استودیو راک استدی در این سالها بخاطر سری بتمن: آرکام حسابی شناخته شده، ولی این استودیو سالها پیش شوتر اول شخصی ساخته بود که خیلی زود از دیدگان خارج شد. در این مطلب نگاهی میاندازیم به بازی شوتر اول شخص راک استدی که توسط کمتر کسی دیده شده.
راکاستدی به یکی از نامهای شناخته شده و بسیار مورد احترام در صنعت بازی تبدیل شده است. اقتباس این استودیو از شخصیت بتمن کامیکهای دیسی با سری بتمن: آرکهام ستایش جهانی و رقمهای فروش بالا را برای این استودیو به همراه داشت. علاوه بر این موفقیت این سری باعث شد که جانی دوباره در کالبد بازیهای ابرقهرمانی دمیده شود. پس از این موفقیت، راکاستدی اینبار توجه خود را معطوف به کمیکی دیگر از دیسی کرده و اینبار قصد دارد با ساخت «جوخه انتحار: کشتن لیگ عدالت» دستاورد شگرف دیگری را به نام خود ثبت کند.
ولی راکاستدی همیشه جایگاه کنونی خود را نداشت، به تبع هر کمپانی باید از نقطهای شروع بکند و راکاستدی نیز پیش از موفقیت با بازی بتمن: تیمارستان آرکهام وضعیت متفاوتی را تجربه میکرد. این استودیو در ابتدا با تلاشهایی نافرجام سعی داشتند تا جای پایی در نسل ششم بازیهای ویدئویی پیدا بکنند (PS2, gamecube, xbox). با اوجگیری شوترهای اول شخص پس از موفقیت Halo و درخشش Call of Duty ، راکاستدی نیز سوار موج شد و سعی کرد که خودش را در این ژانر جا بدهد. شوتر اول شخص راک استدی که داریم درموردش صحبت میکنیم Urban Chaos: Riot Response نام دارد و با وجود اینکه در زمان عرضه چندان دیده نشد، بهقدری ویژگی خوب دارد که ارزش نگاهی دوباره را داشته باشد.
گانپلی خشن و جدی
شوترهای اول شخص آرام آرام داشتند به ژانر مورد علاقه بازی سازها بدل میشدند. اتفاقی که در نسل هفتم و کنسولهای PS3 و XBOX 360 به اوج خود رسید. این اتفاق طیف انتخاب متنوعی از محصولات را پیش روی مخاطبان این ژانر قرار داده بود. بازیهای جدید جیمز باند پس از موفقیت بازی GoldenEye 64 به طور مرتب عرضه میشدند و سری هیلو نیز به همه چیز سرعت مضاعفی بخشید، بخصوص اینکه بخش چند نفره هیلو دوم سرورهای ایکس باکس لایو را قبضه خود کرده بود.
بهخاطر رقابت دشواری که وجود داشت عناوین تازه مسیر دشواری را برای دیده شدن پیشرو داشتند، این امر در خصوص شوتر اول شخص راک استدی یعنی بازی Urban Chaos: Riot Response نیز صادق است و این عنوان در نهایت نتوانست به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کند. با وجود این، حضور چند ویژگی خاص در این عنوان، بخصوص با توجه به زمان ساخت و عرضهاش، باعث میشود که این بازی بدل به عنوانی ویژه شود. در بسیاری از مجموعههای اول شخصی که در متن نامشان ذکر شد، همینطور عناوین قابل توجه دیگری در آن سالها مثل Timesplitters، طراحی گانپلی بازی عموما با هدف خلق تجربهای سریع، پر زرق و برق و نمایشی طراحی میشد. استفاده از سلاحهای مختلف در این عناوین حس خوبی به مخاطب میداد و هرکدام هنگام شلیک به دشمنان افکتهای بصری دیدنی و جذابی را به نمایش میگذاشتند. همهچیز در خدمت خلق تجربهای بلاکباسترگونه بود که غالبا هم با موفقیت به اجرا در میآمد.
بازی Urban Chaos: Riot Response تجربه متفاوتی را بهخصوص در سال 2006 نوید میداد. خشونت در این عنوان نه تنها سرگرمکننده و پر زرق و برق تصویر نشده بود بلکه خشن و آزاردهنده بود. شلیکهای شاتگان لگد شدیدی میزدند و دشمنان را به هوا پرتاب میکردند. موقعیتهای پراسترس نجات گروگان نیز به لحن واقعگرایی که راکاستدی در صدد دستیابی به آن بود، لایههای بیشتری به عمق اضافه میکرد. سلاحها سنگین و پر سروصدا بودند و سرعت حرکت شخصیت اصلی هم مقداری از بقیه عناوین اول شخص آن روزها کندتر بود. این ویژگیها باعث میشد که بازی عمق و غوطهوری بیشتری پیدا کند و مخاطب را بیشتر درگیر خط داستانی خشن پلیسی خودش کند. با وجود ایتکه این لحن جدیتر بازی از عوامل موفقیتش بود ولی از زمانه خود مقداری جلوتر بود. تصویرسازی خشونت در شرایط عریان و حیقی خودش سالها قبل از عناوینی مثل Call of Duty Modern Warfare 2019.
اهمیت لحن
این تعهد و درک درستی که راکاستدی نسبت به لحن روایی و استایل در بازی خود داشتند بازی را چندین پله از حیث کیفی ارتقا داد و تواناییهای این استودیو را سالها پیش از ساخت سری آرکهام به نمایش گذاشت. همانقدری که محیط بتمن: تیمارستان آرکهام کثیف و آزاردهنده بود، محیط و بستر روایی Urban Chaos: Riot Response نیز به همین اندازه مخاطب را اذیت میکرد. مراحل بهواسطه اخبار لایواکشن ساختگی از یکدیگر جدا شده بودند و هر خبر زنده بخشی از شهر را که بخاطر جنایات و خشونتهای گروههای خلافکاری رو به نابودی بود را به نمایش میگذاشت. این بخشها از این حیث حائز اهمیت بودند که به خوبی لحن و اتسفر خشن و جدی بازی را که در بخشهای گیمپلی ادامه پیدا میکرد را پایهگذاری میکردند.
این ایده در گانپلی بازی نیز به اجرا درآمده، گانپلی که همانطور که بالاتر اشاره کردیم قرار نیست جذاب باشه. سلاحهای ویرانگر مختلفی که در اخیتار شما قرار گرفتهاند دشمنان را به شکل خشونتآمیزی دچار برق گرفتگی میکنند یا آنها را به آتش میکشند. شخصیت شما نیز در بازی یک ماشین کشتار نامیرا نیست و شما هم به اندازه دشمنانتان در مقابل اسلحههای مختلف آسیبپذیرید. بهخاطر این آسیبپذیری، بازی مخاطب را تشویق میکند که از سپر برای محافظت از خود استفاده کند. هنگام استفاده از سپر شخصیت شما امکان استفاده از اسلحه را از دست میدهد و همین امر باعث میشود که بازیکنان تعادلی در راستای خلق استرانژیهای دفاعی و حمله ایجاد بکنند.
درست است که این ویژگیهای مختلف Urban Chaos: Riot Response دست به تعریف ژانر نزدند یا صنعت بازی را زیر و رو نکردند، ولی بازی بهقدری از ویژگی خوب برخوردار است که لایق پیشنهاد به طرفداران شوترهای کلاسیک اول شخص باشد. مبارزات بازی مقداری ضعیف کار شدند و لحن بازی هم شاید برای عدهای زیادی ساده باشد، اما این عنوان و دستاوردهایش به خوبی تواناییهای راکاستدی را در خلق محیطی زنده و پویا نشان داد. از این نقطه نظر این بازی برای افرادی که دوست دارند از نقطه شروع راکاستدی اطلاع پیدا کنند نیز میتواند جالب باشد؛ بهخصوص آگاهی درمورد جزییات ریز و فلسفههای طراحی مختلفی که بر این استودیو و اقتباسشان از شوالیه تاریکی اثر گذاشتند.
برای خواندن مقاله بازی بیشتر با پی اس ارنا همراه باشید.