در بهار 2023، انیمهای با عنوان بهشت جهنم یا Hell’s Paradise منتشر و با استقبال خوبی روبرو میشود که توجه بسیاری را به خود جلب میکند. میتوانم بگویم بعد از تماشای این انیمه، با وجود انتظار بالایی که از آن داشتم باز هم غافلگیر شدم و به نظرم انیمه بهشت جهنم یکی از معدود انیمههای پرطرفداری است که به حق شهرت یافته است. در این بخش از نقد و بررسی انیمه و انیمیشن، قصد داریم انیمه Hell’s Paradise را زیر ذرهبین قرار دهیم. پس با ما همراه باشید.
انیمه بهشت جهنم، اقتباسی از مانگایی به همین نام اثر نویسنده و تصویرساز، یوجی کاکو (Yuji Kaku) است که در استودیوی ماپا و به کارگردانی کائوری ماکیتا (Kaori Makita) ساخته شده است. یوجی کاکوی مانگاکا پیش از مانگای بهشت جهنم، یک سری مانگا به نام Fantasma و دو مانگای وان شات به نامهای Memory Customs و Jailbreak Princess را تالیف و منتشر کرده اما او با دومین سری مانگایش که همان بهشت جهنم است به شهرت رسیده و فصل اول این مانگا آنقدر اسرارآمیز و پرجزئیات است که منتقدان آن را مشابه آثار جونجی ایتو (Junji Ito)، مانگاکای مشهور ژانر وحشت، دانستهاند. یوجی کاکو اکنون در حال ساخت سومین سری مانگایش با عنوان آیاشیمون (Ayashimon) است.
خلاصه داستان Hell’s Paradise
داستان این انیمه درباره گابیمارو ، نینجای قاتل و سنگدلی است که در یکی از ماموریتهایش، دستگیر و به اعدام محکوم میشود. اما او به دلیل داشتن بدنی قدرتمند، با انواع اعدامهایی که برایش تدارک دیده شده، نمیمیرد. یامادا آسائمون ساگیری، جلاد او، متوجه میشود که گابیمارو به دلیل عشقی که به همسرش دارد، ناخوداگاه با مرگ مقابله میکند. بنابراین ساگیری به گابیمارو این فرصت را میدهد تا اگر اکسیر جاودانگی را در شینسنکیو، جزیره افسانهای که به عنوان بهشت شناخته میشود، پیدا کند، توسط شوگونات تمام گناهانش عفو میشود.
شوگونات پس از کشته شدن 5 تیم اعزامی قبلی در جزیره، این بار گروهی از محکومان به اعدام که قدرتهای استثنایی دارند را به جزیره میفرستد و برای هر کدام از محکومان یک جلاد قرار میدهد که تنها با شرط زنده ماندن جلاد هر یک از آنها پس از بازگشت به جزیره، عفو میشوند. اما آنها پس از رسیدن به جزیره با دنیایی روبرو میشوند که زنده ماندن در آن غیرممکن به نظر میرسد.
هشدار اسپویل!
فضای انیمه بهشت جهنم
انیمه بهشت جهنم همانند نام آن، از هر لحاظ عجیب است؛ عجیب نه به معنای منفی آن، بلکه غیرقابل پیشبینی، سورئال و نوآور است. تناقض بین آنچه که خیر مطلق و شر مطلق است در نام این اثر نیز دیده میشود و به خوبی فضای داستانی انیمه را منتقل میکند. این انیمه در واقع فضای فئودالی دوران ادو در ژاپن را در دنیایی تخیلی و سورئال با ترکیبی از مضامین مذهبی قرار میدهد که با جهان انیمههای شیطانکش و دورورو شباهتهای ظاهری بسیاری دارد، به اندازه همان انیمهها جذاب است، اما داستان کاملا متفاوت و مستقلی را بیان میکند که به شدت جدید و تازه است.
این انیمه در ژانر دارک فانتزی عملکرد فوقالعادهای دارد، جهانی را متصور میشود که تمام عناصر مذهبی در کنار یکدیگر به شیوه ناشیانهای قرار گرفتند و تظاهر میشود که بهشت باید جایگاه بتها و عناصر نمادین ادیان (در اینجا ادیان شرقی یا بودایی) باشد که در آن خدایان (تنسنها) که جنسیت مشخصی ندارند در آن به عیش و نوش میپردازند و سپس مشخص میشود که این اوتوپیای افسانهای ساخته دست انسان است، انسانی که تحریفی بیارزش از ادیان مختلف داشته و نتیجه این تحریف، تبدیل شدن اتوپیای افسانهای به دیستوپیای مرگباری برای دیگر انسانها (موجودات بیارزش) است که حق ورود به آن را نداشتهاند.
تحلیل شیوه بازنمایی بهشت افسانهای در این انیمه که شاید عقیده نویسنده داستان را نسبت به ساختگی بودن بهشت و جهنم نشان میدهد، شاید به مذاق افراد مذهبی خوش نیاید؛ اما باید در نظر داشت که شاید یوجی کاکو، کاری با اصل فلسفه بهشت و جهنم نداشته باشد و صرفا به سواستفاده افراد فرصتطلب از مذاهب برای رسیدن به خواستههای دنیویشان (جاودانگی) اشاره میکند که احتمال آن بیشتر است.
در هر صورت میتوان گفت که فضای این انیمه اگر بینظیر نباشد، حداقل در انیمههایی که من در این یک دهه دیدهام، وجود نداشته است. بنابراین بنا بر تجربه خودم میگویم که این انیمه به واسطه آن که مخاطب را در موقعیتهای تخیلی جدیدی قرار میدهد که نمیتواند اتفاقات پیش رو را پیشبینی کند، در ژانر دارک فانتزی موفق عمل میکند.
تائو و نظام قدرتی انیمه بهشت جهنم
انیمه بهشت جهنم، نظام قدرتی خاص خودش را دارد که تماشای آن را جالبتر میکند. تائو که در این انیمه قدرتی والا (از نظر عرفانی و دنیوی) به انسانها و خدایان میدهد، به تعادل در استفاده کردن از انرژیهای قوی و ضعیف اشاره میکند. دقیقا همان چیزی که در مذهب تائوئیسم که در کشور چین شکل گرفته بود، وجود دارد و نماد بارز آن یین و یانگ است.
لائوتسه نویسنده کتاب «تائو ته جینگ» (شخصیت عرفانی که وجود آن در تاریخ اثبات نشده و تقدسی همانند خدا دارد.) معتقد است که تمام بدبختی انسانها ناشی از روی برگرداندن آنها از تائو و غرق شدن در تمدنهای تصنعی است و سعادت انسانها در بازگشت به تائو و هماهنگی با طبیعت است و هر کس که به هماهنگی کامل با تائو برسد، جاودان میشود! که در این انیمه جاودانگی و هماهنگی با طبیعت به صورت تبدیل شدن انسان به گیاه نشان داده شده.
تائوئیسم از اصلها و قوانین زیادی برخوردار است که از طبیعت الهام گرفته شده، اما یکی از قوانین مهم آن که در نظام قدرتی انیمه بهشت جهنم به کار گرفته شده، اصل «غلبه نرمی بر سختی» است که بیان میکند انسانها در برابر سختیها نباید با سختی مقابله کنند؛ زیرا در این صورت راهی جز شکست ندارند. در صورتی که باید در برابر سختی به نرمی برخورد کنند؛ همانند آب که هیچ چیز در جهان نرمتر و انعطافپذیرتر از آن وجود ندارد، اما سختترین چیزها نمیتوانند بر آن چیره شوند.
به عنوان مثال در هنرهای رزمی سخت، شما باید برای غلبه بر نیروی 100 کیلوگرمی حریف به همان میزان نیرو مصرف کنید، اما در هنرهای رزمی نرم (مبتنی بر تائوئیسم) شما برای غلبه بر نیروی 100 کیلوگرمی کافی است که تنها 10 کیلوگرم نیرو مصرف کنید، آن هم برای برهم زدن تعادل حریف. بنابراین آن حاله نورانی که ما در سبک مبارزه تنسنها در انیمه میبینیم، نشانی از این شیوه مبارزه و تفکر است.
یکی از جالبترین فکتها در مورد آیین تائوئیسم آن است که در دوران سلسله هان چین، این آیین بیشتر به کیمیاگری روی آورد تا به جاودانگی دست یابد، اما کم کم از مسیر اصلیاش که هماهنگی با طبیعت بود، خارج شد. استفاده از نمودهای بارز در جهان واقعی یکی از دلایلی است که لایههای بیشتری به انیمه داده و تماشای آن را جالب کرده است. حتی صحنههای بالغانه و منشوری آن نیز اشاره به قوانین تائوئیسم درباره روابط میان زن و مرد برای تقویت سلامت و افزایش طول عمر دارد.
بنابراین نبردهای خونین و سریع با کوریوگرافیهای عالی و گرافیک فوقالعاده استودیو ماپا در کنار پشتوانه مذهبی که نظام قدرتی این انیمه دارد، صحنههای اکشن این انیمه را تماشایی کرده است. زیرا که شخصیتها در شیوه مبارزه خود به روشهای مختلف و جالبی پیشرفت میکنند که از غریزهشان برای بقا نشأت میگیرد.
داستانپردازی و شخصیتپردازی انیمه Hell’s Paradise
در کنار ایده جذاب، نبردهای هیجانانگیز و نمودهای واقعی موجود در انیمه که به لایهلایهتر شدن آن کمک کرده، این انیمه در ساختار روایی خود به میزان زیادی به شخصیتپردازیهای قویاش متکی است و این شخصیتها هستند که روایت را با خود پیش میکشند. از همان ابتدای انیمه ما شاهد گابیمارو، یک نینجای بیرحم هستیم که شاید خلق چنین شخصیتی چیز جدیدی در انیمهها نباشد. اما قرار دادن یک سامورایی جلاد که به طرز هوشمندانهای جنسیت آن، زن انتخاب شده، در کنار گابیمارو ورق را برمیگرداند و روح تازهای به انیمه میدمد.
سامورایی بودن یک زن در نظام مردسالار ژاپن، آن هم در دوران ادو، به خودی خود امری غیرممکن و شگفتانگیز است و انیمه با خلق چنین شخصیتی، در لحظه ضربه روایی خود را وارد میکند و به طرز فوقالعاده رضایتبخشی به بیان احساسات درونی ساگیری میپردازد. از ناتوانی او در پذیرش مسئولیتش به عنوان یک جلاد و تصمیمگیری بر سر زندگی محکومان گرفته که چالشهای تفکربرانگیزی در ارزشهای اخلاقی به وجود میآورد تا مبارزه او برای اثبات کردن تواناییهای شمشیرزنیاش به عنوان یک زن در جامعهای سراسر مردسالار.
رابطه میان ساگیری و گابیمارو نیز رابطه خاصی است، شما میدانید که شاید روزی برسد که ساگیری مجبور باشد گابیمارو را بکشد ولی این چیزی نیست که ساگیری واقعا بخواهد انجامش دهد و از طرف دیگر آنچه که دو شخصیت ساگیری و گابیمارو را به یکدیگر نزدیک میکند از جنس احساسات عاشقانه نیست؛ بلکه بیشتر حسی از تحسین و احترام است که ساگیری و گابیمارو نسبت به یکدیگر دارند.
ساگیری، گابیمارو را به دلیل پذیرش بار گناهانش به عنوان یک قاتل و همچنین پذیرش ساگیری به عنوان یک سامورایی توانمند، تحسین میکند و گابیمارو نیز به ساگیری به عنوان فردی سرسخت و قابل اتکا احترام میگذارد. این نشان میدهد که یوجی کاکو، مسئولیتی فراتر از افزایش بار دراماتیک داستان، بر دوش ساگیری به عنوان نقش اصلی زن گذاشته است؛ چیزی که اغلب در آثار مانگاکاهای زن دیده میشود، اما کاکو به عنوان یک مانگاکای مرد به خوبی توانسته احساسات زنانه ساگیری را درک و منتقل کند.
علاوه بر شخصیتهای اصلی، این انیمه از شخصیتهای فرعی با بکگراندهایی گاه دراماتیک و گاه شیرین و تاثیرگذار برخوردار است که زمان مناسبی را به معرفی، بیان احساسات و پیشرفت شخصیتی هر یک از آنها اختصاص میدهد که شیوه برخورد هر یک از آنها با شرایط سورئال جزیره نیز تماشایی است. یکی از جذابیتهای دیگری که در این انیمه وجود دارد، آن است که این انیمه از به دم مرگ بردن شخصیتهای داستان لذت زیادی میبرد و برای زنده نگه داشتن آنها نیز دلایل قانعکننده کافی میآورد که مخاطب را دلزده نمیکند؛ بلکه علاوه بر غافلگیر کردن مخاطب، تماشای پیشرفت شخصیتی آنها پس از مرگ ناموفقشان، ماجرا را جالبتر نیز میسازد.
شخصیتهای شرور و ویلنها نیز از نظر ظاهری شباهتهای زیادی با طراحی شخصیتهای انیمه شیطان کش دارد که البته برای من چندان اذیتکننده نبود و همچنان از آن لذت بردم. اما چیزی که درمورد این شخصیتها دوست داشتم، شیوه نبرد، سرسختی و رابطه تنگاتنگی که با طبیعت داشتند، بود.
جمعبندی انیمه بهشت جهنم
این انیمه تا پایان نیز سوالات درگیرکننده جالبی را باقی میگذارد که نشان میدهد که چقدر این انیمه از داستان رازآلود و گیرایی برخوردار است و مقدار سوالات نیز به اندازه ای نیست که شما را در توانایی نویسنده در حل همه معماها نگران کند. بنابراین میتوان گفت که با توجه به تمام شدن مانگای آن، این انیمه قدمهای مطمئن و محکمی برای برداشتن دارد. تا به اینجا مورد منفی چندان آزاردهندهای نظر مرا به خود جلب نکرده تا بتوان بر آن ایراد گرفت. تنها موردی که اگر سختگیر باشیم، می توان به آن اشاره کرد، کم بودن صحنه های کمدی در این انیمه است که از نظر من قابل چشمپوشی است.
امید است که فصل دوم این انیمه همچنان از اتفاقات غافلگیرانه برخوردار باشد و به دام اتفاقات پرتکرار در دیگر انیمهها نیفتد و نوآور باقی بماند. گرافیک و پویانمایی این انیمه با تمام افکتها و جلوههای خوبی که استفاده کرده، باز هم به نسبت برخی از آثار استودیوی ماپا، همچون انیمه حمله به تایتان و جوجوتسو کایسن، عملکرد متوسطتری دارد و این گمان ایجاد میشود که این استودیو در پروسه تولید همزمان فصل دوم جوجوتسو کایسن و این انیمه شاید به مشکلاتی برخورده که باعث شده کمی از کیفیت پویانمایی این انیمه بکاهد تا جوجوتسو کایسن کیفیت خود را حفظ کند. بنابراین میتوان گفت که به گونهای در حق طرفداران این انیمه و مانگای بهشت جهنم اجحاف شده است.
چه بسا برخی از طرفداران مانگای بهشت جهنم معتقدند که پویانمایی این انیمه نتوانسته آنطور که باید با هنر دستهای یوجی کاکوی مانگاکا رقابت کند و برخی نماها را به خوبی مانگایش دربیاورد، زیرا آنچه که یوجی کاکو به تصویر کشیده چندین برابر ترسناکتر و پرجزئیاتتر است. موسیقی اوپنینگ و اندینگ این انیمه نیز همانطور که از استودیوی ماپا انتظار می رود، گوشنواز و لذتبخش است؛ به خصوص موسیقی متن این انیمه که توسط یوشیاکی دوا (Yoshiaki Dewa) ساخته شده است که ما در مقالهای دیگر به بررسی آن پرداختیم.
در نهایت اگر بخواهم به این انیمه نمرهای بدهم، آن را با یکی از بهترینهای ژانر دارک فانتزی مقایسه میکنم که به نظر من انیمه مید این آبیس (Made in Abyss) است. با سبک سنگین کردن موارد گفته شده، به نظر من میزان خلاقیتی که در انیمه بهشت جهنم به کار گرفته شده بود، فوقالعاده است؛ اما همچنان به پای جهان خیالی مید این آبیس نمیرسد، این امر در کنار کم کاری این استودیو در زمینه پویانمایی انیمه بهشت جهنم باعث میشود تا اگر نمره 9/5 را به انیمه مید این آبیس با تمام نقطه ضعفها و نقاط قوتش داده باشم، ناچارا نمره 8/5 را تقدیم به انیمه بهشت جهنم کنم.
آیا شما نیز انیمه بهشت جهنم را تماشا کردهاید؟ درباره آن چه فکر میکنید؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
The Review
نقد و بررسی انیمه Hell’s Paradise
انیمه بهشت جهنم، ایده تازه و جذابی را در ژانر دارک فانتزی ارائه میدهد و الهامات بسیاری از آئین تائوئیسم در ساختار جهان خیالی این انیمه به کار گرفته شده که به عمق و لایه لایهتر شدن داستان کمک کرده است. روند پیشروی متعادل داستان در کنار شخصیتپردازیهای غنی و بک گراندهای جذابشان حکم تاییدی بر محبوبیت این انیمه است و در نهایت نبردهای نفسگیر و پویانمایی قابل قبول استودیوی ماپا لذت تماشای آن را چند برابر میکند.