همواره نوشتن لیست بهترینها در هر زمینه و با هر معیار و میزانی سخت و حتی طاقتفرساست. خصوصا وقتی بازه زمانی یک لیست را زمانی طولانی در حد چند دهه در نظر گرفت. سینمای بعد از انقلاب ایران نیز علیرغم تمام کاستیها و دوران افول و اوج مخصوص به خود در مجموع دستی پر و کارنامهای آنقدر قابل دفاع دارد که وقتی بنا بر لیست کردن بهترین فیلم های ایرانی میگذاری دست به عملی پرمخاطره و پرریسک زدهای.
سینمای بعد از انقلاب ایران دورههای مدیریتی مختلفی به خود دیده است و از این رهگذر کیفیات سینمایی این فیلمها دستخوش تغییرات و جبههگیریهای خاص خود بودهاند.
جدای از چند سال اولیه بعد از انقلاب که تقریبا سینما به حالت تعطیل در آمد و برخی از آثار پیشتر ساختهشده نیز به محاق توقیف رفتند در ادامه سینمای ایران دوباره روی پاهای خود ایستاد و همسو با روزگار تازه و محدودیتهای تازه در فضایی متفاوت تجدید حیات کرد و دوباره نفس کشید. موفقیتهای سینمای ایران در اواخر دهه شصت با درخشش سینماگرانی از نسلهای جدید و بعضا برخی از قدیمیها موتور این هنر پرمخاطب را دوباره راه انداخت و سینمای تجاری – گیریم در حداقلیترین کیفیت خود- در ایران بعد از انقلاب نیز پا گرفت. ستارههایی جوان متولد شدند و بعد کم کم در دهه هفتاد سر و کله فیلمهای جوان پسند با شخصیتهای جوان و سودازده از راه رسید. تمام این سالهای پر افت و خیز آزمون و خطاهای خاص خود را به همراه داشت. پدیدههایی در این سالها به منصه ظهور رسیدند و آثاری برای همیشه در تاریخ این سینما ماندگار شدند.
پدیده سینمای ایران اما در دهه هشتاد خورشیدی کسی نبود جز اصغر فرهادی. فیلمساز همیشه موفقی که با ساخت چند فیلم موفق و پرافتخار سینمای نیمهجان ایران را دوباره بیدار و سرحال نشان داد. در ادامه دهه هشتاد اما دوباره نوعی از کلیشهسازی و تکرار بر سینمای ایران سایه انداخت که تاثیر آن را به وضوح در آثار سالیان اخیر این سینما میتوان دید.
معرفی بهترین فیلم های ایرانی
در این لیست 80 تایی سعی شده است تا از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران با رعایت اصل تنوع و ذائقه سینمایی پردهبرداری شود. هر چند که البته سینمای ایران اساسا سینمایی با تنوع ژانری و فرمی نیست اما در بازههای زمانی مختلف این تنوع و تفاوت زاویه نگاه در بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران خود را به خوبی نشان داده است. در ادامه لیست 80 تایی بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را از نظر میگذرانید. با پی اس آرنا همراه باشید.
80. رگ خواب
- کارگردان: حمید نعمتالله
- نویسنده: حمید نعمتالله
- بازیگران: لیلا حاتمی، کوروش تهامی و الهام کردا
- سال پخش: 1395
مینا – با بازی لیلا حاتمی- بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محل زندگی میگردد. او در این مسیر با کامران – با بازی کوروش تهامی- مدیر رستورانی که در آن کار میکند آشنا میشود. کامران سرپناهی به او میدهد. مینا تحت تأثیر حمایتها و محبتهای کامران به او دل میبازد. کامران نیز به مینا مشتاق و علاقهمند است. روزها از پس هم میگذرد و عشق مینا به کامران کاسته نمیشود و اوج میگیرد. اما کامران دیگر قصد ادامه ندارد.
این خلاصه داستان ساده «رگ خواب» چهارمین فیلم بلند سینمایی حمید نعمتالله است که با فیلمنامهای از معصومه بیات، حکم فیلم زنانه کارنامه گزیده اما پربار نعمتالله را پیدا کرده است. «رگ خواب» که در سال 1394جلوی دوربین رفت، در سال 1396 به اکران عمومی در آمد و با استقبال قابل توجهی نیز روبهرو شد. بازی بعد از مدتها متفاوت لیلا حاتمی در نقش زن رنجور و تنهای فیلم از چشم هیئت داوران جشنواره سی و پنجم فیلم فجر دور نماند و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای حاتمی به ارمغان آورد. «رگ خواب» از موسیقی مخاطبپسند سیاوش پورناظری و آواز حنجره توانای همایون شجریان نیز سود میجست. این موسیقی توسط ارکستر SIF بلغارستان ضبط شد و زودتر از نمایش عمومی فیلم و در اسفند 95 به انتشار رسید.
79. ارتفاع پست
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
- نویسنده: ابراهیم حاتمیکیا و اصغر فرهادی
- بازیگران: حمید فرخنژاد، رضا شفیعیجم، لیلا حاتمی، گوهر خیراندیش، امیرکاوه آهنینجان
- سال پخش: ۱۳۸۱
«ارتفاع پست» به عنوان دوازدهمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه پر فراز و نشیب ابراهیم حاتمیکیا در سال 1381 جلوی دوربین حسن پویا رفت. فیلمنامه این فیلم را حاتمیکیا همراه با اصفر فرهادی – که آن وقتها هنوز فیلمسازی بزرگی نشده بود- نوشت و حمید فرخنژاد همراه با لیلا حاتمی در نقش زوج اصلی قصه مقابل دوربین حاتمی کیا نقشآفرینی کردند.
«ارتفاع پست» روایتگر ماجرای قاسم – با بازی حمید فرخ نژاد- است که ادعا میکند برای خانواده و دوستانش در یک شرکت صنعتی در بندرعباس کار پیدا کرده. او آنها را سوار هواپیما میکند اما در دل نیتی دیگر از این پرواز جنجالی دارد. تنها نرگس همسر قاسم- با بازی لیلا حاتمی- از قصد شوهرش خبر دارد. قاسم هواپیما را میدزدد.
با اخباری که یک ماه گذشته منتشر احتمالا میدانید که داستان این فیلم بر اساس یک رویداد واقعی که در ۲۳ آذر ۱۳۷۹ در مسیر اهواز به بندرعباس انجام شد، ساخته شده است. در این هواپیما (یاک ۴۰)، ۲۳ نفر از اعضای یک خانواده حضور داشتند که سه نفر از آنها به نامهای خالد حردانی، فرهنگ پورمنصوری و شهرام پورمنصوری، اقدام به این هواپیماربایی کردند که با واکنش به موقع گارد پرواز، اقدام آنها ناکام ماند. حکم اولیه برای این متهمان، اعدام برای حردانی و حبس ابد برای برادران پورمنصوری بود، ولی وکیل آنها محمد مصطفایی با تلاش خود توانست در سال ۱۳۸۶، احکام آنها را به ۲۰ و ۱۵ سال حبس، کاهش دهد اما همانطور که میدانید به درخواست ابراهیم حاتمی کیا از رئیس دستگاه قضا، این متهمان در تاریخ نهم فروردین ۱۴۰۰مصادف با نیمه شعبان، عفو و آزاد شدند.
حاتمیکیا «ارتفاع پست» را بعد از فیلم توقیفشدهاش – موج مرده- و قبل از فیلم مهم کارنامهاش – به رنگ ارغوان- جلوی دوربین برد. این سالها را میتوان آخرین سالهای دوران کاری پرطرفداری حاتمیکیا تلقی کرد. روزگاری که او فارغ از علقههای سیاسی و حناحی دوستداران و هواخواهان خود در سینما داشت و موضعگیری و اظهار نظرهای تندش او را از بخش زیادی از مخاطبینش جدا نکرده بود. دوزادهمین فیلم او نیز که الگوی گیر افتادن در مکانی بسته با حضور جمعی از مردم را دنبال میکرد مورد استقبال بالای مخاطبان عام و بخش زیادی از منتقدین قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فجر را نیز از آن او کرد.
78. یه حبه قند
- کارگردان: رضا میرکریمی
- نویسنده: محمدرضا گوهری
- بازیگران: رضا کیانیان، نگار جواهریان، سعید پورصمیمی، پریوش نظریه، فرهاد اصلانی
- سال پخش: 1389
«یه حبه قند» به عنوان ششمین فیلم بلند سینمایی رضا میرکریمی، محصول سال است۱۳۹۰، شاید محبوبترین فیلم کارنامه میرکریمی باشد. این فیلم که در شهر یزد ساخته شده و به زیبایی تمام از جغرافیا و معماری این شهر زیبا در راستای ساخت هویت و فضای سینماییاش سود جسته است، نماینده رسمی ایران برای بخش بهترین فیلم خارجیزبان در مراسم اسکار هشتاد و پنجم بود. میرکریمی ساخت تیزر تلویزیونی این فیلم را به مجید مجیدی و آنونس سینمایی فیلم را به رخشان بنی اعتماد سپرد. و از همه جالبتر طراحی پوستر فیلم نیز اثری از عباس کیارستمی بزرگ بود. یه حبه قند بعد از اولین نمایش خود و در همان ابتدا مورد توجه عموم مردم و منتقدین قرار گرفت.
ماجرای «یه حبه قند» در مورد یک خانوادهی یزدی است که حالا چهار دختر این خانواده، همراه همسر و فرزندانشان برای عروسی خواهر کوچکترشان پسند- با بازی نگار جواهریان- به یاری مادر شتافتهاند. این اقامت برای خواهران و باجناغها شاید دردسر باشد ولی برای بچهها یک آرزوی بزرگ است تا این که اتفاقی غیرمترقبه این دورهمی شیرین را دگرگون میکند.
«یه حبه قند» به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران در کارگردانی و اجرای صحنههای داخلی در خانهای سنتی با جمعیت زیادی از ساکنان آن گامی آشکارا رو به جلو در کارنامه رضا میرکریمی محسوب میشود. فیلم البته مخالفان و منتقدان خاص خود را نیز داشت و علیرغم استقبال مخاطبان در جشنواره فیلم فجر، تقریبا مورد بیاعتنایی کامل هیئت داوران نیز قرار گرفت. اما حالا و بعد حدود ده سال از ساخت فیلم قضاوت در مورد کم و کیف فیلم میرکریمی سادهتر به نظر میآید. فیلمی که میتوان آن را به عنوان نمونهای درخور و بدون تردید از نمایش خانواده ایرانی به جهانیان معرفی کرد
77. زیر نور ماه
- کارگردان: رضا میرکریمی
- نویسنده: رضا میرکریمی
- بازیگران: حسین پرستار، علی بکائیان، مهران رجبی، شقایق دهقان، اصغر حیدری و فرشته صدرعرفایی
- سال پخش: 1379
«زیر نور ماه» به نویسندگی و کارگردانی رضا میرکریمی و تهیهکنندگی منوچهر محمدی در سال ۱۳۷۹ ساخته شد. این فیلم نخستین فیلم سینمای بعد از انقلاب ایران است که شخصیت اصلی آن یک روحانی شیعه است. میرکریمی این فیلم را به عنوان دومین فیلم بلند خود – بعد از تجربه موفق «کودک و سرباز» جلوی دوربین برد و نام خود را به عنوان چهرهای آیندهدار در سینمای ایران تثبیت کرد.
قصه «زیر نور ماه» درباره طلبهای به نام سید حسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست و نفسش تأثیری ندارد نمیتواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانوادهاش چنین میکند. روزی که لباس روحانیت را میخرد در مترو پسرکی لباس او را میدزدد. جستجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بی خانمانان زیر پل رسالت میشود. او سرانجام همه کتابهایش را میفروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک نیز یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی میکند. سید حسن او را به بیمارستان میرساند. روزی که طلاب از دست استادشان ملبس میشوند سیدحسن لباس روحانیت را از زن خیابانی پس میگیرد.
شاید بتوان «زیر نور ماه» را یک تلاش صادقانه و ناب در عرصه سینمای مذهبی و دینی قلمداد کرد که فارغ از کلیشهها و مضامین قراردادی این دسته از فیلمها موفق میشود نمونهای قابل تامل در این عرصه باشد. این فیلم بیش از پیش نام رضا میرکریمی را بر سر زبانها انداخت و جوایز خوبی نیز برای او به ارمغان آورد. جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فجر، جایزه اول هفته منتقدان جشنواره کن (موسوم به جایزه بزرگ)ٍ جایزه طاووس نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم دهلی نو، جایزه بهترین کارگردانی، جایزه ویژه منتقدان و جایزه بخش جنبی فرمانداری توکیو در جشنواره بینالمللی فیلم تنها بخشی از جوایزی بود که به فیلم دوم کارنامه رضا میرکریمی اعطا شد.
76. به رنگ ارغوان
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
- نویسنده: ابراهیم حاتمیکیا
- بازیگران: حمید فرخنژاد، خزر معصومی، کوروش تهامی، بهناز توکلی، رضا بابک و فرهاد اصلانی
- سال پخش: 1388
«به رنگ ارغوان» ساخته جنجالی ابراهیم حاتمیکیا در سال ۱۳۸۳ ساخته شد. این فیلم پس از پنج سال توقیف (در دولت احمدینژاد) و در حالی که در جشنواره بیست و سوم فیلم فجر از نمایش فیلم به دستور وزیر اطلاعات وقت جلوگیری شده بود، در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت و جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را نیز بهدست آورد. این فیلم در نهایت در اسفند ۱۳۸۸ به اکران عمومی هم درآمد.
«به رنگ ارغوان» به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران در ژانر تریلر جاسوسی به ماجرای فردی به نام «شفق» -یکی از اعضای گروه سیاسی که اوائل انقلاب از ایران خارج شده- میپردازد که پس از سالها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش «ارغوان» – با بازی خطر معصومی- که دانشجوی دانشکده جنگلداری است، مخفیانه به ایران بازگردد. یکی از مأمورین امنیتی به نام «هوشنگ» – با بازی حمید فرخ نژاد- به عنوان دانشجو وارد دانشکده میشود و از امکانات مدرن امنیتی استفاده میکند تا با کنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. اما در این میان بین او و ارغوان رابطهای عاطفی بهوجود میآید.
قصه جذاب و ملتهب «به رنگ ارغوان» در دوران اوج کاری ابراهیم حاتمیکیا یکی از بهترین فیلمهای کارنامه پرنوسان خالق «روبان قرمز» را به ثمر مینشاند. بازی خوب حمید فرخ نژاد در نقش اصلی فیلم یکی از امتیازات مهم فیلم به شمار میرود. فیلم حاتمی کیا همچون همهی فیلم های دیگر او مورد تحسین و توجه جشنواره فیلم فجر قرار گرفت و با نامزدی در 9 رشته مختلف، موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کند.
75. دایره زنگی
- کارگردان: پریسا بختآور
- نویسنده: اصغر فرهادی
- بازیگران: مهران مدیری، امید روحانی، صابر ابر، محمدرضا شریفینیا، نیما شاهرخشاهی، امین حیایی، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، حامد بهداد و باران کوثری
- سال پخش: 1387
پروفروشترین فیلم سینمای ایران در اکران سال 1387 یادآور معدود روزهایی از تاریخ سینمای ایران است که ژانر کمدی میتوانست در عین جلب رضایت مخاطب عام و تبدیل شدن به فیلمی سودآور به دام ابتذال و لودگی نغلتد. «دایرهزنگی» به نویسندگی اصغر فرهادی و کارگردانی پریسا بختآور بار دیگر و به نحوی دیگر نگاه طناز و معاصرنگر «اجاره نشینها»ی داریوش مهرجویی را زنده میکند و با دستاویز قرار دادن شئی کنایی چون ماهواره در بستر زندگی خانوادههای یک جامعه شهری به دل مناسابات امروزی طبقه متوسط ایرانی نقب میزند.
فیلم زوج بختآور- فرهادی که از حضور خیل زیادی از بازیگران سینمای ایران و نامهایی چون مهران مدیری، صابر ابر، باران کوثری، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، امید روحانی، حامد بهداد، نیلوفر خوشخلق، نگار فروزنده اکرم محمدی و امین حیایی و… سود میجوید بدون اینکه تبدیل به اثری شلوغ و نامنسجم شود جریان روزمره زندگی تهران دهه هشتاد را بازنمایی میکند و با نگاهی تیزبین زیر پوست کالبد شهری تهران را طی بازهی زمانی کمتر از بیست و چهار ساعت واکاوی میکند.
74. کافه ستاره
- کارگردان: سامان مقدم
- نویسنده: پیمان معادی
- بازیگران: افسانه بایگان، پژمان بازغی، هانیه توسلی، رؤیا تیموریان، حامد بهداد، شاهرخ فروتنیان، مسعود رایگان
- سال پخش: 1384
«کافه ستاره» چهارمین فیلم بلند سینمایی کارنامه سامان مقدم است که شاید بتوان آن را بهترین فیلم عمر او نیز به حساب آورد. این فیلم در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۴) در بخش مسابقه سینمای ایران شرکت کرد اما موفق به کسب هیچ سیمرغ بلورینی نشد. با این حال فیلم محبوب و گرم مقدم توانست تندیس بهترین تدوین (محمدرضا مویینی) و همچنین تندیس ویژه هیئت داوران دهمین جشن خانه سینما را به خود اختصاص دهد. «کافه ستاره» البته در دهمین جشن سینمایی ـ تلویزیونی دنیای تصویر نیز حسابی مورد توجه قرار گرفت و در هفت رشته نامزد بود که سرانجام موفق یه کسب جایزههای بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین بازیگر زن (رؤیا تیموریان) شد.
روایت داستانی «کافه ستاره» یک روایت اپیزودیک است که در سه قسمت مختلف داستان زندگی سه زن را در یکی از محلههای قدیمی شهر تهران روایت میکند. بعدها حواشی مختلفی نیز دامنگیر فیلم شد که حکایت از آن داشت که فیلم با تقلید از یک فیلم مکزیکی به نام «کوچه میداک» ساخته شده است. با این حال منتقدان زیادی از جمله مسعود فراستی از فیلم تمجید کردند و نقش سامان مقدم و پیمان معادی (فیلمنامهنویس فیلم) را در ایرانی کردن قصهای غیرایرانی ستودند. بازیگران نامی و ستایششدهای چون افسانه بایگان، رویا تیموریان، مسعود رایگان و البته حامد بهداد نیز بازیهای کاملا متفاوت و درخشانی از خود را در این فیلم به یادگار گذاشتند.
73. ماهیها عاشق میشوند
- کارگردان: علی رفیعی
- نویسنده: علی رفیعی
- بازیگران: رضا کیانیان، رؤیا نونهالی، گلشیفته فراهانی، مائده طهماسبی، مریم سعادت، فرخ نعمتی، سیامک صفری، مهدی پاکدل
- سال پخش: 1383
«ماهیها عاشق میشوند» ساخته استاد مسلم تئاتر ایران علی رفیعی یکی از متفاوتترین و بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است که از همان اولین نمایشش در جشنواره فیلم فجر سال 1383 جای خود را در دل سینمادوستان ایران باز کرد. « ماهیها عاشق میشوند» در بیست و سومین جشنوراه فیلم فجر کاندید دریافت ۶ جایزه سیمرغ بلورین بود.
داستان فیلم « ماهیها عاشق میشوند» درباره مردی به نام عزیز است که برای تملك و فروش مایملك پدری خود به كشور باز میگردد اما با آتیه دختری كه قبل از سفر به او علاقه داشته روبرو می شود. در این میان اتفاقاتی رخ می دهد كه غیرقابل پیش بینی است.
در کنار کارگردانی حسابشده و استادانه دکتر علی رفیعی که با این فیلم تسلط خود بر مدیوم سینما را -همچون تخصص اصلیاش در تئاتر- به رخ تماشاچی میکشد، بازی تیم بازیگری درخشان فیلم نیز که از حضور نامهای جذابی چون رضا کیانیان، رؤیا نونهالی، گلشیفته فراهانی، مائده طهماسبی، مریم سعادت، فرخ نعمتی و سیامک صفری سود میجست، «ماهیها عاشق میشوند» تبدیل به فیلمی ماندگار و خوشطعم در تاریخ سینمای ایران میکند. از نکات درخشان دیگر فیلم نیز میتوان به تدوین محکم و شناسنامهدار واروژ کریممسیحی اشاره کرد.
72. اشک سرما
- کارگردان: عزیزالله حمیدنژاد
- نویسنده: عزیزالله حمیدنژاد
- بازیگران: پارسا پیروزفر، گلشیفته فراهانی
- سال پخش: 1381
«اشک سرما» محصول 1381، به نویسندگی و کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد است. این فیلم که در جغرافیای کردستان ایران در زمان جنگ ایران و عراق روایت میشود از متفاوترین و بهترین فیلم های ایرانی جنگی به حساب میآید. حضور «پارسا پیروزفر» و «گلشیفته فراهانی» در دو نقش اصلی فیلم از ویژگیهای جذاب این اثر بیادماندنی در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود.
سربازی تک و تنها -با بازی پارسا پیروزفر- برای پاک سازی منطقهای که توسط نیروهای کومله مین گذاری شده، به یک روستای مرزی درکردستان اعزام میشود. از آنجا که سرباز در این ماموریت به موفقیت دست مییابد، نیروهای کومله دختری به نام روناک -با بازی گلشیفته فراهانی- را مأمور میکنند تا او را بکشد. یک بوران ناگهانی در کوهستان موجب میشود که این سرباز در موقعیتی قرار گیرد که جان این دختر روستایی که در بوران گم شده است را نجات دهد و این دو برای نجات خود و فرار از سرما به غاری در سیصد کیلومتر زیرِ زمین پناه میبرند.
روایت درخور و متقاعدکننده «اشک سرما» باعث میشود تا فیلم حمیدنژاد به یکی از معدود آثار گرم و قابلدفاع در سینمای جنگی ایران تبدیل شود که رویکردی ضدجنگی در خود دارد. گلشیفته فراهانی نیز در این فیلم بازی متفاوتی از خود ارائه میدهد که برای او نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش زن و تندیس زرین هشتمین جشن خانه سینما را به ارمغان آورد.
71. دختری با کفشهای کتانی
- کارگردان: رسول صدر عاملی
- نویسنده: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: پگاه آهنگرانی، مجید حاجیزاده، عبدالرضا اکبری، اکرم محمدی و داریوش مؤدبیان
- سال پخش: 1377
«دختری با کفشهای کتانی» محصول سال ۱۳۷۷ به کارگردانی رسول صدرعاملی است یکی موفقترین و بهترین فیلم های سینمای ژورنالیستی تاریخ سینمای ایران است. این فیلم که در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۷۸ به نمایش عمومی درآمد به محض نمایش گستردهاش محل بحثها و گفتمانهای اجتماعی و فرهنگی زیادی شد و بر روی روند فیلمسازی سینمای ایران در اواخر دهه هفتاد تاثیری غیرقابل انکار گذاشت.
فیلنامه «دختری با کفشهای کتانی» را پیمان قاسمخانی و فریدون فرهودی به طور مشترک نوشتهاند و بازیگرانی چون پگاه آهنگرانی، مجید حاجیزاده، عبدالرضا اکبری، اکرم محمدی و داریوش مؤدبیان جلوی دوربین داریوش عیاری کاراکترهای فیلم صدرعالمی را جان بخشیدهاند. رسول صدرعاملی با ساخت اين فيلم پس از سالها کارگرداني و نويسندگي و ساخت آثاری چون «گلهای داوودی»، «پاییزان» و «قربانی»، بیش از پیش تواناييهايش را در قامت یک فیلمساز دغدغهمند و صاحب اندیشه بروز داد و نشان داد که در نوعي از سينما مي تواند بهترين باشد. میتوان گفت «دختری با کفشهای کتانی» برای اولین بار نگاهی واقعبینانه به مسائل دختران نوجوان در سینمای ایران بعد از انقلاب انداخت و با وجود تمام محدودیتها توانست رسالت فرهنگی و اجتماعی خود را به سرمنزل مقصود رسانده و با جسارتی در خور تحسین فتح بابی تازه در حوزه مسائل ناگفته سینمای ایران باشد. فیلم به ظاهر ساده و بیدعای صدرعاملی علي رغم تمام ضعفهايش، گام مثبتي در کارنامه خالق «هر شب تنهایی» بود و به نحوی او را برای ساخت شاید بهترین فیلم کارنامهاش «من ترانه 15 سال دارم» آماده کرد.
70. من ترانه 15 سال دارم
- کارگردان: رسول صدرعاملی
- نویسنده: رسول صدرعاملی
- بازیگران: ترانه علیدوستی، مهتاب نصیرپور، حسین محجوب، میلاد صدرعاملی نقی صیف جمالی و معصومه اسکندری
- سال پخش: 1380
«من ترانه ۱۵ سال دارم» به نویسندگی و کارگردانی رسول صدرعاملی از بهترین فیلم های سینمای ایران در ابتدای دهه 80 شمسی است. این فیلم که اولین بازی ترانه علیدوستی، در عرصه سینما محسوب میشود، این بازیگر بعدها درخشان سینمای ایران را به پرده نقرهای آورد. «من ترانه ۱۵ سال دارم» در اولین نمایش خود در جشنوراه فجر حسابی مورد توجه قرار گرفت و برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای رسول صدر عاملی و بهترین فیلمنامه برای کامبوزیا پرتوی شد. در میان شگفتی همه اما سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن نیز به ترانه علیدوستی اهدا شد تا تبدیل به یکی از جوانترین و کمتجربهترین بازیگرانی شود که در شروع کار خود سیمرغ فجر را از آن خود میکند.
«من ترانه ۱۵ سال دارم» به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران که به موضوع معضلات دختران نوجوان ایرانی میپردازد، روایتگر داستان «ترانه» – با بازی ترانه علیدوستی- دختر نوجوانی است که مادرش را در کودکی از دست داده و پدرش به دلایلی در زندان به سر میبرد. ترانه به زندگی عادیاش ادامه میدهد تا این که پسر پولداری به او پیشنهاد ازدواج میدهد. ترانه قبول میکند و ازدواج سر میگیرد ولی بعد از مدت کوتاهی پسر ترانه را رها کرده و به خارج از کشور میرود. این در حالی است که ترانه از آن پسر حامله است و چون فقط بین آنها صیغهای قرائت شده و اسم ترانه در شناسنامه پسر نیست او نمیتواند ثابت کند این بچه در شکمش را از آن پسر دارد. در حالی که همه به او تهمت میزنند ترانه تلاش دیوانه واری را برای اعاده حیثیت از خود و بچهاش آغاز میکند.
ساخته شدن و به نمایش در آمدن «من ترانه ۱۵ سال دارم» در سینمای مردانه ایران فارغ از وجوه کیفی و هنری فیلم اتفاقی ویژه یا حتی تاریخی بود. فیلم صدرعالمی نقشی جریانساز در سینمای ایران ایفا کرد و هچنان در کنار «دختری با کفشهای کتانی» از مهمترین آثار کارنامه فیلمسازش محسوب میشود. رسول صدرعاملی همچنین جدا از جوایز جشنواره فجر، برنده جایزه ویژه هیئت داوران و نامزد جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو نیز شد.
69. مسافر ری
- کارگردان: داوود میرباقری
- نویسنده: داوود میرباقری
- بازیگران: داریوش ارجمند، جمشید هاشمپور، ویشکا آسایش و محمدرضا شریفینیا
- سال پخش: 1379
«مسافر ری» سومین فیلم بلند سینمایی داوود میرباقری و تا به امروز آخرین فعالیت او در عرصه سینماست. میرباقری که بعد از ساخت «آدم برفی» و «ساحره» بیشتر فعالیت خود را در عرصه ساخت سریالهای بزرگ و عظیم تاریخی متمرکز کرده بود و با موفقیت آثاری چون «امام علی» از سینما دور شده بود، با «مسافر ری» در سال 1379 به فیلمسازی در عرصه فیلم بلند سینمایی بازگشت. هر چند که از همین «مسافر ری» نیز نسخهای تلویزیونی در چند قسمت آماده شد.
قصه «مسافر ری» به قرن سوم هجری باز میگردد. مقارن با خلافت دهمین خلیفه عباسي و امامت دهمين پيشواي شيعه امام هادي (ع)، عبدالعظيم حسني – با بازی داریوش ارجمند- يكي از شاگردانشان و مريدان امام هادي (ع) مغضوب دستگاه خليفه است. پس از تخريب بارگاه امام حسين (ع) در كربلا به دستور عمال خليفه، عبدالعظيم به توصيه امام هادي (ع)، به مهاجرتي طولاني به سمت ايران و شهرري دست میزند. اين هجرت از نظر سياسي بسيار پر اهميت است و عبدالعظيم طي اين مسافرت حامل پيام امام هادي (ع) به علويان ايراني است. او در اين مسافرت طولاني با خطرات و حوادث گوناگوني روبرو مي شود و در مواجه با نژادها و اقوام مختلف ساكن ايران، جلوه هايي از فرهنگ شيعه اصيل را آشكار مي سازد.
داوود میرباقری بستر روایی سفر عبدالعظيم حسني به ایران را محملی مناسب برای تعریف قصهای مبتنی بر پیرنگ سفر و ساخت یک روایت ادیسهوار مییابد. عبدالعظيم در سفر به ایران با حوادث و خطرهای زیادی روبهرو میشود و واحه به واحه این مسیر جادویی را -که با آشنایی دوطرفه فرهنگهایی متفاوت همراه است- پشت سر میگذارد. میرباقری شاید برای اولین بار تصویری درخورد از اقوام کهن ایرانی و متدینین زرتشتی به نمایش میگذارد و در این راه به وادی جعل و گزافهگویی نمیافتد. بازیگران فیلم نیز حضوری درخشان و به یادماندنی در فیلم دارند. از داریوش ارجمند که در آن سالها پیش از اینکه به ابتذال بازی در سریالهای ضعیف تلویزیونی بیفتد در اوج بود گرفته تا ویشکا آسایش و جمشید هاشمپور که بسیار متفاوت و درخشان ظاهر شده است.
68. مرهم
- کارگردان: علیرضا داوودنژاد
- نویسنده: علیرضا داوودنژاد
- بازیگران: رضا داوودنژاد، احترامالسادات حبیبیان، طناز طباطبایی، کبری حسنزاده اصفهانی و علی داوودنژاد
- سال پخش: 1389
«مرهم» به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی علیرضا داوودنژاد یکی از متفاوتترین و بهترین فیلم های ایرانی در حوزه سینمای دغدغهمند اجتماعی دستهبندی میشود. این فیلم تحسینشده و صمیمی که در سال سال ۱۳۸۹ ساخته شد از حضور خانواده شخص داوودنژاد از جمله احترامالسادات حبیبیان، رضا داوودنژاد، محمدرضا داوودنژاد، علی داوودنژاد و فاطمه داوودنژاد به عنوان بازیگران اصلی فیلم سود میجوید و همین امر بر صمیمیت و جهان باورپذیر و گرم فیلم تاثیری ماندگار میگذارد.
«مرهم» روایتگر داستان «احترام» پیرزن متمولی است که همراه با نوهاش رضا که والدینش در خارج از ایران زندگی میکنند، در ویلایی بزرگ در متل قو زندگی میکند. احترام تعدادی ویلا در شمال دارد که آنها را اجاره میدهد و پیشکار دغلی به نام معمار دارد که با سرمایه او به ویلاسازی مشغول است. احترام خواهر بزرگتری به نام اشرف سادات دارد که ساکن تهران است و سالهاست با او قهر است و طبعاً بیخبر. یک روز اشرف سادات بدون اطلاع قبلی نزد احترام میآید. او در واقع به شمال آمده تا نوه اش مریم را که به شیشه معتاد است و از خانه فرار کرده، پیدا کند.
این خط داستانی ساده آغازگر ماجرای چندوجهی اثریست که به زیباترین شکل ممکن به خانواده ایرانی و نسبتهای عاطفی آن علیرغم تمام آسیبهای تلخ زندگی مدرن شهری میپردازد. بهرام بیضایی یکی از ستایشگران فیلم داودنژاد و هنگام نمایش فیلم یادداشتی از او خطاب به علیرضا داوودنژاد منتشر شد: «خوشحالم که مرهم را به لطف تو دیدهام و به آن چنان نزدیکم که گویی از راه دور میان تماشاگران آن در تهران نشستهام. حالا همه میدانند که تو همیشه میتوانستهای مرهم یا بهتر از آن را بسازی، اگر سینمای مستقل ایرانی را اندکی امنیت مالی بود. در نبودِ شرایط یکسان برای سینمای پشتیبانی شده و سینمای مستقل، ساختن مرهم خطر است و این خطری است که تو و هر فیلمساز مستقل دیگری به آن دست میزنید. زخمهای بسیاری هست که نیازمند مرهم است.»
طناز طباطبایی با نقشآفرینی در «مرهم» یکی از گامهای بزرگش در بازیگری را برداشت و به پاس حضور متفاوتش در این فیلم برنده دیپلم افتخار جشن منتقدان سینمای ایران شد.
67. مصائب شیرین
- کارگردان: علیرضا داودنژاد
- نویسنده: علیرضا داودنژاد
- بازیگران: احترام السادات حبیبیان، شجاع الدین حبیبیان، محمدرضا داوودنژاد و رضا داوودنژاد
- سال پخش: 1377
«مصائب شیرین» ساخته و پرداختهی فیلمساز قدیمی سینمای ایران علیرضا داودنژاد همچنان به عنوان یکی از گرمترین، صمیمیترین و بهترین فیلم های ایرانی بعد از انقلاب در یادها مانده است. و حالا مرور آن پس از گذر سالها مهر تاییدیست بر وجه مستقل فیلمسازی داودنژاد و نگاه متفاوت او به سینما به عنوان مدیومی هنری و سرگرمیساز.
«مصائب شیرین» به ماجرای رضا – با بازی رضا داودنژاد- میپردازد که نوجواني است كه نزد مادربزرگ مادري و پدرش زندگي ميكند. رضا و دختر دايياش مونا، دل به هم ميبندند ولي اين دلبستگی خانوادههای آنها را دچار نگراني ميكند. رفته رفته اختلافها بالا ميگيرد. اما در اين بين دوستي مشترك تصميم ميگيرد كه با دعوت دو خانواده به ويلاي خود مجال بيان ناگفتهها را به آنها بدهد.
در یک نگاه کلی شاید «خانواده» کلیدواژه اصلی فیلمهای داودنژاد را نمایندگی میکند. چنانکه این مفهوم در قالب تیم سازنده و تیم بازیگری این آثار نیز به وضوح قابل مشاهده است. داودنژاد موفق میشود به صمیمیترین شکل ممکن شکل بومی و ایرانی مفهوم خانواده و نسبتهای عاطفی فامیلی را در قاب سینمای ایران به تصویر کشیده و به دور از کلیشههای قراردادی و مبتذل تبدیل به امری خلاقه و هنری کند. «مصائب شیرین» البته یکی از بهترین فیلم های ایرانی و موفقترین آثار کارنامه داودنژاد در برخورد با منتقدین و حضور در جشنوارهها نیز بود و با درخشش در جشنواره فیلم فجر، برنده جایزه ویژه هیئت داوران هفدهم دوره این جشنواره نیز شد.
66. سفر به چزابه
- کارگردان: رسول ملاقلیپور
- نویسنده: رسول ملاقلیپور
- بازیگران: مسعود کرامتی، فرهاد اصلانی، سیامک انصاری، كيوان محمودنژاد و حبیب دهقان نسب
- سال پخش: 1374
«سفر به چزابه» به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور و محصول سال ۱۳۷۴ همچنان و پس از گذشت بیش از 20 سال از ساخت و نمایش آن شاید متفاوتترین فیلم تاریخ سینمای ایران در ژانر سینمای جنگ و دفاع مقدس باشد.
نهمین فیلم بلند کارنامه رسول ملاقلیپور ماجرای وحید میپردازد که در حال ساختن یک فیلم جنگی است، او از علی دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمتهایی از فیلم که آماده شده، آهنگی بسازد اما علی نمیتواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. علی به قصد آشنایی با فیلم به همراه وحید به محل فیلمبرداری می رود، اما ناگهان هر دو با رفتن به یکی از خاک ریزهای ساخته شده، خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه، در منطقه ی چزابه می یابند.
نگاه خلاق ملاقلیپور در پرداخت قصهای که پرش زمانی و بازی زمانی میان امروز و گذشته دو جهان جدا از هم را به یگانگی و آنی جدا نشدنی نزدیک میکند چیزی بود که در سینمای جنگی دهه هفتاد بسیار تازگی داشت. «سفر به چزابه» البته از تیم بازیگری قدرتمندی نیز سود میجست که نامهایی چون مسعود کرامتی، فرهاد اصلانی، سیامک انصاری، كيوان محمودنژاد، حبیب دهقان نسب و عاطفه رضوی شاکله اصلی آن را تشکیل میدادند. این فیلم که در هشت رشته مختلف جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بود، موفق شد سیمرغ بلورین بهترین تدوین( شهرزاد پویا) را از دوره چهاردهم این جشنواره از آن خود کند.
65. بادکنک سفید
- کارگردان: جعفر پناهی
- نویسنده: عباس کیارستمی
- بازیگران: فرشته صدرعرفایی، آیدا محمدخانی، محسن کفیلی و آنا بورکوفسکا
- سال پخش: 1373
«بادکنک سفید» با فیلمنامهای از زندهیاد عباس کیارستمی و کارگردانی جعفر پناهی یکی از نوستالژیکترین و بهترین فیلم های ایرانی در دهه هفتاد شمسی است. این فیلم که در سال 1373 ساخته شد در جشنواره همان سال مورد توجه قرار گرفت و در حالی که نامزد دریافت 5 جایزه بود، موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم اول برای جعفر پناهی شد. فیلم البته بعدتر به جشنواره فیلم کن نیز راه پیدا کرد و موفق به دریافت سه جایزه دوربین طلایی و جایزه انجمن منتقدان بین المللی فیلم و فدراسیون هنر و تجربه از این جشنواره مهم و معتبر شد.
سادگی داستان «بادکنک سفید» به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران شاید از نگاه مینیمال و شاعرانهی عباس کیارستمی بیاید اما نمیتوان از استعداد و وجه خلاقهی جعفر پناهی به عنوان یک فیلمساز تازهنفس غافل شد. موفقیت «بادکنک سفید» باعث شد تا فیلمساز تازهای در حیطه سینمای مستقل ایران متولد شود که بتواند بعدها آثار موفقی چون «دایره»، «طلای سرخ» و «آفساید» را بسازد.
64. روسری آبی
- کارگردان: رخشان بنیاعتماد
- نویسنده: رخشان بنیاعتماد
- بازیگران: عزتالله انتظامی، فاطمه معتمدآریا و گلاب آدینه
- سال پخش: 1373
«روسری آبی» پنجمین فیلم بلند کارنامه رخشان بنیاعتماد بعد از آثار موفقی چون «زرد قناری» و «نرگس» مهر تاییدی بر توانایی بنیاعتماد به عنوان بانوی موقر سینمایایران بود و بیش از همیشه جای پای او را در سینمای اجتماعی ایران محکم کرد.
«رسول رحمانی» – با بازی عزتالله انتظامی- مالک یک مزرعه گوجهفرنگی است و کارخانهای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست دادهاست، تنها زندگی میکند. «نوبر کردانی» – با بازی فاطمه معتمدآریا- نیز زنی است که سرپرستی خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب میشود. رویارویی رسول رحمانی با نوبر کردانی آغازگر یک ماجرای آشناست…
این فیلم نوستالژیک که به جز عزتالله انتظامی و فاطمه معتمدآریا، از حضور بازیگران خوب دیگری چون گلاب آدینه، جمشید اسماعیلخانی، افسر اسدی، رضا فیاضی، باران کوثری و نادیا دلدارگلچین بهره میبرد به زیباترین شکل ممکن در بستری عاشقانه و عاطفی مقابله دو جهان متضاد از هم را در بستر جامعهای رو به توسعه به تصویر میکشید. «روسری آبی» در جشنوارههای داخلی و خارجی نیز حضوری چشمگیر و پردامنه داشت و نام رخشان بنیاعتماد را جدیتر از قبل به عنوان یک سینماگر صاحب اندیشه و سبک مطرح ساخت.
63. سنتوری
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: وحیده محمدیفر
- بازیگران: بهرام رادان، گلشیفته فراهانی، مسعود رایگان، رؤیا تیموریان، مائده طهماسبی و نادر سلیمانی
- سال ساخت: 1385
«سنتوری» با نام اولیه «علی سنتوری» هجدهمین فیلم کارنامه بلندبالا و پربار داریوش مهرجویی در سال ۱۳۸۵ ساخته شد. «سنتوری» قرار بود در مردادماه سال ۱۳۸۶ اکران شود که به بهانههای مختلف از سوی وزارت ارشاد اکران آن لغو شد. اما در حالی که پس از هفت ماه سرنوشت اکران سنتوری همچنان در ابهام بود، سیدی قاچاق آن با زیرنویس انگلیسی به بازار آمد و واکنشهای فراوان و متناقضی را برانگیخت. جنجال لو رفتن فیلم و ورشکستگی تهیهکننده و افسردگی مهرجویی از سوخت شدن یکی از بهترین فیلمهای کارنامهاش یکی از وقایع تراژیک سینمای ایران در دهه هشتاد شمسی است.
«سنتوری» روایتگر ماجرای موزیسین جوانی به نام علیست که از یک خانوادهی مذهبی و بازاری است که بعد از انتخاب موسیقی به عنوان حرفه و دلمشغولی زندگیاش توسط خانوادهاش طرد میشود. علی اما در ادامه در موسیقی چنان تبحری پیدا می کند که شهرهی عام و خاص شده و کنسرت هایش با استقبال غیرمنتظرهای روبرو می شود. علی در اوج موفقیت، عاشق هانیه می شود و با او ازدواج می کند، اما در غفلت و بیتوجهی رفته رفته به دام اعتیاد گرفتار شده و سپس بدبیاری هایش آغاز می شود.
«سنتوری» را میتوان یک تراژدی امروزی از زیست و زندگی هنرمند معاصر ایرانی تعریف کرد. تراژدی صمیمانه و نابی که رویکردی انتقادی در باب تضاد سنت و مدرنیته در جامعه امروز ایران دارد و به زیبایی تمام روند خودویرانگری و سقوط یک هنرمند در بازاری مکاره و پرنیرنگ را به تصویر میکشد. و طعنهآمیز اینکه خود فیلم و سازندگان اصلیش نیز به نوعی به سرنوشت کاراکتر اصلیش دچار میشوند.
داریوش مهرجویی بعدها درباره ممنوعیت نمایش این فیلم توسط وزارت اطلاعات گفت: «در مورد فیلم «سنتوری»، آن را برداشتند قیمهقیمه کردند و سوزاندند؛ آن هم بدون هیچ دلیلی، فقط به دلیل غرض شخصی. من اینجا نکتهای را یادآوری کنم. برای اینکه فیلمی ساخته شود، اول از همه باید سه تا فیلم نامه به بخش فرهنگی فارابی بدهید. بعد سه نسخه از فیلمنامه را هم به وزارت ارشاد بفرستید. وزارت ارشاد هیئتی دارد که مینشینند و فیلم نامه را میخوانند. فارابی هم هیئتی دارد که کارشان همین است. بعد از بالا و پایین کردنهای متعدد، بالاخره مجوز میدهند. بعد که کارگردان شروع به ساخت فیلم کرد، هیئتی میآید و مجوز ساخت میدهد. بعد که ساخت فیلم تمام شد، هیئتی دیگر اثر را بررسی میکند و به آن مجوز نمایش میدهد. بعد فیلم به جشنواره میرود. در جشنواره هیئت دیگری فیلم را میبیند، آن را بالا و پایین میکند و مجوز میدهد. بعد از آن هیئت داوران فیلم را میبینند و به آن جایزه میدهند و… میخواهم بگویم یک فیلم دو هزار مرحله را طی میکند تا ساخته شود! این چه صیغهای است که میگویند فلان فیلم مجوز نداشته یا قابل نمایش نبوده؟! هر فیلمی تمام این مراحل را طی میکند تا ساخته شود. به هر حال با اینکه سنتوری از تمام این مراحل عبور کرد ولی اجازه نمایش پیدا نکرد. جناب وزیر عملاً ما را از نان خوردن انداخت!»
62. بایسیکلران
- کارگردان: محسن مخملباف
- نویسنده: محسن مخملباف
- بازیگران: محرم زینال زاده، اسماعیل سلطانیان، محمدرضا کسرایی، مهشید افشارزاده، محمدرضا ملکی و سمیرا مخملباف
- سال پخش: 1367
«بایسیکلران» به نویسندگی و کارگردانی مرد پرحاشیه سینمای ایران در دههها 60 و 70 شمسی، محسن مخملباف است در سال ۱۳۶۷ در ایران به نمایش درآمد. این فیلم که در سال 1365 و به عنوان ششمین فیلم بلند کارنامه مخملباف و پیش از ساخت «عروسی خوبان» ساخته شد یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه جنجالی مخملباف و یکی از بهترین فیلم های ایرانی است.
در «بایسیکلران» نسیم -با بازی محرم زینالزاده- پناهنده افغانیست که به پاکستان پناه برده است. نقره، همسر او سخت بیمار و نیازمند عمل جراحی است ولی او هزینه لازم برای درمان او را ندارد. وی برای تهیه مخارج عمل بهدنبال کار میرود ولی کافی نیست. مرد دورهگردی – با بازی اسماعیل سلطانیان- که میداند نسیم در گذشته قهرمان دوچرخهسواری بوده، به او پیشنهاد میکند دور میدان با دوچرخه به مدت یک هفته رکاب بزند و در مقابل، هزینه درمان زنش را دریافت کند. نسیم شرط را میپذیرد.
قصه «بایسیکلران» حول یک موقعیت و عهد رمانتیک شکل میگیرد. مردی پاکباخته که برای از دست ندادن آخرین امیدهایش تا آخرین نفسهایش رکاب میزند. حضور «محرم زینال زاده» در نقش نسیم یکی از یادگارهای تاریخ سینمای ایران از طراحی و پرداخت یک شخصیت افغان است و موسیقی جذاب مجید انتظامی نیز نقشی اساسی در به ثمر نشستن بیان حماسی فیلم بر عهده دارد. «بایسیکلران» برای مخملباف جوایز زیادی را به ارمغان آورد که از آن جمله میتوان به سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از هفتمین جشنواره فیلم فجر ، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از هفتمین جشنواره فیلم فجر ، جایزه بهترین فیلم جشنواره ریمینی ،جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم هاوایی و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم موناکو اشاره کرد.
61. خواهران غریب
- کارگردان: کیومرث پوراحمد
- نویسنده: کیومرث پوراحمد و اصغر عبداللهی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، افسانه بایگان، پریسا گلدوست، پرویندخت یزدانیان و لادن طباطبائی
- سال پخش: 1374
«خواهران غریب» را شاید بتوان به جرات نوستالژیکترین و آیکونیکترین فیلم دهه ۷۰ خورشیدی دانست. این فیلم محبوب و پرطرفدار که فیلمنامه آن را کیومرث پوراحمد و زندهیاد اصغر عبداللهی با همکاری هم و بر اساس رمان «خواهران غریب» اریش کستنر نوشتهاند به کارگردانی پوراحمد و در سال 1374 جلوی دوربین رفت. و در حالی که در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت پنج سیمرغ بلورین بود، موفق شد در رشته بهترین کارگردانی و بهترین طراحی صحنه و لباس سیمرغ بلورین فجر را از آن خود کند.
داستان «خواهران غریب» درباره نرگس و نسرین دو دختر دبستانی خردسال است که در جشن مدرسهها یکدیگر را میبینند و پی میبرند که خواهران دوقلو هستند. آنان در ادامه درمییابند پدر آهنگسازشان – با بازی خسرو شکیبایی- پیشتر از مادر آنها که خیاطی میکند، جدا شده، اما نه پدر و نه مادر این ماجرا را هرگز به آنها نگفتهاند.
پیرنگ رمانتیک و ساده فیلم همراه با فضای شاد و کودکانه آن که به یمن موسیقی شنیدنی ناصر چشمآذر صمیمی و گرم از آب درآمده بود باعث شد فیلم کیومرث پوراحمد در دل مخاطبین عام سینمای ایران حسابی جا باز کند. اما حالا و پس از گذشت سالها فیلم «خواهران غریب» نه تنها یک ملودرام خوشساخت و مخاطبپسند استاندارد است که فراتر از آن با کیفیات سینمایی ساده و صمیمیاش در شمار بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران جای گرفته است.
60. شیلات
- کارگردان: رضا میرلوحی
- نویسنده: محمد بلیش مازندارانی
- بازیگران: داوود رشیدی، احمد قدکچیان، کنعان کیانی، حسین ملکی، مهری ودادیان و کیومرث ملکمطیعی
- سال پخش: 1362
«شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی یکی از فیلم های منحصر به فرد ایرانی است که به طرزی مهجور و بیادعا اما کماکان فراموشنشدنی و غیرقابل حذف در تاریخ سینمای ایران ماندگار شده است. این فیلم که در سال ۱۳۶۲ ساخته شده است با پرهیز از کلیشههای رایج سینمای ایران، در بستر جغرافیایی متفاوت قصهای دغدغهمند و تکاندهنده را دستمایه کار خود قرار داده و با پرداختی ناتورالیستی به یک بیانمندی در خور تحسین نائل میشود.
قصه فیلم «شیلات» درباره خوجه ممد -با بازی درخشان داوود رشیدی- مردی ترکمن است که بهدلیل افشاگریهایش علیه رئیس سابق شیلات، مورد سوءظن مامورین دولتی قرار دارد. خوجه ممد که سعی دارد با پرداخت به زندگی شخصی خود از رویارویی با قدرت و مامورین فاسد دولتی خودداری کند وقتی با قتل نوهاش مواجه میشود، تصمیم تازهای میگیرد و روی به یک انتقامگیری تمامعیار میآورد.
بازی درخشان و فراموشنشدنی داوود رشیدی در نقش یک کارگر ترکمن شیلات همچنان و از پس سالها نظرگیر و تحسینبرانگیز است و شاید بتوان «خوجه ممد» را بهترین نقشآفرینی عمر او به حساب آورد. حضور پررنگ احمد قدکچیان بازیگر پیشکسوت سینمای ایران، نیز در نقش رئیس شیلات جالب توجه است. و جلال پیشواییان نیز به عنوان مهمترین بدمن تاریخ سینمای ایران باز هم در شیلات نقش همیشگی خود را در قامت «جعفر قلی» به زیبایی تمام ایفا میکند. از دیگر نکات جالب فیلم میتوان به فیلمبرداری زیبای زندهیاد جمشید الوندی و همینطور دوبله درخشان فیلم اشاره کرد. در این فیلم منوچهر اسماعیلی همزمان به جای داوود رشیدی در نقش خوجه و جلال پیشواییان در نقش جعفرقلی به هنرمندی تمام حرف زده است. و نصرالله مدقالچی نیز صداپیشگی نقش احمد قدکچیان ، رئیس شیلات را به عهده داشته است.
59. دزد عروسکها
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- نویسنده: محمدرضا هنرمند
- بازیگران: اکبر عبدی، آزیتا حاجیان، مهراوه شریفینیا و رسول نجفیان
- سال پخش: 1368
«دزد عروسکها» یکی از معدود آثار موفق ژانر کمدی فانتزی در تاریخ سینمای ایران و یکی از بهترین فیلم های ایرانی است. این فیلم نوستالژیک و محبوب به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا هنرمند در سال 1368 ساخته شد و هر چند در جشنوارههای آن سالها خیلی مورد توجه قرار نگرفت – چرا که اساسا کمدی فانتزی در سینمای ایران جدی گرفته نشده است- اما بعدها و با گذشت سالها از نمایش آن، بر ارزش خلاقانه و هنرمندانه آن در قاب محدود و کمتنوع سینمای ایران بیش از پیش افزوده شد.
قصه فیلم به ماجرای «لیلا» و «بهرام» میپردازد که درشهری خیالی به نام شادی، برای کمک به مادرشان که وام بانکیاش را دزدی به نام «گنجو» ربوده وارد عمل میشوند اما توسط «گنجو» و مادرش «عجوزه» دستگیر شده و در زیرزمین «عجوزه» زندانی می شوند. عروسک های «لیلا» و « بهرام » برای رهایی آن دو به فکر نقشه ای میافتند و طی عملیات ضربتی آنها را نجات می دهند.
جالب است که طرح قصهی «دزد عروسکها» شباهت جالبی با سری فیلمهای معروف و محبوب «داستان اسباببازی» دارد و با توجه به اینکه فیلم هنرمند پیش از اولین قسمت از «داستان اسباببازی» ساخته شده، این میزان از بداعت و خوشذوقی در طراحی قصهای فانتزی-کودکانه چشمگیر و جالب توجه است. از دیگر نکات جالب فیلم میتوان به بازی درخشان و بامزه آزیتا حاجیان و اکبر عبدی در نقش پیرزن و «گنجو» یاد کرد. همچنین فیلمبرداری نعمت حقیقی نیز در یکی از متفاوتترین آثارش جالب توجه است.
58. عروس آتش
- کارگردان: خسرو سینایی
- نویسنده: حمید فرخ نژاد و خسرو سینایی
- بازیگران: سعید پورصمیمی، حمید فرخنژاد، مهدی احمدی، سلیمه رنگزن و غزل صارمی
- سال پخش: 1378
«عروس آتش» به کارگردانی زندهیاد خسرو سینایی و نویسندگی مشترک سینایی و حمید فرخ نژاد در سال ۱۳۷۸ ساخته شد. این فیلم با پرداخت جسورانهاش نسبت به سنتهای عشیرهای در جنوب ایران، ازدواج اجباری و خودسوزی دختران – عنوان فیلم نیز از همین مضمون بهره گرفته است- بسیار مورد توجه قرار گرفت و ستایش شد.
احلام -با بازی غزل صارمی- یک دختر عرب خوزستانی که از کودکی زادگاهش را ترک کرده و به اهواز آمده، او که اکنون سال آخر پزشکی را در دانشگاه سپری میکند به حکم قوانین عشیره اش باید به همسری پسر عمویش فـَرحان -با بازی حمید فرخنژاد- درآید اما احلام عاشق استادش پرویز -با بازی مهدی احمدی- شده است و استاد نیز دل در گرو عشق او دارد. و این تازه آغاز ماجرایی پر شور و داغ در جغرافیای جنوب ایران است.
«عروس آتش» برای اولین بار در هجدهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش عمومی در آمد و آنقدر مورد استقبال قرار گرفت که بعدتر نیز در اکران عمومی موفق ظاهر شد. «عروس آتش» موفق شد به جز دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین، بهترین بازیگر مکمل مرد و بهترین بازیگر مکمل زن، جایزه مهم بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را نیز از آن خود کند. بعدتر فیلم در جشنواره کارلوواری نیز حسابی مورد توجه قرار گرفت و از سوی هیئت داوران این جشنواره مورد تقدیر قرار گرفت.
57. شاید وقتی دیگر
- کارگردان: بهرام بیضایی
- نویسنده: بهرام بیضایی
- بازیگران: سوسن تسلیمی، داریوش فرهنگ و علیرضا مجلّل
- سال پخش: 1366
مدبر، گوینده گفتارِ متنِ فیلمهای تلویزیونی، در نمایی از یک فیلمِ مستند همسرش، کیان، را در سواریِ مردِ ناشناسی میبیند. او با کمکِ کارگردان و تدوینگر مرد بیگانه را که عتیقهفروش است و حقنگر نام دارد میجوید. مدبر در دیدار با حقنگر درمییابد که زنی که در فیلم دیده ویدا است که خواهر دوقلوی کیان و همسر حقنگر است.
این خلاصه داستان «شاید وقتی دیگر» یکی دیگر از فیلمهای درخشان کارنامه پربار بهرام بیضایی و یکی از بهترین فیلم های ایرانی است. بیضایی «شاید وقتی دیگر» را در سال 1366 و با حضور بازیگرانی چون داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی و علیرضا مجلل جلوی دوربین برد. عدهای منتقدان در همان سالها «شاید وقتی دیگر» را کاملترین فیلم بیضایی در ارائه سبکی که به آن عشق میورزد دانستند و البته در این میان تدوین متفاوت فیلم در اندازههای سینمای ایران بسیار مورد توجه و تحسین منتقدان قرار گرفت. از دیگر نکات جذاب فیلم بیضایی میتوان به موسیقی شنیدنی و سحرانگیز بابک بیات و همینطور فیلمبرداری نظرگیر و به یادماندنی اصفر رفیعی جم اشاره کرد. «شاید وقتی دیگر» در حالی که نامزد دریافت 4 سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر بود، تنها در رشته بهترین فیلمبرداری موفق به دریافت لوح زرین فجر شد و کار بهرام بیضایی در نگارش فیلمنامه و کارگردانی فیلم حتی شایسته نامزدی در بخش بهترینها شناخته نشد!
56. عروس
- کارگردان: بهروز افخمی
- نویسنده: بهروز افخمی و علیرضا داوودنژاد
- بازیگران: نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب
- سال پخش: 1369
سومین فیلم بلند کارنامه بهروز افخمی در سال 1369 ساخته شد و با نمایش خود فصل جدیدی از تاریخ سینمای بعد از انقلاب ایران را پایهریزی کرد. در این فیلم نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب در قامت زوج اصلی قصه به ایفای نقش پرداختند و برای اولین بار تصویری ستارهگون و جذاب از مرد و زن ایرانی به پرده سینمای بعد از انقلاب ایران بازگشت. «عروس» که به صورت مشترک توسط خود بهروز افخمی و علیرضا داودنژاد نوشته شده بود این شانس را داشت که توامان توسط مخاطب عام و خاص سینمای ایران مورد استقبال قرار بگیرد و از این بابت تولد دو ستاره تازه سینمای ایران – پورعرب و کریمی- را به دنبال داشته باشد.
قصه «عروس» درباره حمید – با بازی ابوالفضل پورعرب- است که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده و شغل و درآمدی ندارد و عاشق دختری به نام مهین- نیکی کریمی- میشود که خانواده او از وضعیت مالی خوبی برخوردارند و اختلاف طبقاتی باعث میشود که پدر عروس با ازدواج آنها مخالفت کند. حمید برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش وارد قاچاق دارو میشود و رضایت پدر عروس را بدست میآورد. در ادامه حمید و مهین برای ماه عسل به شمال سفر میکنند اما این سفر و اتفاقاتی که در آن رخ میدهد، سرآغاز دیگر ماجراهای پر افت و خیز این زوج جوان و ازدواج پرمخاطره آنهاست.
مرتضی آوینی از مشهورترین تحسینکنندگان فیلم افخمی بود و در آن سالها درباره این فیلم نوشت:
عروس فیلمی است استادانه و نمونهای از سینمایی مطلوب. اصل مطلب این است که افخمی سینما را همانطور که باید باشد دیده است نه بیشتر و نهکمتر. انتخاب پورعرب برای این نقش بسیار عالی و بازی او بینقص است، چه جایزه بگیرد و چه نگیرد. تماشاگر همه چیز را باور میکند و هیچ لکه تاریکی نمییابد تا به تعارض میان واقعیت با آنچه که در فیلم میگذرد پیببرد. موسیقی فیلم آنقدر خوب روی فیلم نشسته بود که تا آخر به یاد نیاوردم که فیلم موسیقی دارد. در فیلم «عروس»، عشق بین زن و مرد نیز صورتی واقعی داشت؛ نه صورتی افسانهای آنسان که در روانشناسی اعماق طرح میشود و نه حالتی اروتیک، آن سان که در فیلم «نوبت عاشقی.
55. شوکران
- کارگردان: بهروز افخمی
- نویسنده: بهروز افخمی و مینو فرشچی
- بازیگران: فریبرز عربنیا، هدیه تهرانی، محمد صالح علا و رزیتا غفاری
- سال پخش: 1379
«شوکران» به کارگردانی بهروز افخمی و نویسندگی مشترک افخمی و مینو فرشچی و تهیهکنندگی سید ضیاء هاشمی یکی از مهمترین و بهترین فیلم های دهه 70 سینمای ایران است که در سال 1377 ساخته شد و در سال 1379 به نمایش عمومی درآمد این فیلم در آن زمان ۳۸۵ میلیون تومان فقط در سینماهای تهران فروش کرد. و تبدیل به یکی از پرفروشترین، جنجالیترین و بهترین فیلم های ایرانی شد.
قصه «شوکران» از جایی آغاز میشود که مهندس خاکپور که قرار است معاون وزیر شود، طی حادثهای ساختگی مصدوم و به بیمارستان دی در تهران منتقل میشود. دوست او مهندس محمود بصیرت – با بازی فریبرز عرب نیا- از زنجان برای ملاقات وی به تهران میآید و با پرستار بیمارستان، سیما ریاحی – با بازی هدیه تهرانی- آشنا میشود. محمود که زندگی خانوادگی آرامی را در کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد به سیما علاقهمند شده و او را صیغه خود میکند، اما به مرور زمان رابطه آنها دستخوش تغییر شده و اتفاقات ناخوشایندی را برای هر دویشان ایجاد میکند.
قصه «شوکران» که در آن برهه روایتی حساس و ملتهب از پشت پرده جامعه ایرانی و روابط میان مردان و زنان ارائه میداد بسیار در میان جامعه بحثبرانگیز و جنجالی شد. حواشی زیادی در اطراف فیلم به وجود آمد و حتی در یک مورد پرستاران نیز – که کاراکتر سیما را توهینآمیز تلقی میکردند- به فیلم اعتراض وارد کردند.
بهروز افخمی اخیرا و بعد از نزدیک به بیست سال بعد از نمایش فیلم، در بازگویی بخشی از خاطرات سینمایی خود، به تغییر پایانبندی «شوکران» اشاره کرد و گفت: در فیلمنامه اولیه، داستان با آتش زدن خانه توسط زن صیغهای تمام میشد. گزینه اول برای بازی نقش زن هم غوغا بیات بود که قلدرتر از هدیه تهرانی به نظر میرسید. اما وقتی این نقش به هدیه تهرانی رسید، در همان جلسات اول متوجه شدم او نمیتواند کسی باشد که در پایان خانهای را آتش میزند، به همین دلیل پایان فیلم را تغییر دادم.
54. اینجا بدون من
- کارگردان: بهرام توکلی
- نویسنده: بهرام توکلی
- بازیگران: فاطمه معتمدآریا، نگار جواهریان، صابر ابر و پارسا پیروزفر
- سال پخش: 1390
«اینجا بدون من» سومین فیلم بلند کارنامه بهرام توکلیست که در سال ۱۳۸۹ تولید شد و در تابستان ۱۳۹۰ به نمایش عمومی درآمد. فیلمنامه این فیلم اقتباسی موفق و خلاقانه از نمایشنامه معروف «باغ وحش شیشهای» اثر تنسی ویلیامز است.
«اینجا بدون من» داستان خانوادهایست متشکل از مادر -با بازی فاطمه معتمد آریا- و دو فرزندش، احسان -صابر ابر- و یلدا -نگار جواهریان- که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار میکشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تأمین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان -با بازی پارسا پیروزفر- زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند.
«اینجا بدون من» بعد از موفقیت نسبی دو فیلم اول کارنامه توکلی، یعنی «پابرهنه در بهشت» و «پرسه در مه» حکم مهر تایید و سکوی پرش فیلمسازی تازهنفس و فیلمنامهنویسی خوشقریحه را داشت. توکلی این روند را بعدتر با آثاری چون «آسمان زرد کمعمق» و «من دیه گو مارادونا نیستم» ادامه داد. فاطمه معتمدآریا برای بازی در «اینجا بدون من» برنده جایزه بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مونترال کانادا شد و دیگر بازیگران فیلم نیز در نقشهای خود خوش درخشیدند. فیلم محبوب توکلی در بخش بلند داستانی یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم تیبورون در آمریکا به نمایش درآمد و با استقبال تماشاچیان و سینماگران حاضر در این فستیوال مواجه شد. همچنین این فیلم در سی و پنجمین جشنواره فیلم مونترئال (۲۰۱۱)، دومین جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا (۲۰۱۲) و سی و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم در کلولاند (۲۰۱۲) به نمایش درآمد و با استقبال مخاطبان همراه شد.
53. اژدها وارد میشود!
- کارگردان: مانی حقیقی
- نویسنده: مانی حقیقی
- بازیگران: امیر جدیدی، همایون غنیزاده، احسان گودرزی، نادر فلاح، کیانا تجمل، مانی حقیقی و صادق زیباکلام
- سال پخش: 1395
«اژدها وارد میشود!» بهکارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی مانی حقیقی سال ۱۳۹۴ ساخته شد و خیلی زود به یکی از معدود تجربههای متفاوت موفق در دهه 90 به عنوان فیلمی خارج از قواعد و جریان اصلی سینمای ایران بدل شد. این فیلم که در ۴ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر بود، در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران به اکران عمومی درآمد. «اژدها وارد میشود!» در بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین نیز حضور داشت و در جشنواره بینالمللی فیلم مستقل بوئنوس آیرس هم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم بلند ژانر آوانگارد لقب گرفت.
در آغاز فیلم گفته میشود که این فیلم براساسِ یک داستان واقعی تهیه شدهاست. مصاحبه با افراد گوناگون، از جمله خودِ مانی حقیقی، این گمان را تقویت میکند و عنوان میشود ماجرای فیلم، داستان صدابردار فیلم «خشت و آینه» ساخته پدربزرگِ مانی حقیقی، ابراهیم گلستان، است و در فیلم گفته میشود یک گروه سینمایی با دسترسی به این داستان در تلاش است تا یک فیلمِ داستانی تهیه کند. داستان درباره مرگِ یک تبعیدی در جزیره قشم است که گویا یک مارکسیست-لنینیست بوده است. یک مأمور ساواک – با بازی امیر جدیدی- برای بررسیِ قتل به قشم میرود و متوجه میشود که این تبعیدی کشته شده است. او در این جزیره با پدیده عجیبی روبهرو میشود. پس از دفنِ هر جنازهای در یک گورستان متروک، زلزله رخ میدهد. انگار اژدهایی در زیر گورستان زندگی میکند.
«اژدها وارد میشود!» در برهوت سینمای واقعگرا و اصطلاحا اجتماعیِ سینمای ایران حکم یک تنفس تازه را دارد. فیلم با رویکردی سورئال و سمبلیک روایت خود را پی میگیرد و اساسا در زیرلایه خود نیز رویکردی شیطنتآمیز و بازیگوش برای به سخره گرفتن واقعیت دارد. برخی نقدها کاراکترهای فیلم را که یک زمینشناس و همینطور یک صدابردار بودند، بهترتیب به علم و هنر تشبیه کردهاند. همچنین والیه را نماد نسل آینده دانستهاند و اژدهای موجود در فیلم نیز به ایران تشبیه شده؛ شتر نیز نماد گنج قلمداد شده است. ضمن اینکه اشاره به واقعه تصرف هرمز توسط ایران به کمک غرب و همینطور استفاده از سعید حجاریان و صادق زیباکلام در این محصول، نمادگراییِ فیلم را هرچه بیشتر با مسائل سیاسیِ روز ایران پیوند میزند. البته خود مانی حقیقی درباره این نقدها گفته است:
در فرایندِ خلق آثار هنری از سمبلیزم بیزارم و این فیلم بر اساس یک اتفاق واقعی ساخته شدهاست.
فیلم اژدها وارد میشود را میتوان یکی از بهترین فیلم های ایرانی دانست.
52. پری
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: نیکی کریمی، خسرو شکیبایی، علی مصفا، توران مهرزاد، فرهاد جم و پارسا پیروزفر
- سال پخش: 1373
«پری» ساخته دست داریوش مهرجویی، در سال 1373 جلوی دوربین رفت. این فیلم اقتباسی متفاوت از رمان معروف «فرانی و زویی» و داستانکوتاهِ «یک روزِ خوش برای موزماهی»، نوشته «جروم دیوید سالینجر» است. این اقتباس بدون اجازه مؤلف بودهاست که این امر باعث شکایتِ سلینجر شد. مهرجویی اما اقدام خود را تلاشی در راستای یک تبادل فرهنگی قلمداد کرد.
قصه «پری» درباره پری – با بازی نیکی کریمی- دانشجوی ممتاز رشته ادبیات و تئاتر است که از همه مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است، او اما با خواندن یک کتاب دچار تحولات فکری و حسی میشود. کتاب سرگذشت سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم هجری است. پری، پس از خواندن کتاب با آنکه خواهان مراتب معنوی بالاتری است، از زندگی معمولی دل کنده شده و در وادی دردناک طلب سرگردان می شود. کتاب به برادر بزرگش،اسد تعلق دارد. اسد چندی پیش در حادثه آتش سوزی کلبهاش درگذشته است. داداشی برادر دیگر پری که مخالف راه و رسم اسد است و عقیده دارد که میان عشق به خداوند و زندگی عادی تضادی نیست، میکوشد پری را از این حالت قهر و طغیان نجات دهد.
«پری» و قصه معناگرای آن بستری ایدهآل برای مهرجویی بوده است تا علایق فلسفی و معناشناختی خود را در قالب روایت قصهای بینامتنی به چالش بکشد. خود مهرجویی طیّ مصاحبهای در مجله «دنیای تصویر» نقدِ سادهای بر این فیلم داشت: «پری میخواهد بگوید از ظاهریات دین باید فرار کرد و به عمقِ دین اسلام باید علاقه داشت» داریوش مهرجویی در این فیلم شخصیت پری را فردی آشفته و تا حدی مضطرب که در مذهبش دچارِ افراط شده و روزههای چند روزه میگیرد و پشت سر هم ذکر میگوید و تحملِ نامزدش را، که با شخصیت معنوی او کاملاً متفاوت است، ندارد نشان میدهد؛ ولی با آمدنِ شخصیت داداشی در طیّ داستان تا حدی به پری کمک میشود تا از سردرگمی رهایی یافته و به زیست معمولی در این جهان رضایت دهد.
51. حکم
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- نویسنده: مسعود کیمیایی
- بازیگران: عزتالله انتظامی، لیلا حاتمی، بهرام رادان، خسرو شکیبایی، پولاد کیمیایی و مریلا زارعی
- سال پخش: 1384
«حکم» بیست و سومین فیلم بلند سینمایی در کارنامه مسعود کیمیایی است. فیلمی که در سال 1383 و درست یک سال بعد از واکنشهای منفی به «سربازهای جمعه» جلوی دوربین رفت. از همان ابتدا – البته شبیه به اکثر آثار کیمیایی- اخبار و حواشی پیرامون تولید فیلم داغ و پر سرو صدا بود. از خبر اولین همکاری مشترک کیمیایی با عزت الله انتظامی گرفته تا حضور مجدد خسرو شکیبایی در فیلم گرفته تا حال و هوای مافیایی حاکم بر قصه فیلم.
«حکم که صادر شد، باید اجرا بشه، اگه بترسی، تأخیر کنی، یا جا بزنی، حکم خودت صادر میشه …». ماهیت پول خرید و فروش است. آنهایی که میان پول و معامله زندگی میکنند، عاقبت به صدور حکم یکدیگر میرسند. رضا معروفی خود صاحب حکم است، اما آن را اجرا هم میکند. او سهند را امان میدهد، به خانه میآورد و برای گرفتاری اش چارهای مییابد. محسن (پولاد کیمیایی) و فروزنده (لیلا حاتمی) هر دو جوانند و عاشق؛ محسن اما خون و اسلحه و پول را انتخاب میکند. حتی در مقابل فروزنده حکم صادر میشود.» این خلاصه داستانِ «حکم» است که با ادبیات مخصوص مسعود کیمیایی در همان سال اکران عمومی فیلم در نشریات به چاپ رسید. پلاتی که گویی حتی در تعریف چندخطیاش حال و هوای گنگستری و مافیایی موردعلاقه فیلمساز بر آن سنگینی میکند.
نمایش «حکم» با واکنشهای ضد و نقیض زیادی همراه بود. در حالی که فیلمی از کیمیایی مثل همیشه مخالفان خاص خود را داشت، بعد از مدتها طرفداران قدیمی کیمیایی نیز گویا از فیلم تازه او در فضا و هیبتی تازه راضی و هیجانزده بودند. عزتالله انتظامی در نقش رضا معروفی فیلم خوش نشست و بازی کوتاه شکیبایی در نقش کوتاه «حد میثاق» هنوز که هنوز است فراموشنشدنیست. در ضمن حکم اولین بازی جدی – و شاید همچنان بهترین بازی- عمر پولاد کیمیایی در فیلمهای پدر است. از سوی دیگر «لیلا حاتمی» نیز یکی از متفاوتترین نقشهای عمرش را در «حکم» جان میبخشد.
50. مارمولک
- کارگردان: کمال تبریزی
- نویسنده: پیمان قاسمخانی
- بازیگران: پرویز پرستویی، بهرام ابراهیمی، شاهرخ فروتنیان، رضا سعیدی و مهران رجبی
- سال پخش: 1382
«مارمولک» کمدی-درام کمال تبریزی با تهیهکنندگی منوچهر محمدی و نویسندگی پیمان قاسمخانی یکی از جنجالیترین و بهترین فیلم های ایرانی است. فیلمی محصول سال 1382 و با بازی درجهیک پرویز پرستویی در نقش اصلی آن. عدهای «مارمولک» را اقتباسی از فیلمهای «ما فرشته نیستیم» و «زائر» دانستهاند.
رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک – با بازی پرویز پرستویی- دزد سابقهداری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل میدهند که رئیس آن آقای مجاور مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. رضا در حادثهای مجروح میشود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از بیمارستان میشود. او با مصونیتی که در لباس تازه پیدا کرده به یک شهرک مرزی میرود تا از این طریق و با گذرنامه جعلی از کشور خارج شود. این سرآغاز ماجرای قصه جنجالی فیلم «مارمولک» است.
«مارمولک» در اکران عمومی با استقبال بالای مخاطبان همراه شد و برای تماشای فیلم در مقابل سینماها صفهای طولانی شکل میگرفت. کمال تبریزی درباره حواشی اکران فیلم مارمولک برای شورای عالی امنیت ملی گفت: زمانی که قرار شد فیلم برای اعضای شورای عالی امنیت ملی به نمایش درآید خانوادههای آنها از این ماجرا باخبر شده و گفته بودند برای دیدن فیلم آنها هم میآیند. کل سالن نمایش فیلم پر شده بود از خانوادههای اعضای شورای عالی امنیت ملی و محافظانشان. اعضای شورا با حالت عصبی و در سکوت فیلم را میدیدند در حالیکه کل سالن از صدای خنده خانوادههایشان پر شده بود. محمدرضا زائری و ابراهیم حاتمیکیا از جمله مشوقان کمال تبریزی در ساخت این فیلم بودهاند. کمال تبریزی سالها بعد، به نامگذاری نامناسب این اثر اذعان کرد. «مارمولک» در جشنوارههای داخلی و خارجی نیز حضوری قابل قبول داشت. فیلم موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از جشنواره فجر کسب کند و جوایز دیگری چون جایزه زنیت طلایی بهترین فیلم آسیایی جشنواره بینالمللی فیلم مونترآل ، تندیس زرین بهترین بازیگر مرد هشتمین جشن بزرگ سینمای ایران ، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر از دیگر افتخارات فیلم است.
49. آدم برفی
- کارگردان: داوود میرباقری
- نویسنده: داوود میرباقری
- بازیگران: اکبر عبدی، آزیتا حاجیان، داریوش ارجمند، مهدی فتحی، پرویز پرستویی، محمدرضا شریفینیا و سیروس گرجستانی
- سال پخش: 1373
«آدمبرفی» به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری اولین فیلم سینمایی او بعد از ساخت سریالهای موفقی چون «گرگها»، «رعنا» و «امام علی (ع)» بود. میرباقری «آدمبرفی» را در سال ۱۳۷۳ جلوی دوربین برد اما این فیلم 3 سال توقیف شد و در نهایت در سال ۷۶ اکران شد و البته لقب پرفروش ترین فیلم سال را نیز از آن خود کرد.
«آدم برفی» دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق میکند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور -با بازی اکبر عبدی- بر صحنه میآید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفته است اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. در سوی دیگر داستان زنی -با بازی آزیتا حاجیان- است که در ترکیه زندگی میکند و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. عباس تصمیم میگیرد با پوشیدن لباس مبدل و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی ویزای آمریکا را بگیرد اما رفته رفته با دیدن دنیا (آزیتا حاجیان) دلبسته او میشود و تصمیم میگیرد به ظاهر سابق خود برگردد و بالطبع فکر سفر به آمریکا را از سر خود بیرون میکند تا در نهایت با دنیا به ایران برگردد.
«آدم برفی» یکی از معروفترین فیلم های توقیفی تاریخ سینمای ایران است که البته آنقدر خوششانس بود که لااقل بعد از سه سال به نمایش عمومی در آید و فروشی فوقالعاده را کسب کند. فیلم اول داوود میرباقری در سال 1376 چیزی بیش از 4 میلیون مخاطب پیدا کرد و فروش آن به قیمت بلیت سال 98 چیزی حدود 22 میلیارد تومان برآورد میشود. از نکات جالب و جنجالی فیلم حضور اکبر عبدی در نقش اصلی فیلم است که در فصلی از فیلم با گریم زنانه ظاهر شده و یکی از موارد بحثانگیز فیلم در آن سالها را موجب میشود. داریوش ارجمند نیز که در آن سالها سریال «امام علی» با نقشآفرینی او در نقش «مالک اشتر» پرمخاطبترین سریال تلویزیون بود حضوری کاملا متفاوت در فیلم دارد.
48. مرد عوضی
- کارگردان: محمد رضا هنرمند
- نویسنده: فرهاد توحیدی
- بازیگران: پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، افسانه بایگان، رضا ژیان، محمود پاکنیت، رضا شفیعیجم، سیروس میمنت و حمید لولایی
- سال پخش: 1376
خسرو پذيرش – با بازی پرویز پرستویی- مخترع يك پودر جادويي لباسشويي، به يك كارخانه توليد پودر ميرود تا با ديدن مديرعامل، اختراعش را به توليد برساند. اما تصادفاً از آسانسور پرتاب و به بيمارستان منتقل مي شود. مديرعامل شركت داریوش جم نيز از شنيدن خبر ورشكستگي قريب الوقوع شركتش سكته مغزي مي كند و به همان بيمارستان منتقل مي شود. در بيمارستان، پرفسور ساعي كه متخصص پيوند اعضاست، مغز خسرو را به بدن داريوش پيوند مي زند و خسرو در جسمي تازه حيات پيدا مي كند. او در ابتدا وضعيت تازه را نمي پذيرد؛ اما وقتي مي فهمد جاي مديرعامل يك شركت توليد پودر را گرفته، براي استفاده از اختراعش شخصيت تازه را قبول مي كند و به زندگي با همسر داريوش، فرنگيس، رضايت مي دهد.
این خلاصه دیگر کمدی سرحال و خوشساخت محمدرضا هنرمند در دهه هفتاد شمسی است. فیلمی که در سال 1376 و دو سال پیش از «مومیایی 3» ساخته شد. این کمدی رمانتیک فانتزی که به فروش بسیار بالایی در سینماهای ایران دست پیدا کرد غیر از پرویز پرستویی از حضور دو بازیگر زن درجه یک یعنی فاطمه معتمد آریا و افسانه بایگان نیز سود میجست تا ترکیب بازیگری فیلم در نوع خود جالب توجه از آب دربیاید. پلات قصه پرماجرای فیلم که در اشل سینمای کمدی ایران در آن سالها کمتر تجربه شده بود با استقبال بالای مخاطب عام همراه شد و محمدرضا هنرمند در مقام یکی از معدود کمدیسازهای موفق تاریخ سینمای ایران – که موفق شده مرز میان کمدی و لودگی را به زیبایی رعایت کند- بار دیگر توانایی خود را در خلق کمدی غیرمبتذل به اثبات رساند.
«مرد عوضی» که در هشت رشته از جمله بهترین فیلمنامه – فرهادی توحیدی- از دومین جشن خانه سینمای نامزد دریافت جایزه بود موفق به دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای پرویز پرستویی شد.
47. مومیایی 3
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- نویسنده: محمدرضا هنرمند
- بازیگران: پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی، رامبد جوان، سیروس ابراهیمزاده، رضا ژیان و فتحعلی اویسی
- سال پخش: 1378
«مومیایی ۳» به کارگردانی و نویسندگی محمدرضا هنرمند و تهیهکنندگی حسین زندباف محصول سال ۱۳۷۸ است. این کمدی هجوآمیز که از حضور پرویز پرستویی در نقش اصلی خود سود میجوید یکی از معدود آثار سینمای کمدی ایران است که با ایده هجو و ساخت پارودی این چنین موفق و پرطرفدار از آب در میآید.
داستان پارودیک فیلم «مومیایی 3» به ماجرای سروان قربانی – با بازی پرویز پرستویی- افسر وظیفهشناسی میپردازد که کارش را به خوبی و با صداقت تمام انجام میدهد. او که باید هرچه زودتر کلانتری محل خدمتش را به مالک اصلیش تحویل دهد، به او اطمینان میدهد که قصد تخلیه کلانتری را دارد ولی متأسفانه هیچکس حاضر نیست ملکش را به کلانتری اجاره دهد. در این میان سروان قربانی در ماجرای سرقت یک مومیایی نیز گرفتار میشود که در جریان یافتن مومیایی به ناچار با بهروز – با بازی رامبد جوان- و کبری – با بازی مهتاب کرامتی- همسفر میشود.
«مومیایی ۳» از معدود آثار سینمای کمدی ایران است که در عین موفقیت در اکران و برخورد با مخاطب عام از سوی منتقدین نیز نقدها و اظهارنظرهای مثبتی دریافت کرد. هنرمند در مقام کارگردان «مومیایی ۳» روایت ماجرای پر افت و خیز فیلم خود را با هجو آثار اکشن سینمای هالیوود همراه کرده و به بهترین نحو ممکن از عهده این شیطنت و بازیگوشی سینمایی بر میآید. حالا و بعد از گذشت بیش از دو دهه از ساخت فیلم تماشای چندباره فیلم هنرمند همچنان خندهآور و بامزه است. پرستویی به بهترین شکل ممکن کاراکتر کاریکاتورگونهی سوران قربانی را بازی کرده و حضور رامبد جوانِ جوان و مهتاب کرامتی تازه از راه رسیده در نقشهای دیگر جالب توجه است. در این میان حضور مرحوم رضا ژیان و سیروس ابراهیمزاده در نقشهای فرعی فیلم فراموشنشدنیست. فیلم مومیایی را میتوان یکی از بهترین فیلم های ایرانی در نظر گرفت.
46. اتوبوس
- کارگردان: یدالله صمدی
- نویسنده: داریوش فرهنگ
- بازیگران: هادی اسلامی، حمید طاعتی و مرتضی احمدی
- سال پخش: 1364
«اتوبوس» به کارگردانی یدالله صمدی و نویسندگی داریوش فرهنگ شاید بهترین فیلم عمر یدالله صمدی، فیلمساز سپیدمو و محترم سینمای ایران باشد. این فیلم که در سال ۱۳۶۴ جلوی دوربین رفت از حضور بازیگران بزرگی چون هادی اسلامی، حمید طاعتی و مرتضی احمدی بهره میبرد و به زیبایی تمام در بافت و جغرافیایی متفاوت از کلیشهی سینمای پایتختنشین ایران، قصهای بومی و انسانی را به تصویر کشید.
قصه «اتوبوس» درباره اهالی یک روستاست که به دو گروه بالادهی و پایین دهی (حیدری و نعمتی) تقسیم شدهاند. سرکردة نعمتیها نمکزار خود را به کدخدا، که به دشمنی و کینة بین دو گروه دامن میزند می فروشد و یک اتوبوس مستعمل میخرد تا با آن مسافرکشی کند. ورود اتوبوس به روستا کار گاریچی حیدریها را کساد میکند و اختلافها بیش تر میشود. در این میان کدخدا سرکردة حیدریها را ترغیب میکند تا آسیابش را به او بفروشد و اتوبوسی بخرد. اما این تازه شروع ماجراست و کشمکشها بیش از پیش بالا میگیرد.
سالها بعد از نمایش «اتوبوس» و موفقیت آن در جشنواره فیلم فجر حاشیهای دربارهی فیلمنامه آن به وجود آمد که بسیار دامنهدار بود. محمود دولتآبادی در این باره گفته است: «سال ۵۹ بود که یک روز داریوش فرهنگ به اتفاق همسرش سوسن تسلیمی به خانه من آمدند. به توصیه بیضایی از من خواست فیلمنامهای بر اساس طرحی که به بیان وی در گذشته به شکل واقعی رخ داده بود بنویسم. در دهات کرمان مردی روستایی اتوبوسی میخرد و یک دهاتی دیگر در رقابت با او اتوبوسی دیگر میخرد. بنا میشود این موضوع بشود دستمایه فیلمنامه (اتوبوس) که من آن را نوشتم. فیلمنامه را داریوش فرهنگ به مدیر شبکه دوم تلویزیون داد، ایشان خواند و فیلمنامه را پسندید و حتی پیشپرداخت هم به من دادند، بعد فیلمنامه را به شبکه یک تلویزیون دادند، در آنجا بار دیگر با نام من مخالفت شد. این را داریوش فرهنگ تلفنی به من خبر داد. با این خبر گمان کردم این فیلمنامه هم میرود کنار (گاوارهبان) و سربداران، اما چند ماه بعد مطلع شدم فیلمی با همین نام در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است که فیلمنامهنویس آن دیگری است! به آن فیلم چند جایزه سیمرغ دادند. اما من تا ۷۲ ساعت دچار سردرد بودم!» البته خود یدالله صمدی بعدها در برنامهای تلویزیونی از اینکه فیلمنامه فیلمش متعلق به دولتآبادی بوده است ابراز بیاطلاعی کرد.
45. پرده آخر
- کارگردان: واروژ کریممسیحی
- نویسنده: واروژ کریممسیحی
- بازیگران: فریماه فرجامی، داریوش ارجمند، سعید پورصمیمی، جمشید هاشمپور و نیکو خردمند
- سال پخش: 1369
«پرده آخر» اثر درخشان و منحصر به فرد واروژ کریممسیحی همواره یکی از ستایششدهترین و بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران بوده است. این فیلم که در سال 1369 ساخته شد از آهنگسازی بابک بیات است نیز سود میجست وو بازیگرانی همچون فریماه فرجامی، سعید پورصمیمی، داریوش ارجمند، نیکو خردمند و ماهایا پطروسیان بهترین بازیهای کارنامههایشان را در آن به نمایش گذاشتند.
قصه «پرده آخر» از جایی شروع میشود که با مرگِ «حساممیرزا رفیعالملک»، میراث خاندان رفیعالملک به همسرش «فروغالزمان» میرسد؛ اما خواهر و برادرِ حساممیرزا، «تاجالملوک» و «کامران میرزا»، که تنها بازماندگان این خاندان هستند از این موضوع خشنود نیستند؛ بنابراین با طرح نقشهای، سعی در تصاحب مجدد میراث خانوادگی دارند. نقشه توطئه این است که با اجرای نمایشی که «کامران میرزا» نوشته، ثابت کنند «فروغ الزمان» مجنون است و احتمالاً بعداً او را از سر راه بردارند. «کامران میرزا» برای این منظور، یک گروه نمایشی دورهگرد به نام «جامی» را به خانه میآورد و نقشه خود را در قالب پردههای نمایش آنان (که از نیت اصلی این خواهر و برادر بیخبرند) به پیش میبرد.
«پرده آخر» در نهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در چندین رشته نامزد دریافت جایزه بوده و در نهایت، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین صدابرداری، بهترین فیلمبرداری، بهترین چهرهپردازی، بهترین صحنهآرایی، بهترین بازیگر نقش دوم زن، بهترین بازیگر نقش دوم مرد و بهترین بازیگر نقش اول زن را به خود اختصاص داده تا یکی از پرافتخارترین فیلمها در ادوارد برگزاری جشنواره فیلم فجر لقب بگیرد. نسخه مرمت شده این فیلم در سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر و در بخش «فیلمهای کلاسیک مرمتشده» بار دیگر به نمایش درآمد و نشان داد این فیلم سبکپردازیشده و هنرمندانه از آزمون سخت زمان نیز سربلند بیرون میآید.
44. ماهی و گربه
- کارگردان: شهرام مکری
- نویسنده: شهرام مکری
- بازیگران: عبد آبست، بابک کریمی، سعید ابراهیمیفر و پدرام شریفی
- سال پخش: 1392
«ماهی و گربه» به کارگردانی و نویسندگی شهرام مکری و تهیه کنندگی سپهر سیفی محصول سال ۱۳۹۲ یکی از معدود فیلم های درخور و متفاوت سینمای غیر جریان اصلی ایرانی در دهه نود شمسی به حساب میآید. این فیلم همچنین موفق شد جایزه ویژه بخش افقهای جشنواره فیلم ونیز را در سال ۲۰۱۳ به دلیل «محتوای خلاقانه» از آنِ خود کند.
قصه «ماهی و گربه» بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته که در سال ۱۳۷۷ در رسانهها منتشر شد. ماجرایی غریب مبنی بر اینکه رستورانی بین راهی گوشت چرخکرده انسان را میپخته است! این فیلم داستانی غیرخطی دارد و از تعدادی داستانک با شیوه روایت زمان مدور تشکیل شده است. پیرنگ اصلی فیلم این است: چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفتهاند. در همسایگی کمپ کوچک آنها رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوانها شکاری در آن اطراف نیست.
«ماهی و گربه» مثل برخی دیگر از آثار خالق خلاق و صاحبذوقش شهرام مکری، در یک سکانس پلان اتفاق میافتد. شهرام مکری و محمود کلاری همراه با گروه بازیگران فیلم یک ماه تمام تمرین کردند تا بتوانند این تکشات طولانی را ضبط کنند. مکری خود درباره ایده این فیلم گفته است: «ماهی و گربه» فیلمی است درباره زمان. درباره اینکه چطور میتوان در زمان پرسپکتیو ایجاد کرد و آن را درهم ریخت. جذابیت ساخت این فیلم برایم در شیوه اجرایش بود. پافشاری بر روایت داستانی در یک سکانس پلان و تلاش برای اینکه در یک پلان که طبیعتاً زمانی رو به جلو دارد شکست به وجود آورم.
برخی منتقدین ماهی و گربه را از این جهت فیلمی منحصر به فرد در تاریخ سینما میدانند که توانسته «تکشات بودن» و «مفهوم تکرار زمانی» را همزمان به کار برد. فیلم تحسینشده مکری در تاریخ ۱۳ مهر ۱۳۹۳ و در قالب طرح اکران هنر و تجربه در سینماهای ایران اکران شد و همراه با «پرویز» مجید بزرگر تبدیل به موفقترین فیلم گروه هنر و تجربه شد.
43. پرویز
- کارگردان: مجید برزگر
- نویسنده: مجید برزگر، حامد رجبی و بردیا یادگاری
- بازیگران: لِوون هفتوان، محمود بهروزیان، حمیرا نونهالی و علی رامز
- سال پخش: 1393
«پرویز» به کارگردانی مجید برزگر و نویسندگی مشترک مجید برزگر، حامد رجبی و بردیا یادگاری یکی از معدود فیلم های موفق سینمای مستقل و جدی ایرانی در اوایل دهه 90 است. این فیلم اولین بار در شصتمین دوره جشنواره فیلم سنسباستین به نمایش درآمد و در ایران علیرغم مخالفتها در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، در بخش خارج از مسابقه و در بخش جشنواره جشنوارهها به شکل محدود نمایش داده شد و البته بسیار مورد استقبال تماشاگران و منتقدین سینمای ایران قرار گرفت. این فیلم که بعدتر طرفداران زیادی در میان سینهفیلهای ایرانی پیدا کرد بالاخره در 1393 و در گروه هنر و تجربه به اکران عمومی در آمد.
«پرویز» روایتگر ماجرای پرویز – با بازی بیادماندنی زندهیاد لوون هفتوان- مرد میانهسال مجردیست که همراه با پدر خود در خانهای در شهرک اکباتان زندگی میکند. داستان فیلم اما از جایی شروع میشود که پدر پرویز بعد از آن که از تصمیمش مبنی بر ازدواج مجدد پرده برمیدارد، از پرویز میخواهد که خانه او را ترک کند. ترک خانه اما توسط پرویز در این سن و سال طبعات خاص خودش را به همراه دارد.
«پرویز» به عنوان دومین فیلم بلند سینمایی برزگر، او را در مقام یک سینماگر مستقل و صاحبسبک به سینمای ایران معرفی کرد. موفقیتهای بینالمللی فیلم نیز آنقدر زیاد بود تا «پرویز» حسابی دیده شود. لحن سرد و قابهای عکاسیشده و دقیق فیلم نیز در سینمای شلخته و کمتر هنری دهه نود دیگر عامل تمایز فیلم با دیگر فیلمهای سینمای ایران بود. خشونت سرد و خاموش فیلم نیز در جای خود فیلم را متفاوت جلوه میداد. اما دیگر ویژگی مهم فیلم حضور «لوون هفتوان» بازیگر ارمنی قدیمی بود که با «لرزاننده چربی» از محمد شیروانی و همین «پرویز» برگشته بود تا بعد از سالها فعالیت هنری خود را در سطحی وسیعتر به نمایش بگذارد. شاید «پرویز» را بتوان ماندگارترین نقش زندهیاد هفتوان به حساب آورد.
42. بوی کافور عطر یاس
- کارگردان: بهمن فرمانآرا
- نویسنده: بهمن فرمانآرا
- بازیگران: ابراهیم آبادی، داریوش اسدزاده، فیروز بهجتمحمدی، ولی شیراندامی، حسین کسبیان و رضا کیانیان
- سال پخش: 1379
«بوی کافور عطر یاس» به کارگردانی و نویسندگی بهمن فرمانآرا، چهارمین فیلم کارنامه کاری او بعد از یک فاصله بیست ساله بود. او در بازگشت به ایران به تهیهکنندگی مرتضی شایسته «بوی کافور عطر یاس» را در سال ۱۳۷۸ خورشیدی جلوی دوربین برد. این فیلم بعد از موفقیت بالایش در جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۹ به اکران عمومی در آمد.
«بوی کافور عطر یاس» تا حد زیادی داستان خود را از واقعیت زندگی خود فرمانآرا وام میگیرد: یک کارگردان قدیمی که بیست سال است فیلمی نساخته است، تصمیم میگیرد به سفارش تلویزیون ژاپن فیلمی درباره مراسم تدفین خودش بسازد. این قصه تلخ اگزیستانسیالیستی پیرنگ کلی فیلم فرمانآرا را شکل میدهد.
«بوی کافور عطر یاس» که به جز خود فرمانآرا از حضور بازیگران قدیمی و بزرگی چون ابراهیم آبادی، داریوش اسدزاده، فیروز بهجتمحمدی، ولی شیراندامی، حسین کسبیان، رضا کیانیان، مهتاج نجومی، پریوش نظریه، رویا نونهالی و لوریک میناسیان سود میجست آنقدر در جشنواره هجدهم فیلم فجر مورد تحسین قرار گرفت که میتوان آن را پرافتخارترین فیلمهای تاریخ جشنواره فجر و بهترین فیلم های ایرانی محسوب کرد. فیلم فرمانآرا که در ده رشته مختلف فجر نامزد دریافت جایزه بود، در 8 رشته شایسته دریافت سیمرغ بلورین شد که در میان آنها سیمرغ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نیز به چشم میخورد. فیلم بعدتر در جشنوارههای بینالمللی زیادی نیز به نمایش در آمد و توجهات را به سینمای روشنفکرانه ایران جلب کرد. یکی از نکات جالب فیلم نیز حضور رویا نونهالی در یکی از نقشهای فرعی فیلم بود که با حضورش در تنها چند دقیقه کوتاه از فیلم تمام نگاهها را به خود جلب کرد و جایزه بهترین بازیگر مکمل زن را در جشنواره فجر و جشن خانه سینما برای نونهالی به بار آورد.
41. کیمیا
- کارگردان: احمدرضا درویش
- نویسنده: احمدرضا درویش
- بازیگران: خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، رضا کیانیان و زهرا اویسی
- سال پخش: 1373
در آغاز جنگ ایران و عراق، همسر رضا – با بازی بیتا فرهی- باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا – با بازی خسرو شکیبایی- او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن در میآید. همسر رضا حین عمل جراحی میمیرد و شکوه جراح-با بازی رضا کیانیان- فرزند رضا را نجات میدهد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا از اسارت آزاد میشود، پی میبرد که همه اعضای خانوادهاش را از دست داده است. حال او در جستجوی تنها باز مانده خود، فرزندش است. کیمیا، فرزند رضا، نزد شکوه در مشهد زندگی میکند. مشکل اینجاست که شکوه به طور کامل به کیمیا وابسته است. این خلاصه داستانِ «کیمیا» چهارمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه احمدرضا درویش است که در سال 1373 و با شرکت مثلث بازیگری خسرو شکیبایی، رضا کیانیان و بیتا فرهی جلوی دوربین رفت.
«کیمیا» را میتوان مهر تاییدی قطعی بر استعداد و بلندپروازیِ احمدرضا درویش بر ساخت آثار بزرگ و پرزحمت با پروداکشن وسیع و صحنههای پرحادثه تلقی کرد. او بعدها این مدل از فیلمسازی را با ساخت اثری چون «دوئل» – که تا سالها به عنوان پرخرجترین فیلم تاریخ سینمای ایران مطرح بود- کامل کرد. درویش سالها بعد درباره نقش اساسی تهیهکننده در به ثمر نشستن اهمیت فیلمهای بزرگ – با اشاره به تهیهکننده فیلم «کیمیا- گفت: «به جرات میتوانم بگویم عظیمت فیلم کیمیا از تهیهکننده آن است. در سینمای ایران عظمت فیلم مربوط به فیلمساز است در حالی که ما چهار ، پنج صنف تهیهکنندگی داریم. من به همین دلیل معتقدم سینمای ایران یک سینمای حرفهای نیست بلکه سینمایی تجربی است ، ما نباید از این واژه بترسیم. در سینمای ایران آقای یشایایی نمونهای کمنظیر است که طبق افق و دیدگاهی که دارد جلو میرود و از آدمها دعوت میکند. اگر قاعده این صنعت را بر تهیهکنندگی متکی کنیم تولید، توزیع، ساختار نمایش، نیروی انسانی و نقش سرمایه عنصر شکل دهنده صنعت است .اما وقتی کارگردان هیچ افقی از مسائل اقتصادی فیلم ندارد و فقط میخواهد فیلمش را بسازد، این سینما، سینمای تجربی میشود، ولو اینکه در دنیا مطرح هم باشد و جایزه بگیرد اما براساس رفتار تجربه گرایانه جلو میرود. ما وقتی میتوانیم بگوییم سینمای ما حرفهای است که الگوهایی چون آقای یشایایی را به طور متکثر در اختیار داشته باشیم. »
40. اعتراض
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- نویسنده: مسعود کیمیایی
- بازیگران: داریوش ارجمند، محمدرضا فروتن، مهدی فتحی، بیتا فرهی، میترا حجار، پارسا پیروزفر و پولاد کیمیایی
- سال پخش: 1378
«اعتراض» بیست و سومین فیلم کارگردان بزرگ و اسطورهپرداز سینمای ایران، مسعود کیمیایی است که میتوان آن را محبوبترین فیلم دهه هفتاد او به حساب آورد. تهیهکنندگی این فیلم را سید ضیاء هاشمی بر عهده داشته است و جمعی از بازیگران آن سالها جوان سینمای ایران از جمله محمدرضا فروتن، میترا حجار، پارسا پیروزفر و رامین پرچمی در این فیلم محبوب حضور داشتهاند. البته بازیگران باسابقهای چون داریوش ارجمند، مهدی فتحی و بیتا فرهی نیز در کنار جوان اول های فیلم حضوری درخشان و قوی داشتهاند که حتی در مورد بیتا فرهی و مهدی فرهی میتوان حضور آنها در «اعتراض» را بهترین یا دست کم متفاوتترین نقشآفرینیهای عمرشان محسوب کرد.
امیرعلی – با بازی داریوش ارجمند – که شریفه، نامزد برادرش رضا، را به دلیل رابطه نامشروعش با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد میشود. پیش از آزادی، هم سلولیاش محسن دربندی – با بازی مهدی فتحی- انگشتری به او میدهد و به او سفارش میکند پس از گرفتن طلب او از مردی بیرون از زندان، از زنی به نام مجدی حمایت کند و سر و سامانی به زندگی او بدهد. بیرون از زندان، مادر او که حالا نابینا شده به همراه برادران و خواهران امیرعلی و شوهرخواهرش به استقبال او میآیند. امیرعلی درمییابد که در غیاب او پدرش از فراق او مرده و یوسف، یکی دیگر از برادرهایش، در یک آسایشگاه روانی بستری است. اوضاع خانواده چندان به سامان نیست و امیرعلی نیز با اوضاع و ضوابط جامعه کنونی چندان آشنا نیست.
«اعتراض» پاسخ سینمایی و دغدغهمندانه کیمیایی به گفتمان اصلاحات در عرصه سیاست داخلی ایران دهه هفتاد است. اثری که هر چقدر هم دچار لکنت باشد به جهت خلوص نیت و دغدغهمندی فیلمساز همچنان و در گذر سالها منبع ارجاع و سندی درخور است. هنوز که هنوز است و بعد از گذشت بیش از دو دهه از ساخت فیلم بخشهایی از صحنه افتتاحیه فیلم بارها و بارها دیده شده و مورد علاقه مخاطبان سینماست و چندین چند بار به شیوههای مختلف مورد بازسازی و ادای دین قرار گرفته است.
39. مزرعه پدری
- کارگردان: رسول ملاقلیپور
- نویسنده: رسول ملاقلیپور
- بازیگران: مهدی احمدی، آتنه فقیهنصیری، قاسم زارع، قربان نجفی، حسن عباسی و جمشید هاشمپور
- سال پخش: 1382
«مزرعه پدری» چهاردهمین فیلم بلند زندهیاد رسول ملاقلیپور است و قطعا بلندپروازانهترین پروژه کاری عمر او. نویسندگی این فیلم را خود ملاقلیپور برعهده داشته است و مهدی احمدی، جمشید هاشم پور و آتنه فقیه نصیری از بازیگران شناختهشدهی گروه بازیگری این فیلم هستند. «مزرعه پدری» در سال 1382 جلوی دوربین رفت تا پیش از آخرین فیلم او «میم مثل مادر»، فیلم ماقبل آخر او لقب بگیرد.
«مزرعه پدری» روایتگر داستان نویسندهای به نام محمود – با بازی مهدی احمدی- است که به خاطر بررسی آخرین رمانش -مزرعه پدری- از سوی یک تشکل دانشجویی در دزفول همراه خانوادهاش به این شهر می رود. او رابطهای بسیار عمیق و نزدیک با فرزندان و همسرش دارد، اما در میانه های نشست یکی از دانشجویان به کشته شدن همسر و فرزندانش در اثر حمله توپخانه دشمن در سال های ابتدایی جنگ تحمیلی اشاره می کند که موجب تغییر ناگهانی شرایط روحی محمود میشود و با بازگشت به گذشته خاطرات حضورش در صحنه های نبرد را مرور می کند.
رسول ملاقلیپور با بلندپروازی و جسارت تمام در پروژهای بزرگ و پرخرج به سمت خلق روایتی شاعرانه و خلاقانه از جنگ میرود و به نوعی بیانمندی شخصی و قابلتامل میرسد که به این کیفیت و درخشش در سینمای ایران اگر نگوییم بینظیر، کمنظیر است. «مزرعه پدری» در شش رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود اما در نهایت با دست خالی از جشنواره فیلم فجر بازگشت اما در جشن خانه سینما موفق به دریافت تندیس زرین بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوههای ویژه، بهترین تدوین و بهترین عکس شد.
38. آژانس شیشهای
- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
- نویسنده: ابراهیم حاتمیکیا
- بازیگران: پرویز پرستویی، رضا کیانیان، حبیب رضایی و اصغر نقیزاده
- سال پخش: 1376
«آژانس شیشهای» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا است در سال ۱۳۷۶ تولید شد و خیلی زود تبدیل به پدیده سینمای ایران در میانه دهه هفتاد و شاید مهمترین و نمادینترین فیلم ژانر دفاع مقدس در تاریخ سینمای ایران شد.
داستان «آژانس شیشهای» درباره یک رزمنده سابق جنگ ایران و عراق به نام عباس حیدری- با بازی حبیب رضایی- است که بر اثر جراحت جنگی در آستانه مرگ است. همرزم سابقش، حاج کاظم – با بازی پرویز پرستویی-، تصمیم میگیرد که عباس را برای معالجه فوری به لندن ببرد؛ ولی کارها طوری پیش میرود که آنها موفق نمیشوند هزینه بلیت هواپیما را سر وقت تأمین کنند. حاج کاظم، که مرگ عباس را برنمیتابد، برای نجات او دست به گروگانگیری در آژانس هواپیمایی میزند.
از نگاه اغلب منتقدان، آژانس شیشهای یک فیلم حرفهایِ خوشساخت و بسیار صریح است که توانسته با ضربآهنگ تندِ خود، درامی هیجانانگیزی را رقم بزند. با این حال، دیدگاه منتقدان از منظر اجتماعی درباره درونمایه فیلم، یکدست نیست. برخی منتقدان آژانس شیشهای را یکی از سیاسیترین و جنجالیترین فیلم های ایرانی برشمردهاند؛ فیلمی که در سالهای بعد به الگویی برای تولید فیلمهای انتقادی در حوزههای سیاسی و اجتماعی تبدیل شد. اما واقعه گروگانگیری که درون داستان فیلم قرار گرفته، مهمترین نقطه اختلافنظر منتقدان است. از آنجایی که گروگانها، نمادی از قشرهای مختلف مردم جامعه هستند، گروهی از منتقدان، گروگان گرفته شدن مردم توسط قهرمان اصلی را به تقابل فیلمساز با جامعه خود تعبیر، و وی را بابت چنین نگرشی سرزنش کردهاند اما منتقدان دیگری نیز معتقدند که خط تقابل اصلی در داستان، تقابل بین قهرمان اصلی و مأمور امنیتی است و نه گروگانها.
از سوی دیگر شباهتهای بین «آژانس شیشهای» و «بعدازظهر سگی» (سیدنی لومت، ۱۹۷۵) نیز از موضوعات بحثبرانگیز است که برخی این مسئله را یک تقلید قلمداد کردهاند اما برخی دیگر با رد اتهام تقلید، آژانس شیشهای را نمونهای درخشان از اقتباس سینمایی دانستهاند که در آن شخصیتپردازی کاملاً ایرانی صورت گرفته است. در عین حال خود حاتمیکیا منکر این بوده که قصه فیلمش را فیلم لومت امانت گرفته است.
آژانس شیشهای با ۱۴ نامزدی و دریافت ۹ سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، به رکوردی چشمگیر در تاریخ جشنواره فیلم فجر دست یافت. این فیلم همچنین در دومین جشن سینمای ایران در رشتههای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد موفق به کسب جایزه شد.
37. خیلی دور خیلی نزدیک
- کارگردان: رضا میرکریمی
- نویسنده: رضا میرکریمی و محمدرضا گوهری
- بازیگران: مسعود رایگان، افشین هاشمی، محمدرضا نجفی و الهام حمیدی
- سال پخش: 1383
«خیلی دور، خیلی نزدیک» به عنوان چهارمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه رضا میرکریمی به عنوان ستایششده ترین فیلم کارنامه او یکی از نقاط اوج فیلمسازی این کارگردان پنجاه و پنج ساله است. فیلمنامه این فیلم را میرکریمی همراه با محمدرضا گوهری به رشته تحریر در آورده است و فیلم در سال ۱۳۸۳ جلوی دوربین حمید خضوعی ابیانه رفته است.
قصه فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» به ماجرای دکتر عالم – با بازی عالی مسعود رایگان- جراح برجسته مغز و اعصابی میپردازد که ظاهرا اعتقادی به خدا ندارد. او بهدلایل مختلف فرزندش را فراموش کرده است. و حالا به صورت اتفاقی در شب تولد پسرش سامان، از مریضی او که تومور مغزی است، باخبر میشود و بهدنبال پسر ستارهشناسش در کویر مصر بهراه میافتد.
«خیلی دور، خیلی نزدیک» بر اساس الگوی سفر نوشته شده و سفر قهرمان فیلم – دکتر عالم- سفری استعاری از انسانی امروزی به دل ناشناختههای کویری کهن و بدوی از آب در آمده است. فیلمسازی بر این وجوه کنایی و غریب فیلم خود آگاه است و به بهترین نحو ممکن از این همنشینی گزنده و عمیق در دل زندگی انسان امروزی بهرهبرداری میکند. صحنههای کویری این فیلم که به زیبایی پرداخته و ثبت شده در دل بیابان لوت واقع در شهداد کرمان فیلمبرداری شده و جغرافیای غریب و تاریخی این منطقه به زیبایی تمام فضا و اتمسفر فیلم میرکریمی را به مخاطب منتقل میکند. «خیلی دور، خیلی نزدیک» را میتوان نمونهای مثالزدنی در سطح سینمای ایران در پرداخت تصویری ایدهای درونی در یک جغرافیای زنده به حساب آورد که کمتر موردی را همارز آن در سینمای ایران دیدهایم. فیلم میرکریمی در 13 رشته جشنواره فیلم فجر کاندید دریافت جایزه بود و در آخر موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین موسیقی، بهترین صدابرداری، بهترین طراحی صحنه، بهترین فیلمبرداری و بهترین چهرهپردازی را از آن خود کند.
36. بچه های آسمان
- کارگردان: مجید مجیدی
- نویسنده: مجید مجیدی
- بازیگران: رضا ناجی، میر فرخ هاشمیان، بهاره صدیقی و نفیسه جعفر محمدی
- سال پخش: 1375
«بچههای آسمان» اولین فیلم تاریخ سینمای ایران که موفق به نامزدی در جوایز اسکار شد، در سال 1375 و به کارگردانی مجید مجیدی جلوب دوربین رفت. این فیلم مورد تحسین منتقدان و جامعه قرار گرفت و باعث شناخت بیشتر جامعه غرب از مجیدی به عنوان یک فیلمساز ایرانی شد. همانطور که گفته شد «بچههای آسمان» اولین فیلم ایرانی است که به عنوان پنج نامزد نهایی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان در سال ۱۹۹۸ انتخاب و همچنین جایزه های معتبری از جمله جایزه فیپرشی جشنواره بینالمللی فیلم مونترال را از آن خود کرد.
داستان فیلم در مورد پسرکی به نام علی است کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی در مسیر منتظر پایان مدرسه زهرا و آمدن او می شود تا کتانی را از زهرا دریافت و با آن به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای به موقع رساندن کفش ها به علی می کند اما علی هر روز دیر به مدرسه می رسد تا اینکه در مدرسه یک مسابقه برگزار می شود در این مسابقه به نفر سوم یک کتانی جایزه می دادند.
قصه ساده و لطیف فیلم مجیدی همراه با اجرای قابل قبول و واقعگرای فیلم، «بچه های آسمان» را تبدیل به پدیده سینمای ایران در دهه 70 از حیث موفقیتهای جهانی کرد. «بچههای آسمان» با فیلم بزرگ «دزد دوچرخه» مقایسه شد و مورد تحسین منتقدان بینالمللی قرار گرفت. نشریه اگزماینر سه فیلم از مجید مجیدی را در کنار آثار عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی در میان ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران معرفی کرد و فارن پالیسی بچههای آسمان را جزو ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران برگزید. بچههای آسمان در آسیا نیز مورد توجه بسیار قرار گرفت. در سنگاپور جزو پرفروشترین فیلمهای خارجی این کشور و در ژاپن نیز همین جالا فیلمنامه بچههای آسمان در متون درسی کتاب آموزش زبان انگلیسی دوره دبیرستان این کشور تدریس میشود.
35. بیخود و بیجهت
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- نویسنده: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: رضا عطاران، پانتهآ بهرام، نگار جواهریان و احمد مهرانفر
- سال پخش: 1391
«بیخود و بیجهت» به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی عبدالرضا کاهانی محصول سال ۱۳۹۰ است. این فیلم که در تاریخ ۸ آذر ۱۳۹۱ به اکران عمومی در آمد ششمین فیلم کارنامه پر افت و خیز کاهانی است. «بی خود و بی جهت» که فیلم منتخب نویسندگان و منتقدان ماهنامه فیلم در سال 90 نیز لقب گرفت را میتوان نقطه اوج کارنامه کاهانی در داخل ایران به حساب آورد.
قصه «بی خود و بی جهت» در چند ساعت کوتاه و ساده میگذرد. دو زوج جوان و میانسال باید وسایل خانه خود را جابهجا کنند تا آماده مراسم عروسی یکی از این دو زوج شوند. در این میان جابجایی این دو زوج با مشکلات و دردسرهایی پیشبینینشده روبهرو میشود.
قصه و فضای ابزورد «بی خود و بی جهت» بهترین بستر را برای علقههای کاهانی فراهم میکند تا به قول خودش قصه آدمهایی که چندان جدی نیستند را در زمانهای بیخود و بی جهت روایت کند. تیم بازیگری «بی خود و بی جهت» که نقش دو زوج اصلی آن را رضا عطاران، پانتهآ بهرام، احمد مهران فر و نگار جواهریان به زیبایی تمام ایفا میکنند به خوبی کاهانی را در راستای به ثمر نشستن بیانی واقعگرا و ملموس از تهران دهه 90 یاری میکند. شیوه دیالوگنویسی کاهانی نیز در این فیلم به خوبی به بار نشسته و شاید نقطه اوج کار او در نوشتن دیالوگهای ظاهرا ساده اما به شدت کنایی و گزنده را به جا میگذارد. کاهانی بعد از ساخت «بی خود و بی جهت» و مهاجرتش از ایران هنوز موفق به ساخت فیلمی که دوستدارانش را راضی کند نشده است.
34. چهارشنبه سوری
- کارگردان: اصغر فرهادی
- نویسنده: اصغر فرهادی
- بازیگران: هدیه تهرانی، ترانه علیدوستی، حمید فرخنژاد، پانتهآ بهرام، هومن سیدی و سحر دولتشاهی
- سال پخش: 1384
«چهارشنبهسوری» سومین فیلم بلند سینمایی اصغر فرهادی را میتوان اولین خیز بلند او برای جلب مخاطب بینالمللی به حساب آورد. این فیلم در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۴ نامزد دریافت ۹ جایزه بود، که در نهایت موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین تدوین و همچنین سیمرغ بلورین فیلم محبوب تماشاگران شد. چهارشنبهسوری برنده هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو و نامزد پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو در سال ۲۰۰۶ نیز شد.
داستان «چهارشنبه سوری» نزدیک عید نوروز اتفاق میافتد. همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روحانگیز – با بازی ترانه علیدوستی- که خود را آماده ازدواج میکند، در یک شرکت خدمات نظافتی کار میکند ، روز چهارشنبهسوری از شرکت نظافت با او تماس میگیرند و او برای نظافت به خانه خانوادهای متوسط وارد میشود. فضای پرتنش و غمانگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقههای چهارشنبهسوری فضایی بیثبات و ناآرام به وجود آورده است. مژده -با بازی هدیه تهرانی- خانم خانه، در هیئتی سراپا سیاه و با حرکاتی عصبی، حالتی غریب دارد. مژده به رابطه همسر خود – با بازی حمید فرخنژاد- و زن همسایه مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است.
فیلمنامه «چهارشنبهسوری» دارای مولفههاییست که بعدها فرهادی استادی خود در طراحی و ارائهی آنان را به اثبات میرساند. مینیاتوری ظریف از روابط انسانی و جزئیات پنهان آن در جامعه ایرانی. تیم بازیگری «چهارشنبهسوری» یکی از بهترین ترکیبهای بازیگری در تاریخ سینمای ایران را داراست و نکته جالب بکارگیری اصغر فرهادی از بازیگران در نقشهایی کاملا متفاوت با پیش فرض ذهنی مخاطبان است. هدیه تهرانی و پانتهآ بهرام در «چهارشنبهسوری» در نقشهایی دور از پرسونای همیشگی خود درخشان و فراموشنشدنیاند.
33. خانه پدری
- کارگردان: کیانوش عیاری
- نویسنده: کیانوش عیاری
- بازیگران: مهدی هاشمی، شهاب حسینی، مهران رجبی، ناصر هاشمی، نازنین فراهانی، مینا ساداتی
- سال ساخت: ۱۳۸۹
«خانه پدری» جنجالیترین فیلم کارنامه پربار و درخشان کیانوش عیاری که به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی او در سال ۱۳۸۹ ساخته شد یکی از مناقشهبرانگیزترین و بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران بوده است که آزمون زمان بیش از پیش بر حقانیت آن مهر تایید زده است. فیلم تکاندهنده عیاری در دی ۱۳۹۳ روی پرده رفت اما به دلیل وجود یک صحنه خشن با مشکلاتی در اکران روبرو و در روز اول اکران عمومی از پرده پایین کشیده شد. سرانجام این فیلم پس از پنج سال با اصلاحاتی جزئی و با ردهبندی سنی بالای ۱۵ سال در تاریخ ۱ آبان ۱۳۹۸ در سینماهای ایران اکران شد، اما باز هم پس از پنج روز در ۶ آبان ۱۳۹۸ با دستور مستقیم دادستانی مجدداً توقیف شد.تا اینکه نهایتا در ۲۲ آبان ۱۳۹۸ مجدداً رفع توقیف شد!
«خانه پدری» روایتگر قصهی تلخ «ملوک» دختر جوان یک خانواده سنتی است که به دلایل ناموسی، پدرش کلبحسن با بازی مهران رجبی- خواهان مرگ او است و برای اینکار به پسر کوچکش به نام محتشم گفته تا قبری در زیرزمین حفر کند تا برای پاک کردن ننگ و حفظ آبروی خانواده، ملوک را دور از چشم مادر و خواهرانش کشته و در آنجا دفن کنند. این قتل دلخراش و خشن تاثیری تاریخی و ابدی بر خانواده کلبحسن میگذارد.
به عقیده برخی از منتقدین «خانه پدری» در شمار چند فیلم برتر تاریخ سینمای ایران است اما در عین حال این فیلم تحسینشده نیز مخالفان و منتقدان خاص خود را نیز دارد. عدهای خشونت فیلم را غیرضروری و آزاردهنده تلقی کرده و فیلم را از این بابت مورد مواخذه قرار میدهند. اتهامی که بعد از وقوع چندین اتفاق واقعی به مراتب خشنتر در سطح جامعه با پاسخ کنایی خود کیانوش عیاری مواجه شد.
32. درباره الی
- کارگردان: اصغر فرهادی
- نویسنده: اصغر فرهادی
- بازیگران: شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، گلشیفته فراهانی، پیمان معادی، مانی حقیقی، احمد مهرانفر، مریلا زارعی و صابر ابر
- سال پخش: 1387
«درباره اِلی» به عنوان چهارمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه اصغر فرهادی شاید همچنان محبوبترین فیلم او میان مخاطبان ایرانی سینمای او باشد. این فیلم پربازیگر که در سال 1387 ساخته شد، پس از اکران و نمایش مورد ستایش فراوان منتقدان و مردم قرار گرفت و خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۰۹ نیز به اصغر فرهادی اهدا شد. موفقیت بالای «درباره الی» موج جدیدی در سینمای ایران آغاز کرد و باعث شد نگاه سینمای ایران به سمت دغدغههای آشنا در سطح طبقه متوسط بچرخد و حتی این نگاه تا سالهای سال تثبیت شد و رفته رفته به نوعی کلیشه در سینمای ایران تبدیل شد.
«درباره الی» روایتگر زندگی چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کردهاند. دوستان احمد – با بازی شهاب حسینی- که پس از سالها زندگی در آلمان به ایران بازگشته، در تلاش هستند تا همسری را برای او بیابند. به همین خاطر، مربی مهدکودکی به نام «اِلی» -ترانه علیدوستی- با دعوت سپیده -گلشیفته فراهانی- به همراه دیگران به این سفر آمده است. این سرآغاز شکلگیری ماجرای دراماتیک فیلم است.
«درباره الی» توسط بسیاری از سینمادوستان در سطح جهان مورد تمجید قرار گرفته است. دیتر کسلیک مدیر جشنواره فیلم برلین این فیلم را نشانهای از آغاز موجی نو در سینمای ایران دانست. خبرگزاری فرانسه از این فیلم به عنوان «درامی ایرانی که قلبها را شکست»، یاد کردهاست و دیوید بوردول، منتقد و نظریهپرداز سینمای جهان با دیدن این فیلم آن را یک شاهکار و بهترین فیلم سال سینمای جهان خواند. رابرت دنیرو نیز در حاشیه جشنواره ترابیکا در مورد این فیلم گفت: جهان شمولی شخصیتها و مضامین در کنار کارگردانی که این داستان را مسحورکننده ساخته، موجب شدهاست تا «درباره الی» مرزهای جهانی را فرو بریزد و درک ما از دنیای مشترک مان را تعمیق ببخشد.
بازی درخشان گروه بازیگری فیلم فرهادی که حضوری بازیگرانی چون ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، گلشیفته فراهانی، مانی حقیقی و … سود میجست در کنار کارگردانی واقعگرایانه و دقیق فرهادی، فیلم را به یک بیانمندی اقناعکننده و صمیمی میرساند که کمتر نمونهای در سینمای ایران با آن برابری میکند. استفاده فرهادی از لوکیشن دریا در این فیلم یکی از بیادماندنیترین فصلهای تاریخ سینمای ایران را در خود ثبت میکند. خود فرهادی در این رابطه گفت: «یکی از روزهای فیلمبرداری درباره الی کنار دریا رفتم و به آن خیره شدم و احساس کردم چیزی زیباتر از این وجود ندارد و این تصویر تکه ای از بهشت میباشد. یکی دو تا از بچههای گروه عصر همان روز نزدیک بود در دریا غرق شوند. تمامی گروه وحشت زده شدیم و خوشبختانه به خیر گذشت. یکبار دیگر به کنار دریا رفتم و دیدم که همین تکه ای از بهشت میتواند بسیار وحشتناک باشد؛ وحشتناکترین جای ممکن. خاصیت دریا چنین است که این دو وجه را در خودش دارد. فکر میکنم در طبیعت، این دریاست که بیشترین ظرفیت خیر و شر همزمان را داراست»
31. آن سوی آتش
- کارگردان: کیانوش عیاری
- نویسنده: کیانوش عیاری
- بازیگران: خسرو شجاع زاده، سیامک اطلسی، عاطفه رضوی، نعمتالله لاریان، مهرداد وفادار، کاظم وفادار و پروین سلیمانی
- سال پخش: 1366
«آن سوی آتش» به کارگردانی کیانوش عیاری سومین فیلم بلند کارنامه پربار او و یکی از محبوبترین فیلمهای دوره کاری این کارگردان سختکوش و معتبر سینمای ایران است. این فیلم که محصول سال 1366 است از حضور بازیگرانی چون: خسرو شجاع زاده، سیامک اطلسی، عاطفه رضوی، نعمتالله لاریان، مهرداد وفادار، کاظم وفادار و پروین سلیمانی بهره میبرد.
«آن سوی آتش» روایتگر داستان نوذر – با بازی خسرو شجاعزاده- است که پس از آزادی از زندان به سراغ برادر خود، عبدالحمید- با بازی سیامک اطلسی- میرود تا سهم خود را از پولی که شرکت نفت بابت تصاحب خانه آنها پرداخته بگیرد. عبدالحمید نگهبان شرکت نفت است. نوذر به عنوان کارگر حفاری در شرکت نفت مشغول کار میشود و به آسیه – با بازی عاطفه رضوی- دختر لال شیر فروش، دل میبندد. عبدالحمید از علاقه نوذر به آسیه خبردار میشود و برای آن که از شر نوذر خلاص شود، از مادرش می خواهد که دختر را برای نوذر خواستگاری کند.
عیاری در سومین فیلمش رویارویی فرد در برابر سیستم را به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر میکشد. رویارویی و تقابلی که آنقدر تلخ و دردناک است که برادر را مقابل برادر قرار داده و خانه و خانواده را از هم میپاشاند. این شدت از صراحت و خلوص در تعریف قصهای منطبق بر واقعیات قشر فرودست جامعه کمنظیر است و عیاری مثل همیشه در مقام یک استاد واقعگرا، دغدغهمند و باهوش رنج مردمی فقیر در نزدیکترین فاصله به سرچشمههای ثروت جهان را بازنمایی میکند.
نقل است که در واپسین سالهای عمرِ «فدریکو فلینی» بزرگ، از او میپرسند :«درتمام عمرت فیلمهای زیادی دیدهای. اگر قرار است یک فیلم نام ببری، آن فیلم کدام است؟» و او پاسخ میدهد: «در یک جشنواره، فیلمی دیدم که وقتی تیتراژ پایانی اش آمد، باتعجب نگاه می کردم که چرا نام من در تیتراژ نیست». اشارهی فلینی به آنسوی آتش بود، همانطور که «عباس کیارستمی» روزگاری چنین گفته بود: «دوست داشتم آنسوی آتش فیلم من بود.»
30. بوتیک
- کارگردان: حمید نعمتالله
- نویسنده: حمید نعمتالله
- بازیگران: محمدرضا گلزار، گلشیفته فراهانی، رضا رویگری و حامد بهداد
- سال پخش: 1382
«بوتیک» اولین فیلم بلند حمید نعمتالله یکی از خاطرهانگیزترین و بهترین فیلم های دهه هشتاد ایرانی است. نعمتالله بوتیک را در سال 1382 و با حضور زوج جذاب محمدرضا گلزار و گلشیفته فراهانی جلوی دوربین برد. «بوتیک» برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر شد و گلشیفته فراهانی نیز موفق شد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره سه قاره از آن خود کند. همچنان و بعد از گذشت سالها بازیهای درخشان بازیگران فیلم تکرارنشدنی و منحصر به فرد جلوهگری میکند. خیلیها هنوز معتقدند گلزار بهترین بازی خود را در «بوتیک» انجام داده و حتی حضور کوتاه حامد بهداد نیز یکی از بهترین نقشآفرینیهای کارنامه بازیگری بهداد به حساب میآید. دیگر بازی درخشان فیلم نیز متعلق به افسانه چهرهآزاد است که در نقش زن فرعی فیلم خوش درخشیده و فراموشنشدنی از آب در آمده است.
قصه «بوتیک» به رابطه معصومانه و ساده اتی و جهانگیر میپردازد که آن چنان ناب و بیغش از کف خیابانهای تهران دهه هشتاد برخاسته که هنوز هم زنده و تپنده جلوه میکند. اتی (احترام) سهم خود را از خانه اجارهای که با دوستانش اجاره کرده نپرداخته و صاحب خانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر جوانی که در بوتیک کار میکند پول مورد نیاز اتی را فراهم میکند. اما اتی تصمیم میگیرد به خارج برود. سعی اتی برای تهیه کسری پولی که برای خارج رفتن نیاز دارد جهانگیر را در موقعیت خطیری قرار میدهد. عاشقانه اجتماعی و سیاه حمید نعمتالله آنقدر تلخ و گزنده از آب در میآید که برای همیشه شمایل زیبا و معصومانهی گلیشفته فراهانی را در نقش دختری ساده اما بلندپرواز و رویایی جاودانه میکند. نعمتالله بعدها و با ساخت آثاری چون «رگ خواب»، «آرایش غلیظ» و سریال «وضعیت سفید» بیش از پیش مهارت و توانایی خود در عرصه کارگردانی را به رخ کشید اما بوتیک در نهایت سادگی و ظاهر آماتورگونهاش کمامان طعم و حلاوتی دیگر در کارنامه پربار او دارد.
29. شب یلدا
- کارگردان: کیومرث پوراحمد
- نویسنده: کیومرث پوراحمد
- بازیگران: محمدرضا فروتن، الهام چرخنده، هیلدا هاشمپور، پرویندخت یزدانیان و مریم پوراحمد
- سال پخش: 1380
«شب یلدا» ساخته کیومرث پوراحمد محصول سال ۱۳۸۰ با بازی محمدرضا فروتن، هیلدا هاشمپور، الهام چرخنده و پرویندخت یزدانیان شاید بهترین فیلم کارنامه کیومرث پوراحمد باشد. فیلمی که پوراحمد با الهام از زندگی واقعی خودش ساخته و آن چنان پرشور و پر حس و حال از آب در آمده که میتوان آن را یکی از نابترین حدیث نفسهای سینمای ایران به حساب آورد. داستان فیلم به ماجرای حامد (با بازی محمدرضا فروتن) میپردازد که علیرغم علاقه بسیار به همسرش مهناز و فرزندش نازی، آنها را پس از ده سال زندگی مشترک به خارج از کشور میفرستد. بهانه مهناز برای سفر، آزادی بیشتر است، اما پس از خروج از کشور، رفتارهای مشکوکی از او سر میزند. دوستان حامد در خارج، به او اطلاع میدهند که مهناز با فردی به نام «آقای شریف» (از دوستان قدیمی حامد) در ارتباط است. حامد که از نظر روحی بسیار حساس شده، به همسرش بدگمان میشود و خود را در خانه حبس میکند. در این مدت، او بهطور اتفاقی و به صورت تلفنی، با زنی مطلقه به نام پریا آشنا میشود و به توصیه او به مرور گذشتهاش میپردازد.
«شب یلدا» از معدود آثار سینمای ایران است که موفق میشود در زمان و مکانی محدود به روایتی سینمایی و درگیرکننده دست یابد و در این میان بازی درخشان محمدرضا فروتن در نقش حامد، روایت گرم و گیرای فیلم را کامل میکند. فیلم پوراحمد بعد از نمایش عمومی مورد توجه و تحسین منتقدان قرار گرفت و تا همین حالا به عنوان بهترین فیلم کارنامه پربار او نام برده میشود. محمدرضا فروتن نیز بابت بازی چشمگیر خود موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مرد از جشن خانه سینما و جایزه حافظ از جشن دنیای تصویر شد.
28. روز واقعه
- کارگردان: شهرام اسدی
- نویسنده: بهرام بیضایی
- بازیگران: علیرضا شجاعنوری، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، مهدی فتحی و محمدعلی کشاورز
- سال پخش: 1373
مطلب مرتبط: نقد فیلم روز واقعه
همین اول کار میتوان درباره این حرف زد که طبق ادعای بهرام بیضایی- نویسنده فیلمنامه «روز واقعه»- فیلم نهایی بسیار از متن بیضایی دور بوده و اگر خود بیضایی فیلم را میساخت با فیلمی بسیار متفاوتتر و احتمالا- شاید هم نه!- درخشانتر مواجه بودیم. اما همین حالا نیز «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران در ژانر تاریخی و مذهبی به حساب میآید. فیلم هر ساله به نمایش در میآید و مواجهه چندباره با آن هیچگاه ملالآور و کهنه نمیشود. بخشی از سکانسهای فیلم نیز آنقدر ماهیتی نمادین و تعمیمپذیر یافتهاند که به صورت مستقل بارها و بارها مورد ارجاع قرار میگیرند.
شهرام اسدی «روز واقعه» را بر اساس فیلمنامهای از بهرام بیضاییِ بزرگ در سال 1373 ساخت. قصه درخشان فیلم به ماجرای جوانی مسیحی به نام عبدالله میپرداخت که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند.
بیان استعاری و شاعرانه «روز واقعه» با نوعی از در هم تنیدگی آیینی و مذهبی با واقعه عاشورا همراه شده و اثر را همچنان و در پس یک قضاوت تاریخی فیلمی قابلتامل و شریف نگاه میدارد. فیلم شهرام اسدی حضوری موفق در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر داشت و موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین موسیقی متن، بهترین فیلم دوم، بهترین چهرهپردازی و بهترین طراحی صحنه شد. جالب اینکه فیلم سیمرغ بهترین فیلمنامه را نگرفت و جایزه بهترین فیلمنامه در آن سال به رخشان بنیاعتماد برای فیلم «روسری آبی» تعلق گرفت.
27. پله آخر
- کارگردان: علی مصفا
- نویسنده: علی مصفا
- بازیگران: لیلا حاتمی، علی مصفا و علیرضا آقاخانی
- سال پخش: 1390
«پلهی آخر» محصول ۱۳۹۰، دومین ساخته بلند علی مصفا در مقام کارگردانی پس از فیلم کم سر و صدای «سیمای زنی در دوردست» است. طبق ادعای مصفا فیلم با هزینه شخصی خود وی ساخته شد و از این لحاظ میتوان آن را از معدود فیلم های مستقل در سینمای پس از انقلاب ایران به حساب آورد که میتوان آن را بدون تعارف در زمره بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران جای داد.
موفقیت «پله آخر» – مخصوصا استقبال منتقدان و مخاطبان جدیتر سینما از آن- مهر تاییدی بود بر ضرورت ادامه حیات و رشد سینمای روشنفکری ایران علیرغم تمام محدودیتها و تنگناهای مادی و فرهنگی. فیلم جدای از این موفق شد حتی در جشنواره فیلم فجر مورد توجه و ستایش قرار گرفته و جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن علی مصفا کند. «پله آخر» البته در چهل و هفتمین دوره جشنواره کارلووی واری نیز به نمایش درآمد و جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اصلی زن را برای زوج خانوادگی و هنری علی مصفا و لیلا حاتمی به ارمغان آورد. حضور در جشنوارههایی چون باتومی و کرالا نیز از دیگر حضورهای جشنوارهای مهم فیلم مصفا بود.
قصه «پله آخر» به ماجرای لیلی – با بازی لیلا حاتمی- که یک ستاره سینماست میپردازد. لیلی که به تازگی شوهرش را از دست داده سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خندهاش میگیرد و در دم از ادامه کار باز میماند. هیچکس نمیتواند دلیل خندههایش را حدس بزند. قصه و موقعیت کانونی فیلم بسیار یادآور بهترین فیلمهای غول سینمای هنری جهان اینگمار برگمان است. مواجهه با فیلم نیز خوشبختانه این پیشفرض ذهنی و توقع سینمایی را زایل نمیکند. «پله آخر» از معدود آثار موفق سینمای هنری و روشنفکری ایران در دهه نود شمسی محسوب میشود.
26. شبهای روشن
- کارگردان: فرزاد موتمن
- نویسنده: سعید عقیقی
- بازیگران: مهدی احمدی و هانیه توسلی
- سال پخش: 1381
«شبهای روشن» ساخته کالت و فراموشنشدنی فرزاد موتمن در سال 1382 همچنان یکی از خاطرهانگیزترین و معدود فیلم های عاشقانه تاریخ سینمای بعد از انقلاب ایران است. این فیلم محبوب که بسیاری از سینهفیلها بارها و بارها تماشایش کردهاند، بعد از «هفت پرده»، دومین فیلم بلند موتمن محسوب میشد و البته پرشی بلند برای فیلمسازی که بعدتر بارها و بارها مهارت و سواد سینماییاش را با آثار متنوعش به رخ میکشید.
فیلمنامه «شبهای روشن» را سعید عقیقی با برداشتی آزاد از داستان معروف «شبهای روشن» نوشته فئودور داستایوفسکی نوشته است. این شاید در نهایت سادگی یکی از بهترین اقتباسهای آزاد تاریخ سینمای ایران باشد. قصهی دو آدم تنها که چند شب آرام و روشن را با هم میگذرانند. مرد – با بازی بابک احمدی- که استادِ دانشگاه، سرخورده اجتماعی و مأیوسِ فلسفیست و انزوای خود را با تدریسِ ادبیات، مطالعه کتاب و پرسهزدن در خیابانها میگذراند، شبی متوجهِ دختری ساکبهدست میشود و به او کمک میکند تا از شرّ مزاحمتِ یک راننده ماشین رهایی یابد. از اینجا بینِ او و رؤیا نوعی دوستی شکل میگیرد. رؤیا بنا بر قولی که به عاشقِ خود، امیر، داده است، یکسال پس از آخرین ملاقات به وعدهگاه آمده و میخواهد چهار شب در محل و ساعتِ معین در انتظارِ امیر بماند. استاد به رؤیا پناه میدهد و به او کمک میکند تا امیر را پیدا کند. طی این چهار روز بین رؤیا و استادِ دانشگاه بهتدریج دلبستگی بهوجود میآید.
فیلم فرزاد موتمن موفق میشود به نحوی سینمایی، شاعرانه و موجز روایتِ چگونگیِ آشنایی، دلبستگی و جداییِ دو انسان را روایت کند و با وجود انواع و اقسام محدودیتها در سینمای ایران، عاشقانهای میان یک زن و مرد جدا از هم خلق کند که تنها در چند شب کوتاه به وصالی دیریاب و جاودانه میرسند. «شبهای روشن» یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران و البته یکی از مهمترین اقتباسهای سینمای ایران است. و نحوه کارگردانی تکنیکی و خویشتندار موتمن همچنان و بعد از گذر سالها چشمگیر و آموزنده است.
25. باغهای کندلوس
- کارگردان: ایرج کریمی
- نویسنده: ایرج کریمی
- بازیگران: محمدرضا فروتن، خزر معصومی، مسعود کرامتی
- سال پخش: 1383
«باغهای کندلوس» ساختهی زندهیاد ایرج کریمی یکی از معدود عاشقانههای به ثمر نشستهی سینمای ایران در اوایل دهه هشتاد خورشیدی است. سومین فیلم بلند کارنامه ایرج کریمی -که تا پیش از آنکه تبدیل به یک فیلمساز شود، منتقد و نویسندهی سینمایی خوشنام و معتبری بود- یکی از موفقترین آثار کارنامه گزیده و قابلقبول کریمی است. محمدرضا فروتن و خزر معصومی دو نقش اصلی فیلم و زوج عاشق قصه را ایفا میکنند و بازیگرانی چون مسعود کرامتی، رضا ناجی و بهناز جعفری در نقشهای فرعی فیلم حضور دارند.
داستان فیلم البته با سه شخصیت بیژن (اوژن سیروسی)، علی (احسان امانی) و سعید (مسعود کرامتی) آغاز میشود. این سه دوست سفری را به سمت شمال ایران و منطقهی کندلوس آغاز میکنند تا گور دوستانشان، کاوه (محمدرضا فروتن) و آبان (خزر معصومی) را بیابند. زوجی که بر اثر ابتلا به بیماری سرطان در فاصلهی کوتاهی پس از یکدیگر درگذشتهاند. این سفر بهانهای میشود تا این سه دوست در مسیر رسیدن به گور دوستانشان داستان عشق آنها، و سالهای زندگی پایانی آنها را مرور کنند.
سکانس عاشقان نماز خواندن آبان در حضور کاوه و التماس عاشقانهی کاوه به او یکی از بیادماندنیترین صحنههای فیلم و یکی از آَشنازداترین صحنههای تاریخ سینمای ایران از اقامهی نماز و در عین حال بازنمایی رابطهای عاشقانه و زمینیست.
24. هیچ
- کارگردان: کارگردانی عبدالرضا کاهانی
- نویسنده: کارگردانی عبدالرضا کاهانی و حسین مهکام
- بازیگران: مهدی هاشمی، باران کوثری، پانتهآ بهرام، احمد مهرانفر، نگار جواهریان، مهران احمدی، نیره فراهانی، مرضیه برومند و صابر ابر
- سال پخش: 1388
مردی که زیاد میخورد و همه اطرافیان خود را ناراضی کرده- چرا که بدنش مبتلا به عارضه کلیهسازی است!- به بهانه ازدواج با مادر خانواده وارد یک خانواده شلوغ و بیپول جنوب شهری میشود. خانواده تازه او سعی دارد با استفاده از ویژگی بدنی مرد و فروش کلیه به پول برسد و از این بابت مرد مورد تفقد و توجه خانوادهی تازهاش است… همین خلاصه کوتاه از قصه سبملیک و عجیب «هیچ» ما را به یاد یکی از گروتسکترین و بهترین فیلم های تاریخ ایرانی میاندازد. اثری که بعد از یک سانس نمایش در جشنواره فیلم فجر توقیف شد و بعدتر با جرح و تعدیل فراوان در سال 1389 به اکران عمومی درآمد.
هیچ به کارگردانی عبدالرضا کاهانی و نویسندگی مشترک کاهانی و حسین مهکام، چهارمین فیلم بلند کاهانی بعد از آثاری جون «آدم» «آنجا» و «بیست» به حساب میآید و یکی از جنجالیترین آثار مرد همواره جنجالی سینمای ایران. «هیچ» باعث به وجود آمدن قانون صدور مجوز اکران خارجی برای فیلمهای ایرانی شد و خود اولین فیلمی بود که نتوانست مجوز اکران در خارج از ایران را به دست آورد.
پرداخت نمادین و در عین حال واقعگرایانهی کاهانی از جامعهای گرسنه و نیازمند در دل خانوادهای از قشر محروم جامعه آنقدر گزنده و تلخ بود که به این زودی از حافظه مخاطب ایرانی فراموش نشود. فیلم همچنین از بازی بعد از مدتها درخشان مهدی هاشمی در اثری سینمایی و در نقش اصلی خود سود میجست. در کنار بازی چشمگیر هاشمی، بازی بازیگرانی چون مهران احمدی، مرضیه برومند و نگار جواهریان به یادماندنی از آب در آمده است.
23. به همین سادگی
- کارگردان: رضا میرکریمی
- نویسنده: رضا میرکریمی و شادمهر راستین
- بازیگران: هنگامه قاضیانی، مهران کاشانی و صفا آقاجانی
- سال پخش: 1386
پنجمین فیلم بلند رضا میرکریمی که فیلمنامه آن را میرکریمی همراه با شادمهر راستین نوشته بود، در سال 1386 ساخته شد و موفق شد در جشنواره فجر همان سال عنوان بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند. داستان «به همین سادگی» درباره سپری شدن یک روز زنی به نام طاهره است که دو فرزند پسر و دختر کوچک دارد. شوهر طاهره مهندس ساختمان سرشلوغ است که توجه چندانی به همسرش ندارد و طاهره از این بابت احساس تنهایی میکند. از طرفی طاهره با مشکلاتی از جانب فرزندانش مواجه است که او را عصبی کرده. او که از خانوادهای عشایری است دلش سخت هوای روستایشان را کرده اما در حال حاضر زنی افسرده و خموده است که تنها دلخوشیاش در خاطرات محبوس شده است. او سعی دارد برای مدتی خانوادهاش را ترک کند و با برادرش به ولایتشان برود اما شرایط برای او طور دیگری رقم میخورد.
قصه مینیمال و ظریف فیلم «به همین سادگی» با کارگردانی خوب میرکریمی به نتیجه میرسد و برای اولین بار قصه زنی ایرانی با تمام دلمشغولیها و دغدغههای خاص او بر پرده نقرهای سینمای ایران جان میگیرد. زنی که حالا فارغ از مسائل کلیشهای زنان در قاب سینمای ایران، با مسئلهای شخصی و درونی مواجه است که شوربختانه مبتلا به بسیاری از زنان به حاشیه رانده جامعه ایرانی روزگار خود است. حضور «هنگامه قاضیانی» در نقش اصلی فیلم درخشان است و نقشی حیاتی در به ثمر نشستن کاراکتر دیریاب و عمیق «طاهره» دارد. فیلم موفق شد به جز جایزه بهترین فیلم جشنواره فجر، در پنج رشته دیگر (بهترین بازیگر نقش زن، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه) سیمرغ را از آن خود کند تا به عنوان یکی از موفقترین آثار کارنامه رضا میرکریمی در سیاهه بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران جا خوش کند.
22. مادیان
- کارگردان: علی ژکان
- نویسنده: علی ژکان
- بازیگران: سوسن تسلیمی، حسین محجوب، فیروز بهجت محمدی و عطاءالله زاهد
- سال پخش: 1364
«مادیان» اولین فیلم بلند علی ژکان است و شاید از بابتی مهمترین و تحسینشدهترین فیلم کارنامه نه چندان طویل او. ژکان «مادیان» را در سال 1364 و با شرکت بازیگران توانایی چون سوسن تسلیمی، حسین محجوب، فیروز بهجت محمدی و عطاءالله زاهد جلوی دوربین برد. ژکان که به نحوی شورآفرین کارش در سینما را از سال ۱۳۴۵ و به عنوان سیاهیلشکر شروع کرد در سال ۱۳۴۷ دوره بازیگری را در گروه هنر ملی وزارت فرهنگ و هنر گذراند و سپس به بازی در تئاتر روی آورد. فعالیت سینمایی حرفهای او نیز در سال ۱۳۵۱ و با بازی در فیلم جاده آغاز شد. او که خود نویسندگی آثارش را نیز عهدهدار است پیش از ساخت «مادیان»، نگارش فیلمنامه «چوپانان کویر» به کارگردانی حسین محجوب را نیز در کارنامه داشت.
برای رضوانه خبر می آورند که گلبوته، دخترش، صاحب فرزندی شده است. رضوانه سوار بر مادیان به اتفاق رحمت، برادرش به طرف روستای محل سکونت دختر می رود و در طول راه سرگذشت خود را در ذهن مرور میکند. این خط اصلی قصه «مادیان» را سامان میبخشد که ساختار روایی آن در سینمای آن روزگار ایران، خود بدیع و جالب توجه جلوه میکند. از نکات جذاب فیلم نیز میتوان به حضور زوج توانا و چشمگیر حسین محجوب و سوسن تسلیمی در دو نقش اصلی فیلم اشاره کرد. «مادیان» در جشنواره فجر سال 64 نیز مورد بیمهری داوران قرار گرفت و در حالی که بازی تسلیمی به طرز بیسابقهای از چشم داوران دور ماند – چرا که اساسا در آن سال جشنواره هیچ بازیگر زنی را شایسته دریافت جایزه تشخیص نداد!-، فیلم تنها در بخش بهترین موسیقی متن موفق به دریافت سیمرغ بلورین شد، جایزهای که به «شریف لطفی» رسید تا او نیز در قامت «مادیان» با مهمترین فعالیتش در عرصه موسیقی فیلم به زیبایی بدرخشد.
21. سرخپوست
- کارگردان: نیما جاویدی
- نویسنده: نیما جاویدی
- بازیگران: نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، آتیلا پسیانی، ستاره پسیانی، حبیب رضایی و مانی حقیقی
- سال پخش: 1397
«سرخپوست» به کارگردانی و نویسندگی نیما جاویدی و تهیهکنندگی مجید مطلبی محصول سال ۱۳۹۷ است. این درام عاشقانه و معمایی برای نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و پس از نامزدی در ۸ رشته این جشنواره، توانست جایزه ویژه هیئت داوران را به خود اختصاص دهد. این فیلم همچنین با تحسین فراوان منتقدان- پیش و بیش از همه مسعود فراستی- مواجه شد و موفق شد در اکران نیز نظر تماشاگران را به خود جلب کند.
قصه «سرخپوست» در دهه 40 خورشیدی میگذرد. یک زندان قدیمی، به دلیل مجاورت با فرودگاهِ در حال توسعه شهر، در حال تخلیه است. سرگرد نعمت جاهد – با بازی نوید محمدزاده- رئیس زندان، به همراه مأمورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدید هستند و قرار است خود سرگرد به همراه افرادش تا عصر از زندان بروند. سرهنگ مدبر که مافوق جاهد است، به نزد او در زندان میرود و میگوید که جاهد ترفیع گرفته و قرار است جانشین خود او شود. جاهد که از شنیدن این خبر خوشحال است، طی یک تماس تلفنی متوجه میشود که یکی از زندانیان به نام احمد -ملقب به سرخپوست- همراه با دیگر زندانیان نیست و ظاهرا از زندان گریخته است. تحقیقات بعدی، جاهد را مطمئن میسازد که سرخپوست جایی در خود زندان پنهان شده است. در ادامه جستجوی جاهد برای یافتن سرخپوست با رابطه احساسی او با مددکار زندان – با بازی پریناز ایزدیار- همراه شده و قصه فیلم را به پیش میبرد.
با «سرخپوست»، نیما جاویدی که پیشتر اولین فیلمش را با نام «ملبورن» ساخته بود، گامی بلند در جهت تبدیل شدن به یک فیلمساز درخور برمیدارد و بازی متفاوت نوید محمدزاده نیز بار دیگر پتانسیل بالای او برای تبدیل شدن به بازیگری شش دانگ را به رخ میکشد. موسیقی و طراحی صحنهی چشمگیر «سرخپوست» نیز از دیگر نکات تحسینشده فیلم به حساب میآیند.
20. دندان مار
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- نویسنده: مسعود کیمیایی
- بازیگران: رضا خندان، گلچهره سجادیه، احمد نجفی، فریبا کوثری، جلال مقدم، فرامرز صدیقی و شاهد احمدلو
- سال پخش: 1368
«دندان مار» ساختهی یکی از مهمترین شمایل تاریخ سینمای ایران یعنی مسعود کیمیایی، همواره در میان بهترین آثار بعد از انقلاب کیمیایی جای گرفته است. این فیلم را خالق گوزنها در سال 1368 و در آخرین سال جنگ تحمیلی ایران و عراق و با گوشهچشمی به تاثیرات جنگ بر جامعه ایرانی جلوی دوربین برد. «دندان مار» در همان سالها مورد توجه و تحسین منتقدان قرار گرفت و حتی موفق شد جایزه ویژه جشنواره فیلم برلین را به دست آورد. کیمیایی برای ساخت این فیلم نامزد جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین در سال ۱۹۹۱ نیز شد.
رضا- با بازی فرامرز صدیقی- کارگر چاپ خانه، پس از فوت مادرش یادگاریهای مادر و پلاک برادر گمشدهاش را بر میدارد و در مسافرخانهای ساکن میشود. هم اتاق او جوان جنوبی جنگزدهای است به نام احمد که نقش او را شاهد احمدلو ایفا میکند. بین رضا و احمد رابطهای صمیمانهای برقرار میشود اما وقتی رضا در ساک دستی خود یادگاریهای مادر را نمیبیند به احمد مشکوک میشود. احمد رضا را متقاعد میسازد که برای پیدا کردن یادگاریهای مادر باید سراغ کس دیگری را بگیرند.
در کنار فرامرز صدیقی و شاهد احمدلو، «دندان مار» از حضور بازیگران دیگری چون رضا خندان، گلچهره سجادیه، احمد نجفی، فریبا کوثری و جلال مقدم نیز سود میبرد. فیلم کیمیایی یکی تأثیرگذارترین تصویرهای اجتماعی سینمای ایران در دهه شصت است که به بهترین شکلی عناصر سبکی سینمای کیمیایی را متاثر از دوران خود باز آفرینی کرده است. «دندان مار» به خوبی تهران دهه ۶۰ را – شاید بهتر از فیلم دیگری- در زمان جنگ عراق و ایران روایت میکند. این فیلم جدا از موفقیت در برلین، در جشنواره مونترال و شیکاگو نیز به نمایش در آمد و با استقبال منتقدان و تماشاگران خارجی همراه شد.
19. زیر پوست شهر
- کارگردان: رخشان بنیاعتماد
- نویسنده: رخشان بنیاعتماد
- بازیگران: گلاب آدینه، محمدرضا فروتن، باران کوثری، محسن قاضی مرادی، حمیرا ریاضی و مهراوه شریفینیا
- سال پخش: 1379
«زیر پوست شهر» به عنوان نهمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه رخشان بنیاعتماد در سال 1379 ساخته شد. فیلمی در اوج بحرانها و شور و بلوای سالهای اصلاحات سیاسی در کشور و تب و تاب حاصل از آن دوران.
طوبی – با بازی گلاب آدینه- زن کارگری که زندگی فقیرانهای دارد، برخلاف عقیده شوهرش محمود و پسر بزرگش عباس – با بازی محمدرضا فروتن- دوست دارد در همان خانه محقرش زندگی کند. پسر کوچکترش علی، که به مادرش سواد میآموزد در بحبوحه انتخابات مجلس ششم، به مسائل سیاسی کشورش علاقهمند است و در فعالیتهای انتخاباتی شرکت دارد و هر از گاهی پایش به کلانتری کشیده میشود. عباس که رؤیای سفر به ژاپن را در سر دارد و در یک کارگاه پوشاک کار میکند، دل در گروی عشق دختری دارد و دختر بزرگتر خانواده که حامله است، پس از کتک خوردن از شوهرش با دختر کوچکش به خانه مادرش برمیگردد. جهان روایی «زیر پوست شهر» بر این بستر تیره و تار اجتماعی و دردآشنا شکل میگیرد. رخشان بنیاعتماد اما موفق میشود در این اثر بیادماندنی کارنامه پربار خود، بدون اینکه در دام ژورنالیستی شدن غیرهنرمندانه یا سانتیمانتالیسم سبک بیفتد، اثر گزنده و شناسنامهدار خود را خلق کند. اتفاقی که بعدها در سینمای اجتماعی ایران- از جمله در خود آثار بنیاعتماد- هرگز به این قدرت و درخشش تکرار نشد.
از نکات جذاب و درخشان «زیر پوست شهر» بازی چشمگیران بازیگران آن، مخصوصا محمدرضا فروتن و گلاب آدینه است. «زیر پوست شهر» همچنین موفق شد در چهارمین جشن خانه سینما در 5 رشته بهترین کارگردانی، بهترین ضداگذاری، بهترین چهرهپردازی، بهترین بازیگر نقش اول زن و همینطور بهترین عنوانبندی برنده تندیس خانه سینما شود. فیلم همچنین در جشنواره بین المللی کارلوواری و مسکو نیز خوش درخشید.
18. سرب
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- نویسنده: مسعود کیمیایی
- بازیگران: هادی اسلامی، جلال مقدم، فریماه فرجامی، امین تارخ، جمشید مشایخی، فتحعلی اویسی و پولاد کیمیایی
- سال پخش: 1367
در تهران سالهای ۱۳۳۰ یک زوج جوان یهودی به نامهای دانیال – با بازی امین تارخ- و مونس- با بازی فریماه فرجامی- همچون بسیاری دیگر از یهودیان خواهان عزیمت به سرزمین موعود هستند. اما از آنجایی که عمویشان یعقوب مخالف صهیونیسم است با مخالفت سازمان هاگانا که یک گروه بسیج کننده یهودیان است مواجه میشوند. چندی بعد یعقوب به دست فردی که عضو سازمان است کشته میشود و پلیس میرزا محسن، همسایه یعقوب را که فردی متدین بوده و برای کمک به او آمده است را به جرم قتل دستگیر و روانه زندان میکند. دانیال و مونس که از هویت قاتل آگاه هستند برای نجات جان خود مجبور به فرار و زندگی مخفیانه شده و درصددند تا هر طور شده از کشور خارج شوند. در این میان اما نوری- با بازی هادی اسلامی- برادر میرزا محسن برای اثبات بیگناهی برادر خود به دنبال آنان است تا در دادگاه به بیگناهی برادر او شهادت دهند.
«سرب» در کنار «دندان مار» از موفقترین آثار بعد از انقلاب کارنامه پربار مسعود کیمیایی به حساب میآید. یک درام تاریخی گنگستری تمامعیار که مشابهاش را در تاریخ سینمای ایران با این میزان از کیفیت و خلوص سراغ نداریم. بازی درخشان هادی اسلامی در نقش قهرمان فیلم و حضور بیادماندنی امین تارخ و فریماه فرجامی در نقش زوج جوان فیلم حالا دیگر از فصلهای فراموشنشدنی تاریخ سینمای ایران است. موسیقی درجه یک گیتی پاشایی نیز حال و هوایی منحصر به فرد به فیلم کیمیایی داده تا حالا و پس از گذر سالها – با وجود کممهری منتقدان در سالهای گذشته- «سرب» بیش از گذشته قدر دیده و قدر دانسته شود. فیلم کیمیایی در هفتمین جشنواره فیلم فجر در هفت رشته نامزد دریافت جایزه بود اما در کمال تعجب تنها در رشته بهترین فیلمبرداری و بهترین چهرهپردازی موفق به دریافت جایزه شد و در رشته بهترین فیلم و بهترین کارگردانی حتی نامزد دریافت جایزه نیز نشد!
17. مهمان مامان
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی و حسن پورشیرازی
- سال پخش: 1382
«مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی و به عنوان هجدهمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه او در سال ۱۳۸۲ ساخته شد. این فیلم شیرین و خوشساخت که بر اساس قصه مهمان مامان نوشته هوشنگ مرادی کرمانی و توسط سیما فیلم تولید شد با استقبال بالای منتقدان و تماشاگران عام و خاص سینما همراه شد.
عفت، مادر یک خانواده جنوب شهری- با بازی گلاب آدینه- باخبر می شود که خواهرزادهاش به همراه نوعروس خود قرار است به میهمانی نزد او بیایند، مادر برای این که حفظ آبرو کند، دستپاچه و نگران است و تلاش زیادی برای آماده کردن وضعیت ظاهری خانه دارد. در این میان شوهر سربه هوا و بیخیال زن – با بازی شیرین حسن پورشیرازی- بر نگرانی مادر میافزاید اما جمع همسایگان و دوستان عفت او را کمک میکنند تا به هر نحوی که شده حفظ آبرو کرده و از میهمانان جوان خود پذیرایی کنند.
داریوش مهرجویی که پیش از این نیز بارها ثابت کرده بود که چقدر جامعه و فرهنگ ایرانی را خوب میشناسد با پرداخت قوی قصهای از هوشنگ مرادی کرمانی یادگاری دلچسب خود به سینمای ایران را به دوستداران فرهنگ و سینمای ایران پیشکش میکند. فیلم آنقدر گرم و شیرین و دلچسب است که تماشای چندباره آن چیزی از حلاوت و شادابی آن کم نمیکند. فیلم داریوش مهرجویی که در ده رشته جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بود، موفق شد جایزه اصلی بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند.
16. طعم گیلاس
- کارگردان: عباس کیارستمی
- نویسنده: عباس کیارستمی
- بازیگران: همایون ارشادی
- سال پخش: 1376
عباس کیارستمی یکی از نابترین شمایل تاریخ سینمای جهان، «طعم گیلاس» را به به عنوان نهمین فیلم بلند سینمایی در کارنامه درخشان خود در سال ۱۳۷۶ جلوی دوربین برد. این فیلم برای کیارستمی جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را در سال 1997 به بار آورد تا بیش از همیشه نام کیارستمی در سطح سینمای جهان طنینانداز شود. این جایزه همچنان یکی از مهمترین جوایز تاریخ سینما و هنر ایران محسوب میشود.
داستان «طعم گیلاس» درباره آقای بدیعی -با بازی همایون ارشادی- است که که قصد خودکشی دارد و قبرش را در کنار درختی کنده است. او میخواهد قرصهای خوابش را یک جا بخورد و شب در این قبر بخوابد. بدیعی دنبال کسی است که پس از مرگش، صبح فردا روی جسد او خاک بریزد. او در مسیری که برای یافتن چنین شخصی پیش میگیرد با افراد مختلفی مانند یک سرباز، طلبهای افغان و مردی که کارگر موزه تاریخ طبیعی است روبهرو میشود.
مثل همیشه کیارستمی حتی وقتی قصد دارد فیلمی درباره مرگ و خودکشی بسازد، اثرش رسالهای پرشور در باب زندگی و ارزش زیستن از آب درمیآید. اثری که تا همیشه در لیست بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهان باقی میماند و پایان سینمایی و خلاقانهی آن به این راحتی فراموش نمیشود. کیارستمی خود بعد درباره شاید مهمترین فیلم کارنامهاش این گونه سخن گفت: « تفاوت و شباهت کار ما کارگردانها با روانشناسان در این است که کارگردان، در سطح جامعه معضلات را میبیند و نقطه درد را نشان میدهد ولی همانجا رها میکند و از اینجا بهبعد، حیطه او نیست. این جامعه روانپزشکی است که پس از تشخیص، به درمان درد هم میپردازد.»
طعم گیلاس به جز موفقیت تاریخی در کن، در انجمن منتقدان فیلم بوستون، انجمن منتقدان فیلم آرژانتین، جامعه ملی منتقدان فیلم، جشنواره بین المللی استانبول و … مورد تحسین و تمجید قرار گرفت.
15. آب باد خاک
- کارگردان: امیر نادری
- نویسنده: امیر نادری
- بازیگران: مجید نیرومند
- سال پخش: 1367
«آب باد خاک» درست بعد از ساخت «دونده» و به عنوان یازدهمین فیلم بلند امیر نادری در سال 1364 جلوی دوربین رضا پاکزاد رفت. این فیلم آخرین فیلم نادری در ایران بود که پس از سه سال توقیف بالاخره در سال 1367 در سینما عصرجدید به اکران عمومی درآمد و با بازخورد مثبت منتقدان همراه شد.
«آب باد خاک» درباره نوجواني – با بازی دوباره مجید نیرومند- است که در پي يافتن پدر و مادر و اقوامش به زادگاه خود كه بياباني است خشك و بي آب و علف است باز ميگردد. او موقعي مي رسد كه مردم دسته دسته از باد و خاك و بي آبي مي گريزند. پدر و مادر نوجوان نيز خانه و كاشانه را رها كرده گريخته اند. پسرك موقعي كه از يافتن پدر و مادر خود و كوچ بي پايان اهالي زادگاهش خسته شده، كلنگ به دست مي گيرد و زمين را ميكند، آنقدر كه دريايي از آب فوران مي كند.
در «آب باد خاک» بیانمندی فلسفی و جهانبینی منحصر به فرد نادری به گویاترین شکل و بالندهترین فرم ممکن به منصه ظهور میرسد. هنر والای نادری در کار با نابازیگران و استفاده از محیط و جغرافیای بکر جنوب ایران اثر او را آنچنان یگانه و امضادار به ثبت میرساند که تا زمانی که در جهان اثری از سینما و تصویرگری برجاست، نام و امضای نادری پای بهترین فیلمهای عمرش جاودان و نازدودنیست. «آب باد خاک» که در ده ها جشنواره بین المللی مورد توجه و تشویق قرار گرفت موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت فرانسه نیز شد.
14. شیر سنگی
- کارگردان: مسعود جعفری جوزانی
- نویسنده: مسعود جعفری جوزانی
- بازیگران: علی نصیریان، عزتالله انتظامی، ولیالله شیراندامی، علیرضا شجاعنوری، اصغر همت و حمید جبلی
- سال پخش: 1365
«شیر سنگی» به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی مسعود جعفری جوزانی محصول سال 1365 است که به عنوان دومین فیلم جوزانی اثری بلندپروازانه و تحسینبرانگیز از آب درآمد. این فیلم که در قالب قصه تاریخی خود به تقابل سنت و مدرنیته در جامعه ایرانی میپرداخت، دیدی پیشرو و هنرمندانه به مسئلهی استعمار در ایران و تعارضات داخلی حاصل از آن داشت.
قصه «شیر سنگی» از قتل مشکوک یک سرباز انگلیسی در کنار لولههای نفت مناطق بختیارینشین شروع میشود و با انگشت اتهام بسوی «کوهیار» فرزند سرکرده طایفه که چادرنشین و گلهدار هستند ادامه مییابد. به اصرار انگلیسیها و با پا درمیانی خان قلعه نشین، کشمکش برای جلب او ادامه پیدا میکند. کوهیار خود را معرفی کرده و دستگیر میشود. هنگام نجات کوهیار توسط علی یار و هم رزمانش جنگی مسلحانه بین بختیاریها و قشون دولتی درمیگیرد که ادامه داستان حماسی و پرشور فیلم را شکل میبخشد.
از نکات چشمگیر فیلم جوزانی میتوان به فیلمبرداری هنرمندانه محمود کلاری اشاره کرد که نقش قابل اعتنایی در به ثمر نشستن لحن حماسی و شاعرانه فیلم دارد. مجموعه بازیگران «شیر سنگی» نیز که جمعی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما و تئاتر ایران هستند همگی درخشان و به یادماندنیاند. بهویژه زوج عزتالله انتظامی و علی نصیریان که شاید همراه با «گاو» داریوش مهرجوییی این موفقترین نقشآفرینی آنها در مجموعه همکاریهایشان با هم به حساب آید. موسیقی «فریدون شهبازیان» نیز دیگر قطعه پازل حماسی «شیر سنگی» را کامل میکند تا در نهایت فیلم جوزانی به یک بیانمندی محکم و قوی و در عین حال کمیاب در تاریخ سینمای حماسی ایران نائل شود. «شیر سنگی» را میتوان بهترین فیلم کارنامه مسعود جعفری جوزانی نیز به حساب آورد. این فیلم در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در کنار تعدادی از فیلم های شاخص ایرانی از جمله؛ ناخدا خورشید، خانه دوست کجاست؟، تیغ و ابریشم و اجارهنشینها به چشم آمده و جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و جایزه سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری از پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر را نیز دریافت کرد.
13. دونده
- کارگردان: امیر نادری
- نویسنده: امیر نادری و بهروز غریب پور
- بازیگران: مجید نیرومند
- سال پخش: 1363
«دونده» بهکارگردانی امیر نادری و نویسندگی مشترک نادری و بهروز غریب پور را میتوان شاهکار کارنامه پربار فیلمساز مولف سینمای ایران، امیر نادری دانست. این فیلم درخشان و فراموشنشدنی که محصول سال ۱۳۶۳ است به نوعی اولین فیلم ایرانیِ ساختهشده پس از انقلاب ۱۳۵۷ است که توانست توجه جهانیان را دوباره به سینمای ایران جلب کند.
امیرو – با بازی مجید نیرومند- نوجوان تنهایی است که رؤیایش سفر به آن سوی خلیج فارس و آزادی است. او بطریهای خالی، قوطی و چیزهایی از این دست را از میان زبالهها جمع میکند و میفروشد و با واکسزدن کفش خارجیهای مقیم آبادان روزگار میگذراند. امیرو کمکم به کلاس درس شبانه میرود و الفبا را یاد میگیرد تا پلات اصلی فیلم «دونده» این گونه شکل بگیرد.
«دونده» در جشنوارههای جهانی مورد توجه قرار گرفت. جایزه بالن طلایی جشنواره سهقاره نانت، جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلم سنگاپور و جایزه ویژه هیئتداوران جشنواره بینالمللی فیلم کودکان سینه جونیور بخشی از جوایزیست که به فیلم نادری اهدا شد. بدین ترتیب امیر نادری که خود از سابقهداران مهم در جریان موج نوی سینمای ایران پیش از انقلاب بود، نقشی اساسی در شناسایی دوباره سینمای ایران بعد از یک رخوت چندین ساله داشت. «دونده» و دیگر فیلمهای او همچنان در فهرست مهمترین و بهترین فیلم های نه تنها تاریخ ایرانی بلکه تاریخ سینمای جهان حضور دارند. نادری بارها توسط جشنوارههای مهم فیلم جهان مورد تجلیل و بزرگداشت قرار گرفته است.
12. ای ایران
- کارگردان: ناصر تقوایی
- نویسنده: ناصر تقوایی
- بازیگران: اکبر عبدی، حسین سرشار، حمید جبلی، غلامحسین نقشینه و محمد ورشوچی
- سال پخش: 1368
«ای ایران» ساخته و پرداختهی ناصر تقوایی بزرگ یکی از درخشانترین فیلم های ایرانی است که در بستر فضایی روستایی، مسائل و تناقضات تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را به نمایش میگذارد. این فیلم که در سال ۱۳۶۸ به نمایش درآمد از حضور بازیگرانی تکرارنشدنی چون اکبر عبدی، حمید جبلی، غلامحسین نقشینه، محمد ورشوچی و حسین سرشار بهره میبرد.
قصه «ای ایران» به ماجراهای حین انقلاب ۵۷ بازمیگردد. در بحبوحهي انقلاب گروهبان مكوندي – با بازی فوقالعادهی اکبر عبدی- به ماسوله ميرود و با رفتار سختگیرانه و ظالمانه خود مردم را آزار ميدهد. او حتی براي آنكه منطقهي تحت نفوذش از شهرهاي ديگر كم نياورد حكومت نظامي اعلام ميكند! در این میان كسبهي بازار، معلمها و دانش آموزان مدرسه با او مقابله مي كنند.
«ای ایران» در حالی که مورد بیمهری کامل جشنواره فیلم فجر قرار گرفت و بازی درخشان اکبر عبدی در نقش گروهبان مکوندی قدر دانسته نشد، سال به سال و در یک قضاوت تاریخی بیش از پیش تحسین شد و عیار واقعی خود را بر همگان آشکار ساخت. از نکات به یادماندنی و دریغانگیز فیلم بازی مرحوم حسین سرشار در نقش معلم فیلم است که پرسونای پرشور و در عین حال موقر و نجیب او را برای همیشه در سینمای ایران ماندگار کرد. موسیقی زیبای ناصر چشمآذر و فیلمبرداری مثل همیشه به قاعدهی محمود کلاری از دیگر نکات تحسینبرانگیز فیلم است.
11. اجاره نشینها
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: عزتالله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی و رضا رویگری
- سال پخش: 1365
«اجارهنشینها» به کارگردانی و نویسندگی داریوش مهرجویی و محصول سال ۱۳۶۵ را بنا بر رای چندباره منتقدین و نویسندگان سینمایی میتوان بهترین فیلم کمدی تاریخ سینمای ایران به حساب آورد. این فیلم خوشساخت و پرشور در سال ۱۳۶۶ به نمایش عمومی درآمد و به پرفروشترین فیلم آن سال تبدیل شد و از همان سالها تا به امروز در نظرسنجیهای سالانه ماهنامه فیلم همواره در بین فیلم های برتر تاریخ سینمای ایران جای داشته است.
یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران که مالکش درگذشته، بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالکِ درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاکِ محلی ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا (مباشر مالک درگذشته با بازی درخشان عزت الله انتظامی) نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را میدهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و این امکان تفاهم بر سر چگونگی تأمین هزینههای تعمیرات را از بین میبرد.
«اجارهنشینها» جدای از وجوه کمیک درخشانش یکی از فیلم های اجتماعی ایرانی نیز به حساب میآید که با رویکردی دغدغهمند و به دور از شعارها و ژستهای ژورنالیستی روایتگر دورانی از جامعه ایرانی در یک کلانشهر دیوانهوار است.
«اجارهنشینها» در حالی که نامزد دریافت هفت سیمرغ از جشنواره پنجمین جشنواره فیلم فجر بود تنها در بخش بهترین صدابرداری لایق دریاقت سیمرغ بلورین فجر شناخته شد!
10. سگ کشی
- کارگردان: بهرام بیضایی
- نویسنده: بهرام بیضایی
- بازیگران: مژده شمسایی، مجید مظفری، میترا حجار، رضا کیانیان، داریوش ارجمند، احمد نجفی، حسن پورشیرازی
- سال پخش: ۱۳۸۰
«سگکُشی» ساختهی بهرام بیضایی بزرگ در فاصله سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ جلوی دوربین رفت و سالِ ۱۳۸۰ به نمایش عمومی رسید و توانست لقب پرفروشترین فیلم سال را نیز از آن خود کند. «سگکشی» که بعد از چیزی حدود ده سال سکوت سینمایی به عنوان دوازدهمین فیلمِ بلند سینمایی بهرام بیضایی کلید خورد از حضور تیم بازیگری درخشانی با شرکت مژده شمسایی، مجید مظفری، داریوش ارجمند، جمشید لایق، عنایت بخشی، فردوس کاویانی، مهتاب نصیرپور و میترا حجار و … سود میجست.
ماجرای «سگکشی» از اواخرِ پاییزِ ۱۳۶۷ تا اندکی پس از آن – کمابیش یک سال – در تهران و باغستان میگذرد. یک نویسنده ایرانی به نامِ گلرخ کمالی – با بازی مژده شمسایی- که سالِ گذشته شوهرش را به حال قهر و به گمان رابطهای میان او و منشی شرکتش ترک کرده بوده، با پایان جنگ به تهران برمیگردد و شوهرش، ناصر معاصر، را میبیند که ورشکسته شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه میشود که شریکِ ناصر، جواد مقدّم، با صحنهسازی تمامِ سرمایه شرکت را برداشته و بهطور غیرقانونی از مرز خارج شده و ناصر مانده با همه بدهیهای شرکت و فشارهای طلبکاران. گلرخ تصمیم میگیرد که در جبران بدگمانیِ بیجایش، حالا به نجات شوهرش بشتابد و با کوشش برای خریدِ چکها و اثبات بیگناهی او و گرفتن رضایت شاکیان از شوهرش، برای آزادیش از زندان بکوشد.
خط داستانی جذاب و پرکشش فیلم همراه با کارگردانی محکم و درخشان بیضایی یک نئونوآر درجهیک را سامان میبخشد که همچنان و از پس سالهای دراز فیلمی مشابه به گرد پایش نمیرسد. نکته جذاب دیگر در مورد «سگکشی» فروش بالای فیلم در اکران عمومی بود تا بار دیگر ثابت شود مخاطب سینمای ایران در صورت وجود فیلم خوب به قدر کفایت سره را از ناسره تشخیص میدهد. فیلم در جشنواره فیلم فجر نیز در سیزده رشته مختلف نامزد دریافت جایزه شد و در حالی که جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به آثار دیگر تعلق گرفت، شش سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر مکمل مرد، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم محبوب بیضایی رسید. مژده شمسایی نیز موفق به دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
9. کلوزآپ
- کارگردان: عباس کیارستمی
- نویسنده: عباس کیارستمی
- بازیگران: حسین سبزیان، حسن فرازمند، هوشنگ شماعی، ابوالفضل آهن خواه، مهرداد آهن خواه، نیر محسنی زنوزی، محسن مخملباف، عباس کیارستمی
- سال پخش: ۱۳۶۸
«کلوزآپ» به نویسندگی و کارگردانی عباس کیارستمی شاید پیش و بیش از هر فیلمی برای اولین بار استایل و سبک کاری منحصر به فرد کیارستمی را به سینمادوستان و منتقدان جهانی شناساند. این فیلم که به عنوان ششمین فیلم بلند داستانی در کارنامه کیارستمی به چشم میخورد در سال ۱۳۶۸ ساخته شد و توانست به عنوان نمونه موفق و کمنظیری از سینمای واقعگرا و مستندگونه تبدیل شود. این فیلم خط داستانی مشخصی را براساس واقعیت دنبال میکند اما در عین حال به کیفیتی چنان شاعرانه و مینیمال نزدیک میشود که در آینده جریانی خاص را در تاریخ سینما به وجود میآورد. فیلم کلوز آپ را میتوان یکی از بهترین فیلم های ایرانی خواند.
- مطلبی که باید بخوانید (کلیک کنید): معرفی بهترین فیلم های کیارستمی
«کلوزآپ» روایتگر داستان مردی به نام حسین سبزیان است که به دلیل شباهت زیادش به محسن مخملباف – کارگردان معروف سینمای ایران در دهه شصت- خود را به جای او جا میزند و از این راه با ادعای ساخت فیلم به حریم یک خانواده را پیدا میکند. این خط داستانی کنایهزن و پرکنتراست بیش از هر جیز مجالی به کیارستمی میدهد تا بر مرز باریک واقعیت و خیال و این نسبیت سینمایی انگشت بگذارد و روایت شاعرانه خود از این تضاد انسانی را به تصویر بکشد.
فیلم کیارستمی در سال ۱۹۹۰ در ایران و در۱۹۹۱ در فرانسه و کانادا به اکران عمومی درآمد و بعدتر در سال ۱۹۹۹ نیز در آمریکا نمایش داده شد. کلوزآپ همچنین در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ در جشنواره بینالمللی فیلم روتردام، جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی، جشنواره فیلم پوسان، جشنواره بینالمللی فیلم ریکیاویک، جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری، جشنواره بینالمللی فیلم زردآلوی طلایی ایروان، جشنواره بینالمللی فیلم دیدار، جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای، جشنواره بینالمللی فیلم خیخون، جشنواره بینالمللی فیلم برلین و جشنواره لوکارنو به نمایش درآمد تا در عمل تبدیل به آن نوع از فیلمها شود که سالها بعد از نمایش اولیه خود به حیات هنری خود ادامه میدهند. «کلوزآپ» همچنین در سال ۲۰۱۷ در بخش نمایشهای ویژه شصت و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین بار دیگر به روی پرده رفت.
8. باشو غریبه کوچک
- کارگردان: بهرام بیضایی
- نویسنده: بهرام بیضایی
- بازیگران: سوسن تسلیمی، عدنان عفراویان، پرویز پورحسینی، فرّخلقا هوشمند، اکبر دودکار و رضا هوشمند
- سال پخش: 1368
«باشو غریبهی کوچک» به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی در میانهی سالهای جنگ دفاعی ایران علیه عراق و در سالِ ۱۳۶۴ ساخته شد. این فیلم که چند سالی در محاق توقیف بود بالاخره برای نخستین بار در ۲۳ بهمن ۱۳۶۸ به نمایش عمومی درآمد.
در یکی از بمبارانهای جنوب ایران در جریان جنگ ایران و عراق پسرکی به نام «باشو»، که ویرانی خانه و خانواده خود را به چشم دیده، خود را به پشتِ کامیونی میاندازد و در آن خوابش میبرد و هنگامی که چشم میگشاید کامیون به شمال ایران رسیده است. او در کنار یک بیشه به شالیزارِ زنی به نامِ «نایی» – با بازی سوسن تسلیمی- میرسد که با دو فرزندش و در غیاب شوهر زندگی و کار میکند.
«باشو غریبه کوچک» از خلال این سفر کودکانه/قهرمانانهی جنوب تا شمال و رویارویی مادری شمالی و کودکی جنوبی در کشاکش روزگاری پر از درد و زخم شکل میگیرد. خود بیضایی در گفتگویی با ماهنامه فیلم درباره چگونگی شکلگیری ایده اولیه فیلم میگوید که در جریان سالهای جنگ، هرگاه به شمال کشور سفر میکرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور به آنجا مهاجرت کرده بودند، میدیده؛ از خود میپرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرفهایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کرده است؟ وی در همان مصاحبه میگوید که ایده اصلی فیلم از سوسن تسلیمی است که مضمون اولیه را در طرح کوتاهی، با بیضایی در میان میگذارد و بیضایی از او میخواهد که خودش داستان آن را بنویسد.
ششمین فیلم بلند بهرام بیضایی در حالی که در بسیاری از رایگیریها در محافل سینمایی به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده، در جشنواره فیلم فجر مورد بیمهری کامل داوران قرار گرفت و تنها در رشته بهترین پوستر نامزد دریافت جایزه شد!
7. ناخدا خورشید
- کارگردان: ناصر تقوایی
- نویسنده: ناصر تقوایی
- بازیگران: داریوش ارجمند، علی نصیریان، سعید پورصمیمی، پروانه معصومی و فتحعلی اویسی
- سال پخش: 1365
«ناخدا خورشید» محصول ۱۳۶۵ خورشیدی به نویسندگی و کارگردانی ناصر تقوایی بدون شک یکی از بهترین فیلم های ایرانی و شاید موفقترین نمونه اقتباس یک فیلم ایرانی از ادبیاتی غیرایرانیست. این فیلم پرشکوه و فراموشنشدنی که یک برداشت آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است، با بازی درخشان بازیگرانی چون داریوش ارجمند، علی نصیریان، فتحعلی اویسی، سعید پورصمیمی و پروانه معصومی برای همیشه در تاریخ سینمای ایران بالانشین و شاخص بوده است.
داستان «ناخدا خورشید» در دهه ۱۳۴۰ رخ میدهد، یکی از بزرگان شهر به نام «خواجه ماجد»، ناخدا خورشید- با بازی داریوش ارجمند- را لو میدهد و بار قاچاق لنج ناخدا خورشید به آتش کشیده میشود. یک دلال به نام فرحان که میخواهد چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد وارد بندر میشود. او با ناخدا خورشید تماس میگیرد. ناخدا که احتمال میدهد لنجش را مصادره کنند با فرحان همکاری میکند و چند مرد را که ظاهراً در ترور حسنعلی منصور دست داشتهاند به آن سوی آب میرساند. پس از آن چند تبعیدی نیز از فرحان میخواهند که اسباب فرار آنان را فراهم کند. ناخدا این بار نیز با اکراه به این ماجرا کشیده میشود.
«ناخدا خورشید» در میان بدسلیقگی تاریخی هیئت داوران جشنواره فیلم فجر در حالی که در هفت رشته مختلف نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود، تنها در بخش بهترین بازیگر نقش اول و دوم مرد لایق دریافت جایزه شناخته شد. کار ناصر تقوایی البته در لوکارنو دیده شد و جایزه یوزپلنگ برنزی چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو به خالق «نفرین» و «آرامش در حضور دیگران» اهدا شد.
6. نفس عمیق
- کارگردان: پرویز شهبازی
- نویسنده: پرویز شهبازی
- بازیگران: سعید امینی، منصور شهبازی و مریم پالیزبان
- سال پخش: 1381
«نفس عمیق» به نویسندگی و کارگردانی پرویز شهبازی یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران در میان سینهفیلهای ایرانی است. این فیلم که محصول سال ۱۳۸۱ است برای نخستین بار در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و تحسین بالای منتقدان را برانگیخت. «نفس عمیق» پس از «مسافر جنوب» و «نجوا» سومین فیلم بلند کارنامه پرویز شهبازی محسوب میشود. اثری که به نحوی نادر و کمیاب به دل جامعه جوان ایرانی در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد نیشتری عمیق و گزنده میزند و شاید برای اولین بار جوان ایرانی را فارغ از کلیشههای رسمی و غیررسمی به پرده نقرهای میآورد.
«نفس عمیق» روایتگر داستان سه جوان با نامهای منصور، کامران و آیدا است که در نقطه عطفی از زندگیشان به یکدیگر میرسند. این داستان در تهران اواخر دهه ۱۳۷۰ میگذرد.
فیلم شهبازی که نامزد دریافت پنج جایزه از بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر بود، در نهایت سیمرغ بلورین را در رشته بهترین فیلمنامه از آن خود کرد. فیلم البته در حضورهای بینالمللی نیز بسیار موفق و پرآوازه شد. جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم پوسان، جایزه طلایی از جشنواره بینالمللی فیلم هامبورگ و تورین تنها بخشی از موفقیتهای ریز و درشت اثر شهبازی بود. «نفس عمیق» همچنین به عنوان نماینده ایران به آکادمی اسکار معرفی شد.
از نکات تراژیک در مورد «نفس عمیق» اما درگذشت سعید امینی- بازیگر نقش کامران- بود که به تلخی به سرنوشتی شبیه به کاراکترش در فیلم دچار شد. سعید امینی که پس از ایفای نقش کامران و درخشش در این پرسونای شوریده و عاصی بسیار مورد توجه قرار گرفته بود با رد تمامی پیشنهادات سینماییاش، در نقش «کامران» نفس عمیق و پرسونای عاصی و سرکش آن برای همیشه جاودانه شد.
5. جدایی نادر از سیمین
- کارگردان: اصغر فرهادی
- نویسنده: اصغر فرهادی
- بازیگران: شهاب حسینی، پیمان معادی، لیلا حاتمی و ساره بیات
- سال پخش: 1389
دیگر این را همه میدانند که «جدایی نادر از سیمین» یا همان «جدایی»- نام بینالمللی فیلم- پرافتخارترین و معروفترین فیلم ایرانی در سطح سینمای جهان است. اثری که برای اولین بار مجسمه طلایی اسکار را برای سینمای ایران به ارمغان آورد و راه فیلمساز هوشمند و باهوشش را برای تبدیل شدن به فیلمسازی بینالمللی هموار کرد.
اصغر فرهادی «جدایی» را به عنوان پنجمین فیلم بلند خود و در سال 1388 جلوی دوربین برد. از همان ابتدای فیلمبرداری حواشی گریبان فیلم را گرفته بود و بعدتر نیز با موفقیت فیلم در اسکار این حواشی و حرف و حدیثها به اوج خود رسید. فیلم فرهادی مجموعاً بیش از ۵۲ جایزه جهانی را از آنِ خود کرده است، جدای از اسکار، جوایز معتبر بینالمللی همچون گلدن گلوب بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان، جایزه هیئت داوران و جایزه خرس طلایی از جشنواره فیلم برلین و جایزه ایندیپندنت اسپیریت بهترین فیلم خارجی زبان، جوایز بودیل بهترین فیلم خارجی زبان و جایزه سزار بهترین فیلم خارجی زبان از جمله جوایز مهم جدایی نادر از سیمین است.
داستان «جدایی» درباره سیمین -با بازی لیلا حاتمی- است که میخواهد به همراه همسرش نادر -با بازی پیمان معادی- و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را هم فراهم کرده. اما نادر نمیخواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج میبَرَد تنها رها کند. این اختلافات باعث میشود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند.
ظاهرا داستان «جدایی» در بستری آشنا و حتی کلیشهای کلید میخورد اما در ادامه پیچیدگی روابط انسانی و تضادهای حاصل از رویارویی اقشار مختلف جامعه داستان فیلم را به سمت عمیقترین لایههای مشترک انسانی در سطح جهان پیش میبرد. خود فرهادی بعدها درباره شکلگیری ایده «جدایی» گفته بود: « من یک تصویری در ذهن خود داشتم که بعدها متوجه شدم از ماجرایی شکل گرفته که زمانی برادرم برایم تعریف کردهبود؛ مرد میانسالی که پدر پیر و مبتلا به آلزایمر خود را تنهایی حمام میکند. این تصویر مانند دکمهای بود که من را وادار کرد برایش کت بدوزم!»
4. مادر
- کارگردان: علی حاتمی
- نویسنده: علی حاتمی
- بازیگران: رقیه چهرهآزاد، محمدعلی کشاورز، فریماه فرجامی، امین تارخ، حمید جبلی، اکبر عبدی و جمشید هاشمپور
- سال پخش: 1368
«مادر» شاهکار جاودانه علی حاتمی در سال ۱۳۶۸ ساخته شد و برای اولین بار در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد. این فیلم که میتوان آن را بهترین نمونه برای مفهوم سینمای ملی ذکر کرد یکی از نوستالژیکترین آثار تمام تاریخ سینمای ایران و برای همیشه یکی از بهترین فیلم های ایرانی است.
«مادر» روایتگر داستان پیرزنی است که در سرای سالمندان زندگی میکند اما حالا به خانه بازگشته تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان و تاریخچه زندگی عاطفی این خانواده میپردازد.
«مادر» از حضور تعدادی از بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران سود میجوید. نقل است گزینه اول برای نقش محمدابراهیم عزت الله انتظامی بود. انتظامی تا مرحله تست گریم نیز پیش رفت اما این نقش در نهایت به محمدعلی کشاورز رسید. رقیه چهره آزاد و اکبر عبدی برای بازی در این این فیلم به ترتیب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از آن خود کردند و همچنان و از پس سالها، بازی دیگر بازیگران فیلم، از جمله فریماه فرجامی، اکرم محمدی، جمشید هاشمپور، امین تارخ، حمید جبلی و… چشمگیر و بیادماندنیست. عبدالله اسکندری نیز در مقام گریمور درخشان تاریخ سینمای ایران به خاطر «مادر» سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی را دریافت کرد. موسیقی فیلم نیز ساخته ارسلان کامکار است که به همراه گروه کامکاران اجرا شد. هنگام درگذشت رقیه چهره آزاد؛ روزنامهها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم، در تیتر خود نوشتند: « مادر مرد. از بس که جان ندارد.»
3. چند کیلوخرما برای مراسم تدفین
- کارگردان: سامان سالور
- نویسنده: سامان سالور
- بازیگران: محسن تنابنده، محسن نامجو و نادر فلاح
- سال پخش: 1384
«چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» دومین ساختهی داستانی سامان سالور در سال 1384 جلوی دوربین رفت. این فیلم درخشان و محبوب مجالی بود برای دورهمنشینی چندین و چند استعداد درخشان سینمای ایران که در اوج جوانی و جویای نامی در کنار همدیگر اثری به ثبت رساندند که به نابترین شکل ممکن تبدیل به یکی از بهترین فیلم های ایرانی شد.
«چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» روایتگر داستان صدری و یدی، کارگران پمپ بنزینی قدیمی است که به علت عوض شدن مسیر جاده اصلی، چندی است که متروک مانده و تنابندهای از نزدیکی آن حتی گذر نمیکند. نقش این دو دوست را محسن تنابنده و نادر فلاح بازی میکنند که در آن سالهای ابتدایی دهه هشتاد هنوز آنقدرها معروف و شناختهشده نبودند. در کنار تنابنده و فلاح، محسن نامجو، موزیسین شوریده و خلاق نیز حضوری گرم و دلنشین در نقش پستچی سادهدل فیلم دارد.
از نکات ستودنی فیلم سالور، فیلمبرداری درخشان و استادانه تورج اصلانی است که موفق میشود در اوج جوانی چنان دست به تصویرگری شاعرانه و هنرمندانهای بزند که هنوز و از پس سالها تصاویر فیلم مورد ستایش و علاقه دوستداران جدی سینما باشد. «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» که حضوری موفق و چشمگیر در جشنوارههای معتبر خارجی داشت موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره لوکارنو و جایزه بالن طلایی بهترین فیلم جشنواره سه قاره را از آن خود کند. فیلم سالور همچنین در جشنواره کن نیز حضور پیدا کرد و در جشنوارههای دیگری مثل ادینبورگ و آبرن فرانسه نیز خوش درخشید. در داخل نیز فیلم کاندید بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی از جشن خانه سینما شد. هر چند در واقع این زمان بود که بیش از هر چیز بر ارزش و خلوص فیلمی چنین ناب و هنرمندانه گواهی داد.
2. خانه دوست کجاست
- کارگردان: عباس کیارستمی
- نویسنده: عباس کیارستمی
- بازیگران: بابک احمدپور، احمد احمدپور، خدابخش دفاعی، آیت انصاری، صدیقه توحیدی، آقاخان قارداشخانی و محمدرضا پروانه
- سال پخش: 1365
«خانه دوست کجاست؟» به کارگردانی و نویسندگی عباس کیارستمی در سال 1365 ساخته شد. این فیلم قسمت اول از سهگانه کوکر یا زلزله استاد کیارستمی است. دو فیلم دیگر این سهگانه شامل «درختان زیتون» و «زندگی و دیگر هیچ» هستند که به ترتیب در سالهای 1370 و 1373 ساخته شدند. «خانه دوست کجاست» برای سالهای سال در فهرستهای مختلف بهترین فیلم های تاریخ ایرانی و جهان حضور داشته و دارد که از جمله این فهرستها میتوان به فهرست ۵۰ فیلمی که باید قبل از ۱۴ سالگی دید از جانب بنیاد فیلم بریتانیا اشاره کرد. خانه دوست کجاست همچنین پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو را نیز در سال ۱۹۸۹ از آن خود. نام فیلم چنان که پیداست برگرفته از شعری معروف از سهراب سپهری، شاعر معاصر معروف است.
محل ساخت سهگانه کوکر (Koker trilogy) در شمال ایران، استان گیلان و روستای کوکر و اطراف آن بوده است. این سه فیلم از لحاظ موضوع به هم وابسته هستند و بیشتر بازیگران و عوامل در هر سه فیلم حضور دارند. کیارستمی برای ارتباط میان این فیلمها از تمهای زندگی و مرگ تحت فشار و آسیبهای آن بهره برد. این سهگانه ابتدا در فرانسه و بعد در لندن، سوئد، آلمان و فنلاند مورد استقبال بالا قرار گرفت. کیارستمی سهگانه کوکر را در شرایط دشوار سیاسی نیمه دوم دهه ۶۰ و نیمه ابتدایی دهه ۷۰ ساخت، این فیلمها توانستند تصویر متفاوتی از ایران به دنیای خارج ارائه دهند.
داستان فیلم «خانه دوست کجاست» به قصه یک بچهمدرسهای خردسال میپردازد که متوجه میشود دفتر دوستش را اشتباه برداشته است؛ او از خانه بیرون میرود تا دوستش را پیدا کند و دفتر را به او پس دهد، اما راهی دشوار و دراز در پیش است و فرصتی اندک. این خلاصه داستان ساده فیلمیست که در نهایت سادگی به یکی از بیادماندنی ترین آثار تاریخ سینمای جهان و یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. اثری که در سایت راتن تومیتوز نمره حداکثری 100 را داراست و همواره مورد تحسین نخبگان و غولهای تاریخ سینما بوده است.
1. هامون
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- نویسنده: داریوش مهرجویی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، عزتالله انتظامی، حسین سرشار، بیتا فرهی، جلال مقدم، فتحعلی اویسی
- سال ساخت: ۱۳۶۸
از جهاتی «هامون» شاید کالتترین فیلم تاریخ سینمای ایران باشد. فیلمی که مشخصا جامعه نخبه و روشنفکر را مورد خطاب قرار داده و با مخاطبی خاص وارد گفتگو میشود اما در عین حال به لحاظ بیانمندی قدرتمندانه و مهارت بینظیر کارگردانش، مخاطبی فراگیر و البته فرهیخته را به دنبال خود میکشد. از این نظر «هامون» یکی از معدود فیلم های موفق تاریخ سینمای ایران است. اثری که در اوج دوران کاری داریوش مهرجویی – در مقام نویسنده و کارگردان- و خسرو شکیبایی – بازیگر مولف تاریخ سینمای ایران- شکل گرفته و برای همیشه جاودانه میشود.
«هامون» که به عنوان هشتمین فیلم بلند داریوش مهرجویی در سال 1368 ساخته شد از حضور بازیگران توانایی چون خسرو شکیبایی، عزت الله انتظامی و بیتا فرهی سود میجست. این فیلم محبوب برای اولین بار در هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با آنکه جایزه بهترین فیلم را نگرفت -داوران جایزه را به «مهاجر» حاتمیکیا دادند- اما با کسب شش جایزه از جمله جایزه ویژه هیئت داوران و بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد، فاتح اصلی جشنواره لقب گرفت.
قصه «هامون» به ماجرای مردی به نام حمید هامون میپردازد که پس از هفت سال ازدواج همچنان همسرش مهشید را دیوانهوار دوست دارد ولی زندگی آنها به علت عدم تعادل روانی هامون در حال از هم پاشیده شدن است. هامون مشغول نوشتن رسالهای درباره ماهیت عشق و ایمان تحت عنوان « عشق در ادیان ابراهیمی» است که پس از مطالعات فراوان هنوز به جایی نرسیده است. فیلم وصف بیست و چهار ساعت از زندگی بحرانی هامون است که میان واقعیت وخیال، زمان گذشته و حال، میان رؤیا و کابوس میگذرد.
مهرجویی در اوج بلوغ هنریاش موفق میشود با بیانی سورئالیستی به دغدغههای جوانان روشنفکر بعد از انقلاب و تضادهای درونی آنان بپردازد. تصویری از آرمانخواهی که به دلیل رویارویی با واقعیات روز جامعه در تلاطم و کشاکشی رنجآور است. ظاهرا خود مهرجویی جایی عنوان کرده است که داستان «هامون» با الهامگرفتن از بوف کور صادق هدایت نوشته شده است. صرف نظر از اینکه چقدر این نقل قول صحت داشته باشد، پایبندی و تاثیرپذیری درخشان مهرجویی از ادبیات معاصر ایران ثابتشده و مبرهن است.
در این مطلب ما بهترین فیلم های ایرانی بعد از انقلاب را معرفی کردیم. آیا شما با این لیست موافقید؟ آیا به نظرتان فیلم دیگری میتواند در این لیست جای بگیرد؟ نظرتان را با ما در قسمت کامنتها به اشتراک بگذارید.
تعداد فیلم هایی که دیدم کمتر از تعداد انگشتان یک دست است، خیلی متاسف شدم.
ممنون بابت معرفی و آشنا کردن مخاطب با سینمای غریب ایران
اگه فقط فیلم های بعد ۵۷ مدنظر این لیست کلی فیلم بی ارزش داره و کلی فیلم که داخل لیست نیست و عالین مثل زمانی برای مستی اسبها،متری شیش چنین و…
بسیار لیست خوبی بود مخصوصا امروزه که سینمای ایران به ابتذال کشیده شده دیدن معرفی فیلم های خوب واقعا کار با ارزشی است…
درود، مچکرم از لیست، ولی جای 40 الی 50 فیلم دیگر کم بود، به خصوص فیلم های موج نو و قبل از سال 57،استفاده نکردن از فیلم های شهید ثالث، پرویز کیمیاوی و… یک بد اخلاقی هنری بود.
فیلمای رضا عطاران مثل هزارپا و فیلم انفرادیم قشنگن
لیست خوبی بود اما آیا سینمای ایران از سال شصت به بعد قابل تعریف هست. پس سی چهل سال سینمای قبل از انقلاب چی؟ همه فیلمها فیلمفارسی بودند؟ فیلم با ارزش نداشتیم پس گاو فیلم نبود؟ شوهر آهوخانم، شب قوزی، شازده احتجاب، آیا بازی ای درخشانتر از بهروز وثوقی درسوته دلان دیدید. با اون مونولوگ های چند دقیقه ای درخشان. گوزنها، خاک که نگاهی آزاد بود به یکی از کتابهای محمود دولت ابادی (اوسنه بابا سبحان). آیا نگاههای حسرت بار همایون رو به زری خوشکام در تپلی فراموش کردید. کدوم فیلم بهتر از این میتونست فاصله های ویران کننده طبقاتی رو نشون بده. سفر سنگ که در حول و حوش انقلاب اکران شد و اگه اشتباه نکنم در سینما دیانا بود که مردم با الله اکبر از سینما بیرون اومدند. بازی درخشان فردین رو در غزل فراموش کردید. یا برزخی ها که من در روز اول اکرانش با عموم رفتم فیلمش رو دیدم سر در سینما کاپری یه پارچه نویس آویزون کرده بودن که نوشته شده بود پایان فیلمهای استعماری!! ناصر ملک مطیعی! طفلک ناصر ملک مطیعی. نمیدونم چرا با وجود فردین، ناصرملک مطیعی، سعید راد وایرج قادری فقط به ملک مطیعی پیله کرده بودند. اونم با صفت استعماری! آخه پاشنه طلا چه ربطی به استعمار داشت. یا طوقی. ذبیح. مردها و جاده ها و قیصر. بگذریم ما از ابی و رابی و دختر لر تا پرواز بسوی آسمانها و برزخیها حداقل سی سی و پنجسال سینما داشتیم چرا فقط بعد از انقلاب. تازه بعضی فیلمهای خوب بعداز انقلاب رو هم جا انداختید. گلهای داوودی رسول صدر عاملی، دستفروش و عروسی خوبان مخملباف، مسافران بیضایی، خاکستر سبز که بهترین ساخته ابراهیم حاتمی کیاست بانو مهرجویی که قطعا بهترین فیلم مهرجویی در چهارگانه هامون بانو سارا و پری هستش. دلشدگان و صدای استاد شجریان و کمال الملک با بهترین رضاشاه و مظفرالدین شاه سینمایی. داوود رشیدی با رضاشاه و علی نصیریان با مظفرالدین شاه. قوی ترین بازیهای سینمایی؟ کامنت خودش شد مقاله!
درود بر شما، ممون از این که وقت گذاشتید و نظرتون رو نوشتید
این فیلمها مطلب جدای خودشون رو میطلبن پس یک مطلب جدا برای این فیلمها خواهیم نوشت.
ممنون از این مطلب کاربردی
نمیدونم چرا فیلم بی نظیر دادا اونجور که باید دیده نشده خیلی عمیق و زیبا بود
ممنونم.