش یکدیگر را در محیط اجتماعی همدیگر بازی کنند و برای این کار، با نامه یا یادداشتی با هم ارتباط برقرار میکنند تا بدانند در غیابشان چه اتفاقی در زندگی واقعیشان افتاده است. اما داستان تنها به این ایده ختم نمیشود ؛ بلکه از نیمهی دوم این انیمه، تحولی زیست-محیطی در ژاپن اتفاق میافتد که سرنوشت این دو جوان را تغییر میدهد.
داستان این انیمه که ابتدا با تبادل بدنی بین دو شخصیت اصلی شکل میگیرد و لحظات طنزآمیز و بامزهای را خلق میکند، به مرور وارد مرحلهی دیگری میشود و مخاطب را درگیر احساسات عمیق و اتفاقات جهانشمولتری میکند. بدین ترتیب، عناصری همچون دروازههای قرمز رنگ شینتو، مراسم ساخت شراب سنتی ژاپنی، ستارههای دنبالهدار و مفهوم سرنوشت که ابتدا بیاهمیت به نظر میرسیدند، به مرور نقش مهمی را در داستان ایفا میکنند. به طور کلی، ماکوتو شینکای در این انیمه مفاهیم سنتی و مدرن را در قالب دو شخصیت اصلی توسط عنصری به نام «نخ سرنوشت» به یکدیگر پیوند میزند و روایتی پیچیده از عشق را در بستری از حوادث زیست-محیطی بیان میکند. سپس با کمی چاشنی تخیل و طنز در فضاسازیهای محشر خود، شاهکاری را خلق میکند که تجربهای فراموش نشدنی برای مخاطبان بهوجود میآورد.
انیمه Weathering with You | معرفی و بررسی آثار ماکوتو شینکای
آخرین انیمه سینمایی ماکوتو شینکای تاکنون، انیمه «فرزند آبوهوا» نام دارد که در سال 2019 انتشار یافته است. این انیمه که همانند انیمه «نام تو» حالوهوای عاشقانه و تخیلی دارد، باری دیگر یک رویداد طبیعی را هدف قرار داده و بحران آبوهوایی را به تصویر میکشد که در قالب آن دو زوج جوان به طور اتفاقی با یکدیگر آشنا میشوند و رابطهای صمیمی و عاشقانه بینشان شکل میگیرد. این انیمه نیز به واسطه روایت داستانی جذاب و فضاسازیهای خیرهکننده ماکوتو شینکای به عنوان بهترین فیلم ژاپنی در جشنواره 92nd Academy Awards انتخاب شد.
این انیمه داستان پسری به نام هوداکا موریشیما (Hodaka Morishima) را بیان میکند که از خانه خود فرار کرده و به شهر توکیو میرود تا بتواند در آنجا کار پیدا کرده و زندگی کند. او در توکیو متوجه میشود که بحرانی آبوهوایی شهر را درگیر کرده است؛ به گونهای که هر روز به صورت مداوم باران میبارد. او در تلاش برای پیدا کردن کار، در انتشاراتیِ کوچکی استخدام میشود که باید در مجلات ژورنالیستی درباره افسانههای محلی مقاله بنویسد. در یکی از پروژهها، هوداکا موظف میشود تا به دنبال افرادی به نام «دختران آفتاب» بگردد. او در یکی از روزهای بارانی، با دختری به نام هینا آمانو (Hina Amano) آشنا شده و متوجه میشود که تصادفا او را در گذشته دیده است. او هینا را از دست افرادی سودجو نجات میدهد، با او به ساختمانی متروکه فرار میکند و در آنجا متوجه میشود، هینا در واقع یکی از دختران آفتاب است که میتواند کلید حل بحران آبوهوایی باشد. به تدریج با شراکت هینا و هوداکا برای فراهم کردن آبوهوای آفتابی برای مردم و کسب درآمد از طریق آن، بین آن دو رابطهای عمیق شکل میگیرد. اما روزگار به نفع آنها پیش نمیرود و بحران آبوهوایی شرایط شهر توکیو را مورد تهدید قرار میدهد.
شینکای در این انیمه، جنبههای مختلفی را مورد بررسی قرار میدهد که از بین آنها میتوان به مشکلات اجتماعی در کنار مشکلات شخصی شخصیتها، مفاهیم سنتی در کنار زندگی مدرن، نحوه برخورد سه گروه سنی شخصیتهای بالغ، جوان و کودک و تصمیماتی که هم بر زندگی شخصی و هم بر روی اجتماع تاثیر میگذارند، اشاره کرد. او در این انیمه، به نسبت آثار قبلی خود توازن بیشتری بین تخیلی و واقعگرایانه بودن داستانش ایجاد میکند تا هم بتواند برای مخاطبان جوان هیجانانگیز باشد و هم آنقدر غیرقابل دسترس و غیرواقعی به نظر نرسد. مثلا اگر در انیمه «نام تو» دو شخصیت اصلی قابلیت تبادل بدنی دارند، این موضوع میتواند در زندگی واقعی غیرقابل وقوع باشد. بنابراین شینکای در این انیمه، موضوع «دختران آفتاب» را مطرح میکند، زیرا که در مصاحبهای اظهار داشته که در ژاپن، لقب «دختر آفتاب» یا «پسر باران» برای افرادی که معمولا در روزهای آفتابی یا بارانی دیده میشوند، امری طبیعی و شایع است.
انیمه «فرزند آبوهوا» به طور کلی شباهتهای زیادی به شاهکار قبلی شینکای، انیمه «نام تو» دارد، هم به لحاظ داستانی و هم به لحاظ شخصیتپردازی. اما این انیمه با تمام نقاط قوتش نتوانست از «نام تو» پیشی بگیرد و نقدهایی مبنی بر مجهول بودن پایان باز آن و بیپاسخ گذاشتن برخی پرسشهای داستان بر آن وارد شده است. اگرچه خود ماکوتو شینکای درباره این نقدها چنین پاسخی داده:
باید این را بگویم که برای ایده اولیهام در این انیمه، نمیخواستم مخاطبان فکر کنند که فیلم دارای پیامی اجتماعی یا زیست-محیطی است. من سعی کردم تا هرآنچیزی که به طور واضح به هشدار جهانی گرمایش هوا اشاره داشت را از این فیلم حذف کنم. برای اینکه میخواستم این انیمه صرفا یک سرگرمی باشد تا نوجوانان بتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. اما این حقیقت دارد که من از رویدادهای طبیعی اطرافم الهام گرفتم و میخواستم دید تازهای از شرایط آبوهوایی در اثر جدیدم داشته باشم.
شینکای علاوه بر انیمههای سینمایی نامبرده، چندین انیمیشن کوتاه به نامهای (She and Her Cat (1999 و (Minna no Uta: Egao (2003 و (Someone’s Gaze (2013 ساخته و در تولید چندین آگهی تبلیغاتی و ویدئو کلیپهای بازیهای ژاپنی همکاری داشته، که او را به یکی از پرکارترین و موفقترین کارگردانان جوان تبدیل کرده است.
همانطور که دیدیم، بیشتر آثار ماکوتو شینکای حول محور دو زوج عاشق اتفاق میافتند که در بستری از ماجراجوییها، حوادث و رویدادهای طبیعی و اجتماعی و در حبابی از تخیل با یکدیگر آشنا شده، به یکدیگر علاقهمند میشوند و سپس با جرقهای، بینشان فاصله میافتد. فرهنگ و سنت ژاپن، اشعار، ادبیات و رسم و رسومات ناب ژاپنی نیز ابزاری هستند که ماکوتو شینکای برای پیوند قلبهای دو زوج عاشق در داستانهایش بهره میگیرد و با فضاسازیهای خیالانگیز و رویایی، پویانماییهای دقیق، پرداخت ظریفانه و واقعگرایانه جزئیات، آثاری غنی، شاعرانه و آرامشبخشی خلق کرده که مخاطبان و طرفدارانش را شگفتزده ساخته و احساساتشان را تحت تاثیر قرار داده، تاجایی که حتی از سوی هایائو میازاکی، اسطوره دنیای انیمه نیز تحسین شده است. یکی دیگر از ویژگیهای آثار شینکای که انیمههایش را از استودیو جیبلی متمایز میکند، پایانبندیهای نسبتا باز داستانهایش است که خود شینکای در اینباره میگوید:
داستانهای من پایانهایی دارند که مخاطبان در شاد بودن یا غمانگیز بودن آن تردید دارند. اما این به خاطر آن است که من میخواستم، مخاطبانم خودشان درباره پایان داستانهایم فکر کنند. در ژاپن پایان باز، شیوه رایجی برای پایان بخشیدن به یک فیلم نیست و من قصد داشتم (با این کار) به چیزی متفاوت و خاص دست پیدا کنم.
ماکوتو شینکای همچنین درباره منبع الهام داستانهای غنی و مفاهیم عمیق احساسیاش به نویسنده معروف ژاپنی، هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) خالق رمانهای «کافکا در کرانه»، «تعقیب گوسفند وحشی» و غیره اشاره میکند و میگوید:
اولین تاثیراتی که من از هنرمندان دیگر گرفتم، از نویسندگان معاصر ژاپنی همچون هاروکی موراکامی بود، زیرا آنها در آثارشان به توصیف زندگی روزمره میپردازند و زندگی را همانطور که هست، میپذیرند. من هم میخواستم کاری مشابه آنها، در انیمیشنهایم انجام دهم. تاکنون حدود 10 سال است که چنین روندی را در آثارم پیش گرفتهام و فکر میکنم تا الان در این زمینه حرفهایتر شدهام. اما امروزه بیشتر بر روی عملکرد و احساسات خودم تمرکز کردهام… و معتقدم درست است که ما نمیتوانیم گذشته را در زندگی واقعی تغییر دهیم، اما میتوانیم در فیلمها این تغییرات را ایجاد کنیم، همانطور که من در انیمه «نام تو» این کار را انجام دادم.
در نهایت، در رابطه با شباهت آثار شینکای با انیمههای هایائو میازاکی و استودیو جیبلی از او سوال میشود و او اظهار میکند که از همان ابتدا تحت تاثیر انیمههای میازاکی قرار گرفته بوده است. او بیان میکند که صنعت انیمه وجودش را به او مدیون است؛ بنابراین نمیتوان چندان از تاثیرات انیمههای میازاکی مصون ماند. اما در پاسخ به این سوال که آیا او خود را جانشین هایائو میازاکی میداند؟ او میگوید که هیچکس نمیتواند میازاکی باشد و جانشین میازاکی بودن چیزی نیست که کسی بتواند برای آن هدفگذاری کند. جایگاه میازاکی خیلی بالاتر از آن است که کسی بتواند جای او را در این صنعت پر کند. در ادامه، او درباره تفاوت شیوه نگاه خود به مخاطبان در مقایسه با هایائو میازاکی اینگونه توضیح میدهد:
میازاکی درواقع مثل یک پدر است، یک معلم، یک مدیر مدرسه…او درباره اصول اخلاقی صحبت میکند و سعی دارد تا نشان بدهد که مردم چگونه باید در زندگی شخصی و در کنار یکدیگر زندگی کنند. او یک شخصیت اقتدارگرا است. نمیدانم به خاطر نسلی است که در آن بزرگ شدهام یا نظر شخصی خودم است، اما به نظرم من نمیتوانم به نوجوانان بگویم که چه کار باید انجام دهند، یا چگونه باید زندگی کنند. به خاطر اینکه من همچنان به یاد دارم که در نوجوانی چه احساسی داشتم، یادم میآید چه زمانی شکست خوردهام یا زمانی دیگر چه تجربه شیرینی داشتم، وقتی دستان دختری را میگرفتم که دوستش داشتم و هنوز این احساسات همراه من هستند. بنابراین، فکر میکنم که پیامهای ما قدری متفاوت باشند.
شما دربارهی آثار ماکوتو شینکای چه فکر میکنید؟ آیا هیچکدام از انیمههایش را تماشا کردهاید؟ و آیا به نظرتان ماکوتو شینکای میتواند جانشینی برای هایائو میازاکی باشد؟ نظرتان را با ما درمیان بگذارید.
سلام نمیدونم نظرم رو میخونید یا نه
اما انیمه نام تو و انیمه فرزند اب و هوا در یک زمان رخ میدهند چون در انیمه فرزند اب و هوا وقتی که هوداکا میخواد برای تولد هینا بره یدونه حلقه بگیره فروشنده حلقه ها همون میتسوها میامیزو تو انیمه نام تو هست
باسلام. نگران نباشید همه نظرها خوانده می شوند
بله درسته این یکی از طرفندهای هوشمندانه ماکوتو شینکای در انیمه فرزند آب و هوا است.
ممنون از اینکه نظر خوبتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
ماکوتو شینکای مانگاکا ی است که احساسات را به بهترین شکل ممکن نشان میدهد وبا فرهنگ و سنت ژاپن ترکیب میکند از آشنایی های احساسی زیبا گرفته تا جدایی در شخصیت اصلی انیمه و در پایان دیدار دوباره به یکدیگر می رسند اما به سبکی متفاوت و به یاد ماندنی حتما به کسانی که به انیمه های عاشقانه تخیلی علاقه دارند انیمه های نام تو و فرزند آب و هوا ببیند این دو تا شاهکارهای ماکوتو شینکای است البته بقیه انیمه های دیگه ماکوتو وشینکای مثل باغ کلمات وپنچ سانتی متر بر ثانیه و محل روز های اول آشنایی حتما ببینید من خودم از انیمه های عاشقانه خوشم نمی آمد اما وقتی دو سال پیش برای اولینبار انیمه نام تو را دیدم شیفته انیمه های ماکوتو شینکای شدم واقعا انیمه های نام تو و دختر آب و هوا به ما یادآوری کردند که زندگی عادی و روزمره ما چقدر زیبا است سایت خوبی بود
سلام نمیدونم نظرم رو میخونید یا نه
اما انیمه نام تو و انیمه فرزند اب و هوا در یک زمان رخ میدهند چون در انیمه فرزند اب و هوا وقتی که هوداکا میخواد برای تولد هینا بره یدونه حلقه بگیره فروشنده حلقه ها همون میتسوها میامیزو تو انیمه نام تو هست
دقیقن ، من هم این رو متوجه شدم
من با دو تا از انیمه های این فرشته این معجزه این بشر خیلی حال کردم (YOUR NAME , WEATHRING WITH U )
هر چقدر بگم از عالی بودن این دو انیمه کم گفتم هر دوشون با روحم بازی کردن مخصوصا یور نیم
عاشق میتسوها شدم خودم
سلام خانم آیت الهی
مطلبتون را خوندم و بسیار لذت بر دم.
موفق باشید
عاشق ماکاتو شینکای هستم، میپرستمش 🥲
انیمه اسم تو رو همین چند وقت پیش دیدم و مثل شما که گفتین نمی خواست تموم شه منم نمی خواستم تموم شه خیلی قشنگ بود اگه دنباله داشته باشه خوب میشه ولی فک نکنم که دنباله به درد این جور فیلما بخوره
ممنون از مطلب خوبتون
“که آرزو کنید، کاش هیچوقت تمام نشود!”
دقیقا درست گفتین. نام تو به سطحی از زیبایی رسیده که ارزو میکنم ای کاش هیچ وقت نمی دیدمش. فقط به اینخاطر که نمی تونم باور کنم تموم شده. نمی دونم شاید مسخره بنظر برسه ولی آرزو میکنم ای کاش از ذهنم پاک میشد.
(اسم تو) و (فرزند اب و هوا) ، بی نظیر بودن ، من عاشق این مدل انیمه های تینیجریم ، یه انیمه ی دیگه هم ب کسایی ک مثل من عاشق این مدل فیلما هستن معرفی میکنم ، (نجوای قلب) . فقط از اعماق قلبم میتونم بگم ای کاش زمان برگرده ب عقب و من این انیمه هارو از اول ببینم:)
خب همین الان ببینید چرا باید زمان برگرده عقب؟؟؟
عزیزه خنگم عزیزه خنگم منظورش اینه ندیده باه وببینه الان که دیدیه ومیدونه چی به چیاس خخخخخخخ